آنجا كه بحث از اوج وصال است، بحث از منافع ابدى براى انسان است. يعنى اين انسان به مقام خيرالبريه اى رسيده كه اين مقام در قرآن مجيد مطرح است.
اين يك جهت سوره است كه از مجموعه سوره مباركه يوسف استفاده مى شود، براى رسيدن انسان به اوج وصال حق و دريافت مقام خيرالبريه اى مقامى فوق آن براى انسان وجود ندارد، چون كلمه خير در اينجا از نظر ادبيات عرب، افعل التفضيل به معناى بهترين است.
كلمه برية هم به معناى مجموعه جنبندگان عالم، هر ذى روحى و ذى حياتى است، كه در اين قسمت سوره بازگو مى كند. انسان توان حركت در راه هدايت را دارد و مى تواند به اوج وصال حق برسد، تبديل به خيرالبرية بشود و اتصال به منافع
ابدى پيدا كند. جهت ديگر بحث از اوج هجران و جدايى و فراق است، و انقطاع از حق و رسيدن به مرحله شرالبريه، اتصال به خسارت ابدى و هميشگى، خسارتى كه بسيار خداوند متعال در قرآن مجيد مى فرمايد: يك روزى مى آيد كه قابل جبران براى خسارت ديده نيست.
منبع : پایگاه عرفان