پس از اين مىنويسد:
«همانطور كه بارها در كتاب تذكر داده شده است علوم مسلمانان در اروپا به وسيله جنگ صليبى نبوده؛ بلكه از «اندلس» و جزيره «صقليه» و ايتاليا بوده است، چنان كه در سال 1130 ميلادى دارالترجمهاى در طليطله تحت رياست اسقف اعظم «رايمون» تأسيس شده و تمام كتب مشهور مسلمانان را به لاتينى ترجمه نمود».
از اين ترجمهها، موفقيت كاملى حاصل گرديد؛ يعنى چشمهاى اروپاييان از اين كتب باز شده و دنياى تازهاى به روى خود گشودند.
سلسله اين ترجمهها تا قرن چهاردهم در جريان بود، در اينجا نه فقط كتب رازى، ابن سينا، ابن رشد را به لاتينى ترجمه نمودند؛ بلكه نوشتههاى جالينوس، ذيمقراطيس، افلاطون، ارسطو، ارشميدس، بطلميوس را كه مسلمانان از يونانى ترجمه كرده بودند را به زبان لاتين نقل نمودند.
دكتر «لكلرك» در تاريخ طب خود زياده از 300 كتاب مشهور عربى را ذكر مىكند كه تمام آنها به لاتينى ترجمه شدهاند.
گوستاولبون مىگويد:
«در قرون وسطى اطلاعاتى كه از علوم يونان براى ما حاصل شد، به وسيله همين ترجمههاى عرب بود كه از بركت همين تراجم توانستيم تصنيفات قديمه يونان را به دست بياوريم، نه از راهبهايى كه نام زبان يونانى را هم نمىدانستند، بدين جهت مىگويم كه؛ تمام جهان بايد رهين منت مسلمين باشند كه اين ذخاير گرانبها را از دستبرد حوادث زمانه حفظ كردند» .
متأسفانه بىخبرى ملت فعلى اسلام از اسلام، راه قضاوتهاى جاهلانه را در حق اسلام براى آنان باز كرده است.
منبع : پایگاه عرفان