زن در قرون اخير فقط و فقط به منظور كالاى شهوت و بهره گرفتن از او براى جاسوسى و پر كردن جيب بىغيرتان ملل و ستمگران و زورمندان مورد توجه قرار گرفت، آزادى بدون قيد و شرط به او داده شد، از خانه براى ارضاى اهداف شيطانى به كوچه و بازار، به مدرسه و اداره و به مراكز خوشگذرانى و عيش و نوش كشيده شد!! براى انواع بهره كشىها به راديو، تلويزيون، تأتر، پرده سينما كشيده شد، به عالى ترين برنامه الهى او كه حجاب و پوشيده بودن از نامحرمان بود و در سايه اين حقيقت شرف و غيرت و عفت و حيا و پاكى و ادب و وقار او حفظ مىشد، حمله شديد شد و بى فضيلتان و بىغيرتان هم چون خوك و گرگ گرسنه به پرده الهى حجاب او حمله كردند و از اين رهگذر ضربات غير قابل جبران به تمام شؤون آدميت زدند؛ فساد را از طريق بىحجابى و بى عفتى به تمام شؤون حيات كشاندند و نظام عالى حيات را از اين رهگذر دستخوش انواع خطرات قرار دادند، هجومى كه تمدن جاهلى از طريق بىحجابى به انبيا و فرهنگ الهى برد در تمام ادوار تاريخ بىسابقه بود، بسيارى از شكستهاى مادى و معنوى بشر معلول بىبند و بارى جنس زن شد و اى كاش در تمام جهان اين جنس والاى به پستى كشيده بفهمد كه چه بلاى بزرگى به سر او آمده؟!
محمد قطب- كه از دانشمندان معروف كشور مصر است و در بسيارى از مسائل اسلامى تأليفات ارزندهاى دارد و مردى دنيا ديده و بينا بود- در اين زمينه در كتاب پر ارزش «جاهليت قرن بيستم» كه يكى از بهترين نوشتههاى اوست مىنويسد:
در اين زمانهاى اخير فساد اخلاقى در زمينه مسائل جنسى تا اعماق پى و درون استخوان اجتماع فرانسوى نفوذ كرده و جنگ جهانى دوّم به هنگامى شروع شد كه كشور فرانسه به صورت مركز فحشاى بزرگى در مرداب فساد جنسى غوطه ور شده بود و در نتيجه بروز چنين وضع اسف بار بود كه فرانسه در ظرف چند روز از پا در آمد و اين سقوط و زبونى نه از آن جهت بود كه فرانسه اسلحه و ساز و برگ جنگ نداشت؛ زيرا در آن تاريخ تازهترين و مؤثرترين سلاحهاى جنگى در اختيار آن كشور بود و استحكامات خط «ماژينو» استوارترين سدى بود كه تا آن زمان پديد آمده بود، آرى، اين سقوط ارتباطى به ساز و برگ جنگ و استحكامات جنگى نداشت، بلكه مربوط به فقدان روحيه رزم جويى و ضعف احساس شرف و غيرت و عزت بود، مربوط به ترس و وحشت از ويران شدن رقاصخانهها و كابارههاى پاريس زير بمبهاى نيروى هوايى آلمان بود و به همين جهت در ظرف مدتى كوتاه كه از دو هفته تجاوز نمىكرد، به زانوى خضوع و تسليم درآمد.
اما آمريكا: كندى رئيس جمهور ايالات متحده در تصريح خطير خود (در سال 1962 م) خاطر نشان ساخت كه آمريكا در خطر است؛ زيرا نسل جوان اين سرزمين سست و تنبل و فاسد و مستغرق در غرقابه شهوات است و قدرت تحمل بار مسؤوليتى را كه بر دوش آن نهادهاند ندارند و در ميان هر هفت جوانى كه براى سربازى عرضه مىشود، شش تن از آن هفت تن فاقد صلاحيتند؛ زيرا شهوترانى لياقت مزاجى و روحى ايشان را تباه كرده است.
اما انگلستان: شايد براى نشان دادن شاخص فساد در اين امپراتورى اشاره به لايحه قانونى شناختن هم جنس بازى و به خطر افكندن اسرار نظامى دولت در برابر كام گرفتن وزير جنگ بريتانيا از زنى روسپى كافى باشد!!
اما روسيه: رئيس جمهور روسيه (در سال 1962 م) خاطر نشان ساخت كه آينده روسيه در خطر است و آينده جوانان روس اطمينانبخش نيست؛ زيرا نسل جوان در اين مملكت دستخوش سستى و فساد شده و در منجلاب شهوات غوطهور گشته است.
