
ارتباط عقل جزئى با عقل مطلق
ارتباط ميان عقل جزئى و عقل مطلق براى همه امكانپذير است. در يك فراخوان عام، قرآن مجيد انسانها را به انديشه و تفكر درعالم طبيعت دعوت كرده است؛ همچنين، به انديشه در نفس و آفرينش خود انسان كه يكى از مهمترين و بزرگترين كارخانههاى عالم آفرينش است.
مرحله ديگر انديشه تفكر در قرآن كريم است كه درياى بىنهايت معارف و مسائل الهى است؛ كتابى كه پيامبر اسلام دربارهاش مىفرمايد:
«لا تحصى عجائبه ولا تبلى غرائبه».
يعنى اگر بخواهند عجايب آن را بشمارند، به عدد در نمىآيد و اگر بخواهند درباره نكات عظيم آن تحقيق كنند، مىبينند هيچ نكتهاى از نكات آن در طول زمان كهنه نمىشود.
مرحوم علامه مجلسى مىفرمايد: حاصل آن مقدار كه من توانستم تحقيق كنم اين بود كه از پانصد سال پيش تا زمان حاضر (قرن 11 هجرى) نزديك به بيست هزار تفسير بر قرآن مجيد نوشته شده است. «2»
از آن زمان تاكنون نيز، محققان در بسيارى از كشورها بر اين كتاب تفسير نوشتهاند؛ در هندوستان، عربستان، افغانستان، عراق، مصر، و به ويژه در ايران تفسيرهاى گوناگونى نوشته شده است كه آخرين آنها تفسيرالميزان به زبان عربى و تفسير نمونه به زبان فارسى است.
با اين حال، علامه طباطبائى كه يكى از متفكران بزرگ كشور ما در معارف الهى است و تفسير ايشان از تفاسير ممتاز تاريخ اسلام است
مىفرمودند: اگر ما تمام تفسيرهاى قرآن كريم و زحمات مفسران درباره قرآن را جمعآورى و ارزيابى كنيم، به اين نتيجه مىرسيم كه ما تنها توانستهايم خود را به كنار ساحل اين دريا برسانيم، اما هنوز نتوانستهايم داخل دريا برويم و ببينيم چه خبر است و چه درى از انديشه به روى ما باز مىشود.