در اين آيه، با كمك روايات، اين گونه تفسير مى شود كه صبر داراى سه مرحله است؛
نخست: صبر در مقابل تلخى ها و ناگوارى ها كه اميرالمؤمنين عليه السلام در دعاى كميل مى فرمايند:
«قَليلٌ مَكْثُه وَ يَسيرٌ بَقائُه»
مدت تلخى ها و ناگوارى ها براى انسان كوتاه و قابل تحمل است و انسان اين مدت كوتاه را خيلى زود از دست مى دهد و خوبى آن به همين است.
مثلًا در ماه مبارك رمضان، مدت تلخىِ گرسنگى، تشنگى، خوددارى از شهوات حلال و فرو رفتن در آب، بسيار كم است. انسان سى روز در برابر تلخى ها و ناگوارى ها بايد صبر كند؛ يعنى خود را در حريم خدا حفظ نمايد كه حريم خدا در اين ماه، روزه گرفتن است.
شخص نبايد براى فرار از گرسنگى، تشنگى، شهوت و ديگر لذت ها مرتكب عمل حرام شود و صبر خود را بشكند. يك ماه صبر كند كه به دنبال اين صبر در برابر تلخى ها، شيرينىِ رضايت و رحمت خدا و ساخته شدن سپر در مقابل عذاب جهنم را كسب كرده باشد كه فرمود:
«الصوم جُنّه»
روزه در روايات به سپر تعبير شده است؛ يعنى محال است كه روزه داران مؤمن به عذاب قيامت مبتلا شوند، چون پوششى دارند كه عذاب قيامت، قدرت ورود به آن و زخمى كردنش را ندارد و با هجوم عذاب جهنم نيز شكسته نمى شود. اين سپر، به امر و ساخت پروردگار است كه عليه آتش دوزخ ساخته شده است، لذا
دوزخ، با همه قدرت و توانى كه دارد، نمى تواند اين سپر را بشكند. صبر موجب مى شود كه انسان از غضب خدا و عذاب دوزخ در امان باشد و اگر در اين حريم
بماند، در امان خواهد ماند.
گناه بزرگ بدبينى
بدبينى در اسلام حرام بوده، عامل اصلى آن، خيالات انسان و سخنان دروغ ديگران است كه عليه ديگرى مى گويند تا او بدبين شود. خدا در قرآن مجيد مى فرمايد:
به حرف ديگران در مرحله نخست گوش ندهيد، چون اگر همه جا به گوش باشيم، دچار بيمارى:
«سَمَّعُونَ لِلْكَذِبِ »
خواهيم شد و هر دروغى را باور مى كنيم و نسبت به اطرافيان، همسايگان و علماى خود بدبين مى شويم و هر دروغى را باور مى كنيم.
اين بدبينى فيوضاتى كه از طريق مردم و خدا به شما مى رسد، از بين مى برد.
گوش دادن به حرف مردم بدون تحقيق و حقيقت مسأله را به دست نياوردن، موجب بدبينى است كه آن نيز حرام است. خداوند مى فرمايد:
اگر ديگران مطالبى براى شما نقل كردند، قبول نكنيد، چون نبايد بدبين شويد،
بلكه «فَتَبَيَّنُواْ» انسان، گوش، عقل و درايت دارد و بايد تحقيق كند. علاوه بر اين، اگرچه مطلب صحيح باشد، بايد گذشت داشت، چون انسان هميشه در معرض اشتباه است. به خود بگويد: او نيز مانند بقيه مردم دچار اشتباه شده و شايد توبه و استغفار كرده و خدا خواسته است كه آبروى او را حفظ كند، پس ما نيز بخشش داشته باشيم.
سعدى استادى به نام شهاب الدين سهروردى - معروف به شيخ اشراق- داشته است كه شخصيت باسواد، حكيم و متخلّق به اخلاق بود. روزگارى با هم به سفر دريايى رفته بودند. در كشتى نيز شاگرد خويش را تربيت و نصيحت مى كرده است.
همه جاى عالم براى انسان هاى الهى كلاس درس است. امكان ندارد عمر خود را ضايع كنند، بلكه يا در حال درس گرفتن هستند، يا در حال درس دادن. حتى كسانى كه انسان هاى معمولى هستند، در حد ظرفيت خود، در حال درس گرفتن و درس دادن هستند.
يكى از پرقيمت ترين شعرهاى سعدى، اين شعر است كه در كتاب «گلستان» آمده است: مقامات مردى ز مردى شنو
نه از سعدى، از سهروردى شنومرا شيخ داناى مرشد شهاب
دو اندرز فرمود بر روى آبيكى آن كه در نفس خودبين مباش
يكى آن كه بر خلق بدبين مباش شانه هاى خود را بالا نيانداز! منيّت نداشته باش! تو فقير و نيازمند آفريده شده اى. خداوند متعال شاهد تو است. براى زندگى به خيلى چيزها نياز دارى؛ گداى هوا، آب، برف، باران، آب دريا، زمين و آسمان هستى. از زمانى كه در رحم مادر بودى، اين گدايى شروع شد و وقتى كه وارد قيامت مى شويم، گداى شفاعت و بهشت هستيم، پس گدا بايد سر خود را پايين بياندازد.
انسان نسبت به همه بايد حسن ظنّ داشته باشد و همه را خوب و پاك بداند، مگر اين كه گناهى از آنها ثابت شود، كه بعد از ثابت شدن گناه نيز در درون خود بگويد: اين شخص خطاكار اهل نماز و روزه است، حتما توبه كرده يا مى كند و خدا او را مى بخشد، پس چرا من بخشش نداشته باشم و آبروى او را در بين مردم ببرم؟
منبع : پایگاه عرفان