فارسی
شنبه 03 آذر 1403 - السبت 20 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 1
100% این مطلب را پسندیده اند

به همان موعظه اكتفا كردم‏

 

حضرت باقر عليه السلام مى فرمايند: مردى به پيامبر صلى الله عليه و آله عرضه داشت: چيزى به من ياد بده، حضرت فرمود: برو و عصبانى مشو.

آن مرد مى گويد: به همان موعظه اكتفا كرده به سوى اهلم روانه شدم، مدتى گذشت براى قبيله آن مرد جنگى پيش آمد، آماده كارزار شدند، آن مرد هم سلاح برداشته به ميان قوم آمد، ناگهان سخن رسول خدا صلى الله عليه و آله به يادش آمد كه فرمود: از خشم و غضب بپرهيز.

سلاح را گذاشت و به ميان دشمن آمد و فرياد زد، از زخم و قتل و زدن اثر و سودى براى طرفين نيست، من بر ذمه مى گيرم كه از مال و منالم به شما بدهم، تا دست از درگيرى برداريد، دشمن گفت: آنچه تو مى گويى ما به آن سزاوارتريم، آن گاه هر دو قوم با هم آشتى كرده و آتش غضب بين آنان خاموش شد .

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
100% (نفر 1)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

بلال حبشى‏
نشنيدى مريم چه گفت؟
در راه خدمت به خلق
شاید عمل‌های من هم مثل این پارچه پر از عیب باشد!
داستان جريح و مادر او
من از آن عمل توبه كردم
دامادی که شب عروسی غذایش را بخشید!
نپرداختن بدهی دیگران
حکایت خدمت به پدر و مادر
گردنبند با برکت حضرت زهرا(س)

بیشترین بازدید این مجموعه

تو را چگونه ببينم
كدام بنده مخلص ؟
حلم آيت اللّه‏ اصفهانى
حكايت گرگان و كرمان‏
گردنبند با برکت حضرت زهرا(س)
امام سجاد عليه السلام و عبداللَّه مبارك‏
حکایت خدمت به پدر و مادر
از عجايبى كه ديده‏اى برايم بازگو كن‏
نشنيدى مريم چه گفت؟
بلال حبشى‏

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^