اما مترقىترين كشورهاى جهان يعنى دولتهاى شمال اروپا: در اين كشورها با جوانانى عاصى و بى بند و بار مواجه مىشويم كه با استعمال حشيش و افيون قدرتهاى خلاقه خود را تباه مىسازند و با تشكيل باندهاى خطرناك به منظور دزدى و قتل و هتك ناموس امنيت دولت و خاطر علماى اجتماع را پريشان مىكنند.
اين مفاسد كه نمونههايى از آن را مورد اشاره قرار داديم تنها در يك جنبه از جوانب حيات، يعنى جنبه جنسى بود، ولى از اين رهگذر خطرناك اين مفاسد از اين حد و جنبه گذشته و به سائر شؤون حيات هم سرايت كرده است.
در آمريكا باندهايى از بزرگان و دانشمندان از طبقه وكلاى دادگسترى و پزشكان و نويسندگان و رجال قانون وجود دارند كه كار و برنامه ايشان فراهم ساختن وسايل زنا براى مقاصد و اغراض قانونى است.
چنان كه مىدانيم در استيتهاى كاتوليكى آمريكا اقدام به طلاق جز در مورد ارتكاب زنا از طرف زن يا شوهر روا نيست و تنها در اين صورت است كه زن يا شوهر به استناد آنكه همسرش مرتكب آن عمل ناروا شده مىتواند مطالبه طلاق كند.
روى همين اصل، هريك از زوجين كه مايل به ادامه زندگى زناشويى نباشد متوسل به آن باندها مىشود تا همسرش را به ارتكاب زنا وادارند و در همان حال او را تسليم پليس كنند و مدارك قانونى طلاق گرفتن را در اختيار او قرار دهند و دستمزد خود را در برابر انجام آن خدمت دريافت نمايند.
هم چنين در آمريكا باندهايى وجود دارند كه كارشان فروختن دختران است، فروختن دختران به توانگران و ثروتمندان از اهالى اروپا كه طالب اين متاعند و ثمن مطلوب و مرغوبى در برابر آن مىپردازند.
و اين همه از بركات هجوم به شخصيت والاى زن و دريدن پرده عفت و عصمت و حيا و شرم و حجاب او نصيب بشريت در اين دورهها گشته، انقلاب صنعتى و آثار و تبعات آن، از قبيل پاشيده شدن خانواده و نظامات خانوادگى، هجرت جوانان مجرّد از ده به شهر و از ميان رفتن حدود و قيود سابق و عدم قدرت جوانان بر تشكيل خانواده به علت كمى درآمد و سقوط جوانان در ورطه زنا به علت سهولت اين عمل قبيح و دشوارى ازدواج از عوامل مهمى است كه فساد را توسعه داد و در اين زمينه از جنس زن كمك مهمى گرفته شد!!
ورود و شركت زن در كارها و كارخانهها و ابتذال اخلاقى و آلودگى زن در راه تحصيل معيشت ضرورى و مبارزهاش در راه تأمين مساوات كامل با مرد حتى مساوات در فسق و فجور اين وضع خطرناك را براى بشريت به ارمغان آورد، صهيونيزم بين المللى با فراهم آوردن انواع و به خصوص با كمكگيرى از جنس زن چه در عالم نظريات و چه در زندگى واقع بر ابعاد فساد و جنايت افزود!!
ماركس و فرويد و دركايم كه از اين باند مخوف بودند، به عنوان ارائه نظريات علمى به فرو كاستن و خوار شمردن اخلاق همت گماشتند و هريك به نوبه خود و از طريق مخصوص به خود زن را به بيرون شدن از حريم حيا و فعاليت جنسى فرا خواندند تا او را به آسانى در دسترس مرد قرار دهند و در منجلاب شهوات حيوانى غوطهور سازند.
سپس سينما كه خود اساساً صنعتى يهودى است با همكارى تلويزيون و راديو در افزايش انواع بىبند و بارى جنسى و سقوط در غرقابه شهوات حيوانى نقش مؤثر را ايفا نمود و سالنهاى مد و آرايش و آداب اجتماعى قائم بر اساس اختلاط و آميزش پسران و دختران، لاابالى گرى و عنان گسيختگى را به منتهاى شدت و حدت خود رهبرى كرد!!
آمار خودكشىها بر اثر شكست در روابط عشق، آمار فحشا و منكرات، آمار زنا، فرار دختران و پسران از خانه و خانواده، به هم پاشيدن نظامات خانوادگى، روابط نامشروع زنان شوهردار با مردان بىغيرت، سقط جنين، اعتيادهاى خطرناك و بسيارى از مفاسد و بلاهاى خانمان سوز، نود و نه درصدش معلول وضع غير الهى و غير انسانى زن در ممالك عالم است و اين وضع خطرناكى كه براى زن پيش آمده معلول فرهنگ قرون اخير و بى بند و بارى اين جنس لطيف و شريف در جوامع است .
منبع : پایگاه عرفان