فارسی
دوشنبه 03 دى 1403 - الاثنين 20 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 2
100% این مطلب را پسندیده اند

صراط مستقيم‏

صراط مستقيم‏

 

 روى وجود هر كس را به سوى كعبه براى عبادت برگردانند، در حقيقت روى او را به جانب امام هدايت كه كعبه و حضرت عيسى و مناسكش جلوه وجودى و عبادت و نيت اوست برگردانده‌اند و اين برگشت كيفى قرار گرفتن در صراط مستقيم است.

قبول كردن تغيير قبله، و تسليم شدن به اين حكم حكيمانه، و انجام عبادت خالصانه به سوى آن، هدايت به صراط مستقيم است.

امت وسط گواه بر مردم‌

بسيارى از مفسران بزرگ قديم و جديد امت وسط را به معناى امت معتدل، برگزيده و ميانه‌رو و پاك از افراط و تفريط گرفته‌اند، و توضيح داده‌اند كه اين‌ امت با مقررات و قوانينى كه دارد، و با توجه به قرآن و احاديث و رواياتى كه از پيامبر و اولياء طاهرين اسلام در اختيار اوست، نه مانند يهود است كه در مسير مادى‌گرى به شدت راه افراط پيموده‌اند تا جائى كه هدفى جز مال و ثروت و مقام و جاه ندارند، و نه مانند نصرانى‌هاى متدين به آئين نصرانيت‌اند، كه تارك دنيا شده و ديرنشين گشته و به شدت دنبال معنويات است تا جائى كه جز رسيدن به رشد روحى البته به گمان خودشان هدفى ندارند و در اين مسير نسبت به امور مادى دچار تفريط شده‌اند.

برخى از مفسران هم امت وسط را به اين معنا گرفته‌اند كه وجود مبارك محمد (عليهما السلام) بر همه مقدم است، و امت البته به معناى واقعى‌اش بخاطر ملحق شدن به او حد وسط و در درجه دوم است و ديگر مردم و به تعبير قرآن ناس در درجه سوم، و اين امت هستند كه بايد در همه زمان‌ها واسطه ميان پيامبر و ديگر مردم باشند، به اين معنى كه حقايق را از پيامبر دريافت كنند و علاوه بر اين كه خود عمل نمايند به ديگران هم ابلاغ نمايند و در اين زمينه در مقام حفظ و تحمل حقايق اعمال مردم، يعنى سعادت و شقاوت و ردّ و قبول اعمال آنان و انقياد و سركشى باطنى آنان در برابر دستورات خدا در اين دنيا، و گواهى دادن به آن در آخرت باشند لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ.

به يقين اين مقام يعنى مقام شهادت بر حقايق اعمال، و ردّ و قبول امور مردم و تحمل انقياد يا سركشى باطنى آنان در برابر دستورات خدا در اين دنيا و گواهى دادن به آن در آخرت شايسته و در خور تمام افراد امت نيست و ويژه امامان معصوم و اوصياء طاهرين پيامبر و اهل بيت محمد است.

حتى طبقه متوسطين در سعادت يعنى مؤمنان عادل اين مقام را ندارند تا چه رسد به افراد بى‌سر و پا و فرعون صفتان سركش اين امت. «1»

گواه بودن پيامبر

پيامبر بر اساس اين آيه و ديگر آيات مانند آخرين آيه سوره مباركه حج شاهد و گواه و به عبارت روشن‌تر حجت بر اولياء طاهرين وائمه معصومين و آنان هم حجت بر ديگر مردم هستند، شهيد به معناى حجت قولى است كه امين الاسلام طبرسى در تفسير مجمع‌البيان نقل كرده است‌ «2» و اين فقير اين معنا را به سبك و سياق آيه شريفه نزديك‌تر مى‌دانم، و روايات مهمى هم بر اين معنا دلالت دارد كه پيامبر حجت خدا بر امامان و امامان حجت خدا بر مردم‌اند.

