فارسی
شنبه 03 آذر 1403 - السبت 20 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

از عجايبى كه ديده‏اى برايم بازگو كن‏

استاد اخلاق، مرحوم حاج شيخ محمود ياسرى رحمه الله مى‌فرمود:
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به جبرئيل فرمود: از عجايبى كه ديده‌اى برايم بازگو.
امين وحى گفت: در زمان‌هاى گذشته، در حالى كه بنا بود به يكى از انبياى خدا نازل‌ شوم، عابدى را در جزيره‌اى ديدم كه با كمال شوق به عبادت حق مشغول بوده و از خدا مى‌خواست مرگش در حال سجده بر حق فرا رسد!
عبادتش را نيكو يافتم، زمان بندگيش را چهارصد سال ديدم، دعايش را مستجاب مشاهده كردم، علاقه‌مند شدم وضع قيامتش را ببينم، برايم اعجاب‌آور بود!
روز قيامتش نشان مى‌داد كه اعمالش مورد قبول حق واقع شده است، به او خطاب مى‌رسد:
«أُدْخُلْ جَنَّتى بِرَحْمَتى» .
عرضه مى‌دارد:
«أَدْخُلُ جَنَّتَكَ بِعَمَلى» .
من به بهشت مى‌روم ولى با دلگرمى به عمل و عبادتم!
خطاب مى‌رسد: اى قاضيان دادگاه! اكنون كه پاى معامله به ميان آمده است، تمام نعمت‌هاى مادّى و معنويم را كه به اين عابد عنايت كردم با عبادتش بسنجيد، چنانچه عبادت او گران‌تر آمد به بهشت رود و اگر نعمت‌هاى من گران‌تر شد به جهنم رود!!
از نعمت بينايى شروع كردند، اين نعمت از نظر ارزش خدايى بر تمام عبادتش سنگين‌تر آمد، چون او را به سوى دوزخ بردند، عرضه داشت: خدايا! برنامه‌هاى ديگرى نيز داشتم كه محاسبه نشد، خطاب مى‌رسد چيست؟ مى‌گويد: اميد بر كرم تو، حسن ظنّ بر عنايت تو و از همه بالاتر نياز و فقر و ناچيزى خودم. خطاب مى‌رسد او را از مسير عذاب برگردانده و به خاطر اميد و حسن ظنّش به بهشت ببريد، چون در مسير بهشت قرار مى‌گيرد عرضه مى‌دارد:
«أَدْخُلُ جَنَّتَكَ بِرَحْمَتِكَ» به خاطر رحمت تو داخل بهشت مى‌شوم.
آرى، بندگى‌هاى ما هر چند زياد باشد، باز معلول لطف، توفيق و عنايت اوست و بندگى ما كجا و عظمت و بزرگى و جلال او كجا؟!

منبع:عرفان اسلامى، ج‌13،

 


منبع : پایگاه عرفان
  • جبرئيل
  • پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله
  • از عجايبى كه ديده‏اى برايم بازگو كن‏
  • عجایب
  • 0
    0% (نفر 0)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    امام سجاد عليه السلام و عبداللَّه مبارك‏
    حلم آيت اللّه‏ اصفهانى
    بلال حبشى‏
    نشنيدى مريم چه گفت؟
    در راه خدمت به خلق
    شاید عمل‌های من هم مثل این پارچه پر از عیب باشد!
    داستان جريح و مادر او
    من از آن عمل توبه كردم
    دامادی که شب عروسی غذایش را بخشید!
    نپرداختن بدهی دیگران

    بیشترین بازدید این مجموعه

    بيست و چهار خزانه براى بيست و چهار ساعت
    حكايتى در عبرت‏
    حكايت گرگان و كرمان‏
    گردنبند با برکت حضرت زهرا(س)
    حکایت توبه «وحشى»
    چرا عذاب نازل نمى‏شود؟
    حکایت خدمت به پدر و مادر
    تو را چگونه ببينم‏
    نپرداختن بدهی دیگران
    بلال حبشى‏

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^