واقعه ی عاشورا ، با همه ی بزرگی مصیبت و بی هماوردی فجایعی که بر بزرگترین انسانهای تاریخ داشت، درسهای فراوانی دارد.. در میان معاصرین یکی از بزرگترین اندیشمندانی که توجه ویژه ای به این مسئله داشته اند مرحوم علامه محمد تقی جعفری(ره) بودند که مجموع سخنرانی ها و مطالب ایشان در این خصوص در کتاب "حسین، شهید فرهنگ پیشرو انسانیت" منتشر شده است. به لطف خدا بعضی از مطالب ایشان در ایام محرم باز نشر خواهد شد که قسمت 33 آن را در ادامه می خوانید...
توجه به حقیقت الهی و به دوراز هرگونه احساس ترس و لذت و توقع پاداش، نشان از تعالی و کمال وجودی انسان دارد. امام حسین (علیه السلام) در جاذبه ربوبی قرار داشت و هر آنکه در جاذبه حقیقت وجودی او قرار گیرد از این رشد و تعالی برخوردار خواهد شد.
انسان در زندگی خود با احساسات متفاوتی روبرو است. زمانی شادی و خنده وجود او را فرامی گیرد و زمانی دیگر اندوه و گریه و یا احساس ترس. هر یک از این عواطف از علتی نشات می گیرد. چگونگی توجه انسان به این عوامل بسیار با اهمیت است و در جهت دهی مسیر حیات او بسیار مؤثر خواهد بود. به بیان دیگر توجه انسان اگر در مسیر صحیح باشد می تواند زمینه رشد و کمال او را فراهم آورد اما در غیر این صورت او را از مسیر صحیح حیات گمراه می سازد.
قرار گرفتن در جاذبه خود حقیقت
گاهی تمام توجه انسان به حقیقت عامل بروز احساساتش است اما گاهی مشغول به حواشی و متفرقات آن می شود؛ مانند فردی که در جاده ای در حال حرکت به سوی مقصد خود است. ممکن است تمام توجه او به مقصد باشد و از فرصتی به منظور دستیابی سریع به هدف خودیاری جوید اما در برخی مواقع زیبایی ها و یا موانعی که در طول مسیر وجود دارد، چنان توجه او را به خود معطوف می سازد که از مقصد و هدف اصلی خود غافل می شود. و این غفلت و عدم توجه به خود هدف مانع حرکت و رشد او می شود.
آنچه شرایط رشد انسان را فراهم می آورد، توجه به خود حقیقت و به بیان دیگر قرار گرفتن در جاذبه حقیقت است. ارتباط با حقیقت، محدود در زمان و لذت و درد و ترس و وحشت نیست. انسان نباید به منظور بهره بردن و پاداش و یا ترس، به حقیقت متوجه شود. اگر قرار گرفتن در جاذبه امری به علت حقیقت آن مسئله باشد، ارزشمند خواهد بود و موجب رشد انسان می گردد.
جاذبه الهی
قطعاً حقیقتی که قرار گرفتن در جاذبه آن، زمینه ساز رشد و کمال آدمی است، خدا، انبیاء و ائمه اطهار (علیهم السلام) هستند. قرار گرفتن در جاذبه این بزرگواران انسان را در جاذبه خدا قرار می دهد چراکه تمام هدف آنان قرار دادن انسان در همین مسیر است. به بیان ساده تر اگر محبت انبیاء و علی و اولاد علی در دل انسان باشد درصورتی که کمترین چشم داشتی به پاداش این حب و علاقه نداشته باشد بلکه تمام توجه او به حقیقت وجودی آن ها باشد، درجه ای والا از رشد و کمال انسان خواهد بود.
محبت به ائمه اطهار (علیهم السلام) به علت حقیقت خودشان، در مراحل بالاتر به توحید و خداپرستی انسان منجر می شود. آنگاه انسان به جایی خواهد رسید که عبادت او به خاطر ترس از عذاب یا امید به پاداش و بهشت نخواهد بود بلکه علت پرستش خداوند در وجود او ذات و حقیقت خداوند است؛ زیرا خدا را لایق پرستش می داند و در جاذبه ربوبی قرار می گیرد.
