آیت الله حاج شیخ علی اکبر برهان یک حیاط ۵۰ متری با اتاقی ۳۰ متری بَرِ خیابان لرزاده و کنار خانه اش ساخته بود که درآن به روی همه باز بود و مسجد لرزاده شهر کوچکی بودکه افراد مختلف از هر صنفی در آن حضور می یافتند.
به گزارش سرویس دینی جام نیـوز، مرحوم آیت الله حاج شیخ علی اکبر برهان در سال 1324 قمری در تهران متولد شد.
پدرش مرحوم میرزا علی از کسبههای معروف و متدین و مؤمن تهران بود . مقدمات و قسمتی از سطوح اولیه را نزد مرحوم آقا سید محمد قصیر و آقا شیخ علی رشتی و مرحوم آیت الله استرآبادی خوانده و بعد به نجف اشرف مشرف گردید و مدت 3 سال در آنجا تلمّذ کردند و سپس به تهران و بعد به قم مشرف شدند و در قم کفایه و مکاسب را خدمت مرحوم آیت الله العظمی حاج عبدالکریم حائری یزدی استفاده نمود و سپس مجدداً به نجف اشرف برگشت و از محضرمرحوم آیت الله خوئی و مرحوم آیت الله بزرگ اصفهانی استفاده نمود و بعد از سه سال یعنی در 1358 هجری به تهران مراجعت و به تبلیغ و خدمات دینی پرداختند و با داشتن وکالت مطلقه از مراجع تقلید همچون آیت الله العظمی اصفهانی و آیت الله العظمی حجت خدمات بسیاری نمود و مورد وثوق و اطمینان حضرات مراجع تقلید بود.
وی همچنین از مراجع تقلید از جمله آیت الله اصفهانی و آیت الله حاج شیخ محمد کاظم شیرازی و آیت الله حاج سید محمد شاهرودی اجازه اجتهاد و روایتی داشتند.
از ایشان آثار باقیات الصالحات زیادی به جای مانده، مسجد و مدرسه لرزاده در تهران و مدرسه برهانیه حضرت عبدالعظیم جنب صحن و مسجد عتیق و جامع ری از جمله این آثار است.
همچنین از این عالم بزرگ کتب و آثار قلمی خوبی به یادگار مانده است: رساله در عدالت، تفسیر سوره یوسف، بشائر النبویه، رساله در حدیث ایام، ربیع الاثار و تعلیقه ناتمام بر مکاسب ازجمله تالیفات ایشان می باشد .
*خدمات فرهنگی واجتماعی
وی از جمله روحانیونی بود با تأسیس مدارس کلاسیک، در صدد مقابله با اهداف حکومت پهلوی در امر آموزش و پرورش پرداخت. مدرسه علمیه لرزاده در تهران و دبستان و دبیرستان پسرانه و دخترانه برهان و مدرسه علمیه برهانیه شهر ری، جنب صحن و مسجد عتیق و جامع ری از جمله مدارس وی هستند. وی همچنین کودکستان دخترانه و پسرانهای داشت که خود، آنها را سرپرستی میکرد و به آموزش و پرورش کودکان اشتغال داشت.
استاد حسین انصاریان میگوید: «جوّ مدرسه مرحوم برهان و روحیه معلّمان آن مدرسه، به گونهای دیگر بود؛ یعنی پرورش فرهنگ اسلامی در روح و جان بچهها و دور نگه داشتن از فرهنگ غرب، محور اصلی کار بود و مخالفت و مقابله با تبلیغات و جلوههای طاغوتی حکومت شاهنشاهی نیز روی دیگر سکه بود.
معلمها به روشهایی که ما بتوانیم درک کنیم در سخنان خود، یا با نقل داستان، این مقاصد را اعمال میکردند. در آن زمان، جشنهای طاغوتی برگزار میشد که دانش آموزان باید در آن شرکت میکردند؛ امّا مسئولان مدرسه ما تلاش فراوانمی کردند و بچههای مدرسه را به آن جشنها نمیبردند. مرحوم برهان نیز دافعه عجیبی نسبت به فرهنگ غرب و حکومت شاهنشاهی داشت .
*با تمام وجود در اختیار مردم بود
مرحوم آیت اللّه برهان با تمام وجود در اختیار مردم بود و به قدر توان خود، مشکلات مردم را حل می کرد. استاد انصاریان می گوید: «ایشان یک حیاط 50 متری با اتاقی 30 متری بَرِ خیابان لرزاده و کنار خانه اش ساخته بود که درآن به روی همه باز بود. تابستانها افرادی از طلاب و کسبه نجف به مسجد لرزاده می آمدند و در آن خانه اقامت می کردند.مرحوم برهان، صبحانه و ناهار و شام آنها را می داد و هیچ گاه نمی پرسید که چند روز می خواهند بمانند.
در مسجد، سه نوبت، نماز جماعت برپا بود. از هر صنف، بزّاز، بقّال، بنّا، دکتر، مهندس و... برای نماز می آمدند.ایشان به همه سپرده بود که هر کاری دارید به یکدیگر مراجعه کنید؛ حتی برای ازدواج نیز تأکید داشتند که آنها از بین خودعروس و داماد پیدا کنند.
عده ای از پزشکانِ مرید حاج آقا پیشنهاد کرده بودند که اگر بیمار فقیری وجود داشت نزد ما بفرستید تا رایگان او را درمان کنیم و در تهیه دارو به او کمک کرده و در صورت لزوم بستری اش نماییم. در اداره ها نیز حاج آقا، مریدان زیادی داشت. هر کس کارش به بن بست می رسید، نامه ای از ایشان می گرفت و مشکل خود را حل می کرد.
اگر کتاب تازه ای چاپ می شد، به مؤلف آن می گفت که کتابهایت را به مسجد بیاور تا سفارش کنیم مردم بخرند. یکی از کسانی که کتابهایش را برای فروش به آنجا آورده بود، مرحوم فیض الاسلام بود که کتاب نهج البلاغه اش را که در شش جلد بود به آنجا آورد و جلدی پنج تومان فروخت. پدر من هم یک دوره از آن خرید. مسجد لرزاده تقریبا شهر کوچکی بود که افراد مختلف از هر صنفی در آن حضور می یافتند.»
درگذشت
وی در سال ۱۳۴۰ شمسی راهی سفر حج شد و در همانجا درگذشت. پیکر مطهر وی در نیمه ذی الحجه ۱۳۷۸ قمری پس از انجام نماز توسط شیخ حسین لنکرانی، در کنار قبر حوا به خاک سپرده شد.
* خاطرات استاد حسین انصاریان، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، تابستان۱۳۸۲ صفحه 21 ، 24 و42
منبع : جام نیوز