تغيير قبله نوعى آزمايش حق‌

يقيناً خردورزان، و فروتنان در برابر حق، و اهل انصاف، و دارندگان فطرت بيدار در برابر تغيير حكمى از احكام الهى كه بر اساس حكمت و مصلحت انجام مى‌گيرد تسليم هستند و چون پيش از تغيير حكم پس از تغيير حكم هم متعبد به خواسته حق و ادامه دهنده راه بندگى مى‌باشند، ولى سفيهان و سبك مغزان در برابر تكليف حق و تغير حكم موضع مخالف نشان مى‌دهند تا جائى كه يا از اصل دين برمى‌گردند، يا با بى‌ميلى و غير خالصانه به عمل مى‌پردازند.

در آيه شريفه حكم تغيير قبله را تكليفى الهى بر عهده مؤمنان مى‌داند و اين تغيير را آزمايشى براى معلوم شدن پيروان واقعى پيامبر از متخلفان قلمداد مى‌كند، و آن را جز بر هدايت يافتگان از جانب حق سنگين مى‌داند.

حفظ ايمان و عبادت مؤمنان به وسيله خداوند

خواه ناخواه برخى از مردم كه ظرفيت فكرى آنان محدود است و معرفت دينى آنان ضعيف، و آن چنان كه بايد حقايق را با عمق قلب لمس نكرده‌اند به هنگام تغيير قبله به چون و چرا برمى‌خيزند و نسبت به نمازهائى كه بطرف بيت‌المقدس خوانده‌اند. دچار دغدغه خاطر و شك و ترديد مى‌گردند كه آيا آن عبادات قبول است يا مردود، آيا قضا لازم دارد يا نه؟! و نهايتاً تكليف آنان كه پيش از تغيير قبله مرده‌اند از نظر پاداش و ثواب چه خواهد شد؟

خداوند مهربان در پايان آيه اعلام مى‌كند كه خداى رؤوف و مهربان بر اين نيست كه عبادات و نمازهاى شما را كه به سوى بيت‌المقدس خوانده شده به هيچ انگارد و ضايع و تباه كند، بلكه ثواب و پاداش نمازهاى به سوى بيت‌المقدس كه در حقيقت انجام تكليف و اداى مسئوليت بوده، با نمازهائى كه به سوى كعبه خوانده مى‌شود و آن هم انجام همان تكليف است فرقى نمى‌كند، و اين دغدغه و شك و ترديد بى‌جاست و ناشى از عدم شناخت رأفت و رحمت الهى است، از اين نكته هم نبايد غافل بود كه ايمان در آيه شريفه به فرموده‌امام صادق (ع) به قرينه مطالب آيه نماز است‌ «3»

و از نظر ادبى از باب اطلاق سبب به جاى مسبّب است.

رأفت و رحمت حق‌

در تفسير رحمان و رحيم مطالب بسيار مهمى مطرح شد، و حقايقى به رشته تحرير آمد، در اين بخش به يكى دو روايت و چند قطعه ناب اشاره مى‌شود، باشد كه خواندنش كدورت قلب را برطرف نمايد، و نورانيت باطن آورد، و اميد به حضرت محبوب را بيفزايد.

از حضرت عيسى سؤال شد:

«يا روح الله هل بعد هذه الامة امة؟ قال نعم قيل و اية امة؟ قال: امة احمد قيل يا روح الله و ما امة احمد قال علماء حكماء، ابرار، اتقياء كانهم من العلم انبياء يرضون من الله باليسير من الرزق و يرضى الله منهم باليسير من العمل، يدخلهم الجنة بشهادة ان لا اله الا الله:» «4»

اى روح خدا آيا پس از اين امت شما امتى هست؟ فرمود آرى، گفتند: و آن امت كدام است گفت: امت احمد، گفتند: امت احمد چگونه امتى است؟ گفت: دانايان، حكيمان، نيكوكاران، متقيان، گوئى از كثرت دانش پيامبران‌اند، و خدا به اندك از رزق راضى‌اند.