همان گونه که علی ابن ابی طالب (علیه السلام) فرمودند:
«من تو را عبادت می کنم نه به طمع بهشت، نه برای ترس از جهنم، بلکه تو را شایسته عبادت می بینم و می پرستم.»
توجه به حقیقت الهی و به دوراز هرگونه احساس ترس و لذت و توقع پاداش، نشان از تعالی و کمال وجودی انسان دارد. امام حسین (علیه السلام) در جاذبه ربوبی قرار داشت و هر آنکه در جاذبه حقیقت وجودی او قرار گیرد از این رشد و تعالی برخوردار خواهد شد.
جاذبه حسینی
امام حسین (علیه السلام) در جاذبه الهی قرار داشت. همین تعالی و توجه به ذات و حقیقت خداوند امام را درراه حق ثابت قدم داشت و هیچ وعده و رعب و وحشتی در وجود ایشان ایجاد تردید و تعلل نکرد. امام در جاذبه حقیقت خداوند غوطه ور بود که توانست زمینه رشد بشریت را فراهم آورد. قرار دادن انسان ها در جاذبه ربوبی جز از انسانی تکامل یافته و باتقوا امکان پذیر نخواهد بود.
امام حسین (علیه السلام) ولی اعظم خداوند بود. جاذبه وجودی ایشان چنان در جان و روح یارانشان نفوذ کرده بود که با علم به شهادت و رویارویی با سخت ترین شرایط و مصیبت بارترین وضع، تمام توجهشان به امام بود و هیچ یک از وقایع تلخ کربلا ایمان و محبت آن ها نسبت به امام را نشانه نرفت.
شب عاشورا هنگامی که امام حسین (علیه السلام) یاران خود را فراخواندند و بیعت خود را از آنان برداشته و میان رفتن و ماندن آن ها را مخیر گذاشتند، زلال ترین احساسات و کلمات از یاران امام قابل مشاهده است.
یاران باوفای ایشان فرمودند:
«ما چنین نخواهیم کرد، ما بعد از تو زنده نخواهیم ماند و خداوند ما را زنده ندارد.»
«ای حسین به خدا سوگند ما از تو جدا نمی شویم. ما جان های خود را فدای تو می کنیم و گردن ها و روی ها و دستانمان را سپر تو می نماییم و آنگاه که درراه جهاد تو کشته شویم، افتخار می کنیم که به پیمان الهی وفا نموده و به وظیفه دینی و انسانی خود عمل کرده ایم.»
«یا اباعبدالله، حتی اگر زندگانی ابدیت نداشت و اصلاً مرگ نبود، ما پشت این چشم ها شکوهی دیده ایم که نمی توانیم تو را رها کنیم. کجا برویم؟ ما اکنون حق و حقیقت را می بینیم.»
این جاذبیت از چه بود؟ یاران حسین (علیه السلام) چگونه در این جاذبیت قرارگرفته بودند که از وجود امام نظاره گر حق و حقیقت بودند؟
حسین تجسم سعادت ابدی و تجلی کمال انسانی است. همین امر یاران ایشان را در حقیقت وجودی امام غرق کرده بود و آن ها لحظه ای از همراهی او دست نکشیدند.
قرار گرفتن در جاذبه وجودی حسین ابن علی (علیه السلام) منحصر در کربلا و به کمال رساندن هفتادویک نفر نبود بلکه تا قیامت این جاذبه انسان سازی خواهد کرد.
پروردگارا! این عشق الهی و حسینی را از ما مگیر و ما را در بهره برداری حداکثری از این عشق موفق بدار. امین
منبع:
امام حسین شهید فرهنگ پیشرو انسانیت، علامه محمدتقی جعفری
فرآوری: محدثه السادات حسینی
منبع : تبیان