فارسی
يكشنبه 16 ارديبهشت 1403 - الاحد 25 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
1
نفر 2
100% این مطلب را پسندیده اند

اين را مى‏توان باور كرد؟


در كتابى كه درباره اسرار حيات حيوانات برّى و بحرى و جوّى نگاشته شده بود خواندم:
يكى از كشاورزان مى‌گفت: يك روز صبح زود در منزلم كه در نزديكى مزارع قريه بود نشسته بودم، صداى گربه‌اى توجه مرا جلب كرد، در خانه را باز كردم و ديدم گربه پشت در خانه من در حال فرياد كردن است، به تصور اين كه گرسنه است براى او غذا آوردم، ولى نخورد؛ گوشت و شير آوردم، لب نزد؛ دنبال او حركت كردم، آرام شد؛ او را تعقيب كردم و به كلبه‌اى گلى در وسط مزرعه كه پر از كاه بود رسيدم. گربه وارد كلبه شد و من هم دنبال او رفتم؛ ناگهان چشمم به چند بچه گربه افتاد كه هنوز چشم باز نكرده بودند، اطراف مادر را گرفتند و در آغوش او رفتند، چيزى از اين مسئله دستگيرم نشد. به خانه برگشتم تا فردا صبح شد، به ياد داستان ديروز افتادم، به خود گفتم: به كلبه سرى بزنم و احوال مادر و بچه‌هاى او را بگيرم، شايد احتياجى به غذا داشته باشند، مقدارى غذا با خود بردم؛ وقتى به كلبه رسيدم، ديدم بچه‌ها به سينه مادر چسبيده‌اند و سينه خشك مادر را مى‌مكند در حالى كه مادر آن‌ها مرده، بلافاصله سرپرستى بچه‌ها را به عهده گرفتم و عهد كردم آنان را بزرگ كنم. گربه مادر يك روز قبل از مرگ، چگونه از كجا از تمام شدن عمرش خبردار شد؟ و چگونه براى ادامه حيات فرزندانش به اين فكر افتاد كه به دنبال سرپرستى گشته و بچه‌هاى خود را به او بسپارد و سپس راه خانه كشاورز را از كجا پيدا كرد و چگونه او را به كلبه آورد؟ اين عمليات حيرت‌انگيز واقعاً جوشش وجودى خود حيوان است؟ اين را مى‌توان باور كرد؟ اين برنامه‌هاى اعجاب‌آور- به فرموده قرآن مجيد- جز هدايت حضرت حق چيز ديگرى هست؟!


منبع : پایگاه عرفان
  • فکر
  • مادر
  • گرسنه
  • حيات حيوانات
  • گربه
  • اتمام عمر
  • 1
    100% (نفر 2)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    حکایتی از خانه ‏اى دو در
    بيعت كنيد!
    حکایت همسايه‏ ابوبصير
    حکایت خدمت به پدر و مادر
    داستان شگفت انگيز سعد بن معاذ
    در و دیوار هم با نماز شبش هم‌صدا می‌شدند
    حكايت زنبور و آتش نمرود
    با حسودان چگونه باید رفتار کنیم؟
    مشاهدات ملکوتی سيّدالشهدا(ع) در عصر تاسوعا
    ما دزد پول مردم هستیم نه دزد اعتقادات آنها!

    بیشترین بازدید این مجموعه

    تواضع محمد بن مسلم
    خوشى مؤمن در فقر و غنا
    حکایتی از ضايع كردن نماز
    حکایت خدا و گنه‏ كاران پشيمان‏
    حکایت خدمت به پدر و مادر
    با حسودان چگونه باید رفتار کنیم؟
    عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد!
    ما دزد پول مردم هستیم نه دزد اعتقادات آنها!
    توبه جوانی که خیاط زنانه بود
    مشاهدات ملکوتی سيّدالشهدا(ع) در عصر تاسوعا

     
    نظرات کاربر

    بیتا
    زیبا و تکان دهنده بود. بسیار متشکرم
    پاسخ
    2     0
    16 شهريور 1394 ساعت 7:58 بعد از ظهر
    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^