مكلف چون آراسته به قيام شد، بايد بداند كه قيام او اشاره به عالم عقل است، و قرائت او اشاره به عالم نفس كليه الهيه كه تنزل اول عقل است.
و چون مرتبه نفس كليه الهيه كه تعبير از آن به عالم ارواح مى شود مرتبه دوم عقل است، از اين جهت سوره حمدى كه اشاره به آن است به سبع المثانى مسمى شده و چون همه خيرات در آن مندرج و همه بركات در تحت آن مندرج است مسمى به كليه الهيه شد. پس حمدى كه اشاره به اوست نيز جامع جوامع خير و حكمت است.
چنانچه فضل بن شاذان از حضرت على بن موسى الرضا عليهما السلام روايت نموده كه آن جناب در علت وجود سوره مباركه حمد در نماز فرموده اند:
اين كه در نماز ابتداى به سوره حمد شده و ساير سوره ها را اين مزيت نيست، به خاطر اين است كه جوامع خير و حكمت در اين سوره جمع است و در ساير سوره ها نيست .
[الْحَمْدُ لِلَّهِ ].
همه ستايش ها، ويژه خدا.
براى شكر حضرت او نسبت به تمام نعمت ها.
[رَبِّ الْعالَمِينَ ].
مالك و مربّى جهانيان است.
توحيدى است از براى او و تحميد و اقرارى است به اين كه او خالق و مالك است نه غير او.
[الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ].
رحمتش بى اندازه و مهربانى اش هميشگى است.
استعطاف و ذكر آلاء و نعماى اوست بر همه خلق او.
[مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ ].
مالك و فرمانرواى روز پاداش و كيفر است.
اقرار است از براى او به بعث و حساب و مجازات و ايجاب ملك آخرت از براى او مثل ايجاب ملك دنيا.
[إِيَّاكَ نَعْبُدُ].
[پروردگارا!] تنها تو را مى پرستيم.
رغبت و تقرب به سوى اللّه تعالى است و اخلاص است در عمل از براى او نه غير او.
[وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ].
وتنها از تو كمك مى خواهيم.
طلب زياده نمودن توفيق از جانب حضرت اوست، جهت عبادت و استدامه نعمتى كه بر بنده مرحمت فرموده و درخواست كمك و يارى از جناب اوست.
[اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ ].
ما را به راهِ راست راهنمايى كن.
طلب رشد و راهنمايى دين او و اعتصام به حبل او و طلب زياده نمودن معرفت حضرت اوست.
[صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ ].
راه كسانى [چون پيامبران، صدّيقان، شهيدان و صالحان كه به خاطر لياقتشان ] به آنان نعمتِ [ايمان، عمل شايسته و اخلاق حسنه ] عطاكردى.
تأكيد در سئوال و رغبت است و ياد نمودن ما تقدم از نعمت هاى اوست بر اوليا و ميل كردن در اين نعمت ها.
[غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ ].
هم آنان كه نه مورد خشم تواند.
پناه به اوست از اين كه از طايفه معاندان و كافران و استخفاف كنندگان به اوامر او باشد.
[وَ لَا الضَّالِّينَ ].
و نه گمراه اند.
طلب عصمت، از اين كه از گمراهان باشد و از طايفه جاهلان و بى معرفتان به حساب آيد.
روى اين حساب در سوره حمد، انواع خير و حكمت از امر دنيا و آخرت، جهت انسان جمع است.
آرى، چون [الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ ] گويد، ملتفت باشد كه چه كسى را ستايش و اثبات ربوبيت از براى كه مى نمايد؟ براى كسى كه مستحق جميع محامد است، وشايسته حمد و ثناى هر ممدوح و حامد است.
و چون [الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ] گويد، متذكر گردد كه هر چه سواى اوست، پيوسته پرورده قدرت اوست و خوان احسانش نزد هر دشمن و دوست گسترده و رحمت واسعه او در دنيا و آخرت دستگير ضعيفان است و عنايتش فرياد رس هر ناتوان.
چون [مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ ] گويد، خود را در قيامت در محضر آن جناب و در دادگاه عدل آن حضرت حاضر بيند و مشاهده ثواب و عقاب نمايد.
چون [إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ] گويد، متوجه اين معنا باشد كه دل و جان و قلب و زبان و ساير اعضا و جوارحش در عبوديت داراى توحيد و در درخواست توفيق و كمك از حضرت او داراى هماهنگى باشند.
و چون [اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ، صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ ] گويد، نظرى دقيق به تمام انبيا و اوليا و امامان عليهم السلام اندازد و فاصله بين خود و آنان را سنجيده، با كمال وجود وجديت سعى در رساندن خويش به آنان نمايد.
و چون [غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لَا الضَّالِّينَ ] گويد: درون كافران و گمراهان و زنديقان و فاسقان و يهوديان و مسيحيان را بنگرد و به اعمال قبيحه آنان نظرى بيندازد و عذاب برزخ و آخرت آنان را مشاهده كند، به نحوى كه ترس از گمراهى و ضلالت تمام وجود او را پر كند و اين ترس براى هميشه مانع از افتادن او در دامن پليدى و گمراهى گردد.
منبع : پایگاه عرفان