«الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ...» .
«همان كسانى كه از اين رسول و پيامبر «ناخوانده درس» كه او را نزد خود [با همه نشانهها و اوصافش] در تورات وانجيل نگاشته مىيابند، پيروى مىكنند..».
«وَ إِذْ قالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يا بَنِي إِسْرائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ...»
«و [ياد كن] هنگامى را كه عيسى پسر مريم گفت: اى بنىاسرائيل! به يقين من فرستاده خدا به سوى شمايم، تورات را كه پيش از من بوده تصديق مىكنم، و به پيامبرى كه بعد از من مىآيد و نامش «احمد» است، مژده مىدهم..».
اميرمؤمنان عليه السلام در خطبه اول «نهج البلاغه»، در بيان حقيقت فوق، يعنى مژده رسالت او از جانب حق به انبيا، و اين كه پذيرش نبوتش را از پيامبران پيمان گرفت مىفرمايد:
الى انْ بَعَثَ اللَّهُ سُبْحانَهُ مُحَمَّداً رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه و آله لِانْحازِ عِدَتِهِ وَ اتْمامِ نُبُوَّتِهِ، مَأْخُوذاً عَلَى النَّبِيّنَ مِيْثاقُهُ، مَشْهُورَةً سِماتُهُ، كَرِيْماً مِيْلادُهُ .
«تا وقتى كه خداى متعال، آن خداى متعال منزه و پاك، محمّد رسولش را كه پذيرش پيامبرى وى را از انبيا تعهد گرفت براى انجام وعده خويش، و اتمام حقيقت نبوت به رسالت برانگيخت با علامات مشهور، و ولادت كريمانه».
قرآن مجيد از وجود مقدس وى به عنوان «رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ» يادكرده، و اين نشانه عظمت روح، قلب و نفسى است كه در ساير موجودات ذى شعور هستى نمونه ندارد:
«وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ» .
«و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم».
قرآن كريم از آن منبع فيض، تعبير به رؤوف و رحيم فرموده و اين نشان دهنده اين معناست كه آن حضرت تجلىگاه اسماء صفات حق است:
«حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ» .
«اشتياق شديدى به [هدايتِ] شما دارد، و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است».
خداى متعال در قرآن مجيد، اطاعت از او را اطاعت از خود دانسته، و اين علامت و نشانه عظمت، جلال و مقام معنوى آن منبع كرامت است:
«مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ» .
«هر كه از پيامبر اطاعت كند، در حقيقت از خدا اطاعت كرده».
حضرت حق در كتاب مجيدش، بيعت با او را بيعت خود دانسته، تا بدين صورت حقيقت ذاتى او را به بندگانش بنماياند:
«إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ» .
«به يقين كسانى كه با تو بيعت مىكنند، جز اين نيست كه با خدا بيعت مىكنند».
حضرت رب العزة در آيات شريفهاش، عزت آن جناب را عزت خود دانسته و مىفرمايد:
«وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ» .
«در حالى كه عزت و اقتدار براى خدا و پيامبر او... است».
حضرت حق رضا و خشنودى او را، رضا و خوشنودى خود دانسته، بدين صورت به آن انسان عين، و عين انسان اشارت نموده است كه او را در شخصيت و عظمت همتايى نيست:
«وَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ يُرْضُوهُ» .
«شايستهتر آن بود كه خدا و رسولش را خشنود كنند».
خداى كريم در قرآن كريم، اجابت دعوت او را كه مورث حيات الهىانسانى است، اجابت دعوت خود دانسته است:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ» .
«اى اهل ايمان! هنگامى كه خدا و پيامبرش شما را به حقايقى كه به شما [حيات معنوى و] زندگى [واقعى] مىبخشد، دعوت مىكنند اجابت كنيد،».
خداى متعال، ظهور محبت و عشق خود را در عرش قلب بندگان، منوط به پيروى از جناب او نموده و مىفرمايد:
«قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ».
«بگو: اگر خدا را دوست داريد، پس مرا پيروى كنيد تا خدا هم شما را دوست بدارد».
منبع : پایگاه عرفان