در جلسۀ قبل بيان شد كه نُه برنامه ريشه هاى حيات اسلامى را تشكيل مى دهد، و عناوين آن نُه برنامه، از قرآن مجيد گفته شد و به خواست خدا وعده داده شده بود كه به تناسب، به ترجمۀ هر كدام از اين برنامهها پرداخته شود. البته، من در قرآن مجيد، در آياتي كه به نظر ميآمد، چنين برنامههايي را دنبال كرده باشد، در حد خودم دقت كردم، و بيش از اين نه برنامه اى كه خدا نسبت به آنها اعلام محبت كرده، برنامۀ ديگري نيافتم. هر چند امكان دارد مسايل ديگرى هم باشد كه خدا در كنار لفظ محبت استعمال كرده باشد، اما من مورد ديگري غير از نه برنامه نديدم. قبل از اين كه شروع به توضيح اين برنامه هاي نهگانه كنم، لازم است مقدمه اى كوتاهي دربارۀ دو امر طبيعى بيان كنم كه ميتواند به ما از دو جهت در دريافت بيشتر موضوع كمك كند. اميد است توجّهى براى ما حاصل شود كه ما در فضاي آن، به كمك اين قرآن غريب و اسلام گرفتار غربت، در اين زمانى كه شرق و غرب تمام حملات ناجوانمردانه خود را متوجّه امانت خدا كرده، برخيزيم، و هر كدام از ما، چه آنان كه در لباس مقدس روحانيت هستند، و چه آناني كه به عنوان مرد و زني مسلمان در اين جامعه زندگى مى كنند، دَين خود را نسبت به خدا و امانت خدا ادا كنند.
منبع : پایگاه عرفان