و خدا از آنان به اندك از عمل راضى است، آنان را به خاطر موحد بودنشان وارد بهشت مى‌كند.

اين شرف‌ها و كرامت‌ها كه رب العزه امت احمد را داد نه از آن است كه ايشان را سابقه طاعتى است يا حق خدمتى كه از اينان آن خدمت نيايد كه شايسته خدا باشد، و نه خدا را از خدمت و طاعت اينان سودى رسد، به فضل خود آنان را مى‌نوازد، و هر چه عنايت مى‌كند به كرمش عنايت مى‌فرمايد، و هر چه مى‌سازد به رحمت و مهربانى خود مى‌سازد كه او خداوندى است به بنده‌نوازى معروف و به مهربانى موصوف، اين است كه در پايان آيه مورد بحث فرمود

إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ.

خدا را بر بندگان بخشايش است و مهربانى دائمى، بخشايش خلق گاه گاه است و بخشايش حق جاودان، و نشان بخشايش ويژه حق و مهربانى او آن است كه بنده را توانائى معصيت ندهد و به راه گناهش نگذارد تا مستوجب عقوبت نگردد، و اين در باب رحمت بليغ‌تر است از غفران معصيت.

از بعضى از صالحين حكايت شده كه در منام بعضى را ديدم، به او گفتم، خدا با تو چه معامله‌اى كرد؟ گفت حسنات و سيئاتم را سنجيدند، سئيات بر حسنات سنگين‌تر آمد، كيسه‌اى از بالا در كپه حسناتم افتاد و آن را بر سئيات رجحان داد، كيسه را باز كردم مشتى خاك در آن بود كه هنگام پوشانيدن قبر مسلمانى روى لحدش ريختم! «5»

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- الميزان ج 1، ص 448 با اندكى تصرف در عبارات.

(2)- مجمع‌البيان ج اول، ص 418.

(3)- كافى ج 2، ص 37- نورالثقلين ج 1، ص 136.

(4)- كشف الاسرار ج 1، ص 396.

(5)- كشف الاسرار ج 1، ص 396- 397.

 

 

برگرفته شده از:

کتاب  : تفسير حكيم جلد چهارم

نوشته : استاد حسین انصاریان


منبع : پایگاه عرفان
  • خدا
  • صراط مستقیم
  • حفظ ایمان
  • رأفت و رحمت حق‏
  • صالحين
  • حضرت عيسى
  • 0
    100% (نفر 2)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    اعمال شب نوزدهم ماه مبارک رمضان
    توصیه های امام زمان علیه السلام به شیعیان
    از تولد تا غیبت  
    چرا نباید امام زمان(عج) را با نام «محمد» بخوانیم؟
    امام مهدی علیه السلام؛ آینه جمال و جلال الهی
    ابن خلدون و حدیث‌های مهدویت
    فوائد اسماء الله
    عرفه تجلی گاه نیایش
    شهید علامه مطهری، پیامهای عاشورا و خطر تحریف
    اوج معرفت یاران و خاندان سیّدالشهدا(ع)

    بیشترین بازدید این مجموعه

    توحید نظری و توحید عملی
    هفت نمونه‌ از احیای مردگان در کلام قرآن
    خانه از نظر اسلام‏
    فرخنده میلاد امام حسن عسکری علیه السلام مبارک
    آثار ایمان به خدا در زندگی
    تحلیل مبنای تاریخی اربعین حسینی
    گذری بر فضایل حضرت زهرا سلام الله علیها
    اوج معرفت یاران و خاندان سیّدالشهدا(ع)
    سوره ای از قران جهت عشق و محبت
    کرامات و معجزات حضرت فاطمه زهرا (س) (2)

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^