فارسی
دوشنبه 05 آذر 1403 - الاثنين 22 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

امام صادق (علیه السلام) و کاروان وحشت زده

هرکس با خدا معامله نماید خداوند حق او را ضایع نمی کند .

حضرت موسى بن جعفر (علیه السلام) مى فرماید : امام صادق (علیه السلام) همراه کاروانى در جاده اى میان بیابان حرکت مى کردند . به کاروان خبر رسید که دزدان در این مسیر کمین کرده اند . کاروانیان به لرزه افتادند . حضرت فرمود : چه خبر است ؟ گفتند : همراه ما اموالى است که مى ترسیم به غارت برود ، آیا شما حاضر هستید از ما تحویل بگیرید ، شاید دزدان بادیدن اموال در دست شما از آن بگذرند ؟ فرمود : چه مى دانید ، شاید غیر مرا قصد نکنند و جز من را اراده ننمایند ؟ شاید اموالتان را براى تلف شدن به من عرضه کنید ! گفتند : چه کنیم ، آیا این اموال را دفن کنیم ؟ فرمود : نه ، این باعث ضایع شدن آن است ، شاید بیگانه اى به آن دستبرد بزند و شاید پس از این جاى آن را پیدا نکنید . گفتند : پس چه کنیم ؟ فرمود : آنها را نزد کسى به امانت بگذارید که حفظش کند و از آن نگهدارى و جانبدارى نماید و بر آن بیفزاید و یک درهمش را از دنیا بزرگ تر کند ، سپس به شما برگرداند و بر شما بیش از آنچه به آن نیاز دارید کامل و تمام نماید !!گفتند : کیست ؟ فرمود : ربّ العالمین . گفتند : چگونه به او بسپاریم ؟ فرمود : به تهى دستان از مسلمانان صدقه دهید . گفتند : در این بیابان تهى دستان نزد ما نیستند . فرمود : 3 1 آن را نیت کنید تا خدا شر دزدان را از شما بگرداند . گفتند : نیت کردیم ، فرمود :فَاَنْتُم فِى امانِ اللهِ فَامْضَوْا .« پس شما در امان خدا هستید ، بنابراین راه خود را طى کنید » .هنگامى که کاروان حرکت کرد سر و کله دزدان پیدا شد . کاروانیان ترسیدند . حضرت فرمود : چرا مى ترسید ؟ شما در امان خدایید . دزدان سر رسیدند ، دست حضرت را بوسیدند و گفتند : دیشب رسول خدا را خواب دیدیم ، به ما فرمان داد خود را به شما معرفى کنیم ; اکنون در خدمت شما و کاروانیم تا شر دشمنان و دزدان را بگردانیم . فرمود : نیازى به شما نیست ، کسى که شر شما را از ما دفع کرد ، شر دشمنان و دیگر دزدان را از ما دفع مى کند . کاروان به سلامت به شهر رسید ; 3 1 مال خود را به تهى دستان دادند ، علاوه تجارتشان برکت کرد ، هر یک درهم آنان ده درهم شد . با تعجب گفتند : چه برکتى ؟! امام صادق (علیه السلام) فرمود :« اکنون که برکت در معامله با خدا را شناختید ، آن را ادامه دهید .

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

حکایت پیرمرد آتش‌پرست با حضرت موسی(ع)
نگاه انداختن به خانه همسایه
حضرت ابراهيم عليه السلام و نماز
حکایتی از خوف و محبّت نزد عارفان‏
آتش احسان بر خان حضرت على اكبر عليه السلام‏
حكايت روباه و گرگ‏
داستان شگفت انگيز مرگ هارون
داستانى آموزنده‏
حكايت ميرغضب و نان و نمك مجرم‏
مى‏خواهد قلبم از هم بشكافد

بیشترین بازدید این مجموعه

دعاى نيمه شب زندانى
منفعت عظيم اهل شوق و بحث
چه كسى با من پيمان مى‏بندد
حكايت گرگان و كرمان‏
داستان عجيب سلمان و ابوذر
داستان جوان مطيع خدا
گردنبند با برکت حضرت زهرا(س)
داستان شگفت انگيز سعد بن معاذ
حکایت ثعلبة بن حاطب‏
حکایت خدمت به پدر و مادر

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^