فارسی
جمعه 07 دى 1403 - الجمعة 24 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

توبه مرد شراب‏خوار

مردى كه در شراب‌خوارى افراط داشت، روزى دوستان شراب‌خوار را دعوت كرد و براى عيش و نوش بيشتر، چهار درهم به غلام خود داد و گفت: با اين مبلغ مقدارى ميوه بخر. غلام در حال عبور به درب خانه «منصور بن عمار» رسيد. منصور براى نيازمندى مستحق، پول طلب مى‌كرد و مى‌گفت: هركس به اين فقير چهار درهم بدهد، برايش چهار برنامه از خدا مى‌طلبم، غلام هر چهار درهم را به آن مستحق داد. منصور به غلام گفت:
چه مى‌خواهى؟ گفت: اربابى دارم، علاقه‌مندم از دست او رها شوم. ديگر اين كه خداوند مالى روزى من كند تا با او زندگى خود را اداره كنم. سوم اين كه خداوند ارباب معصيت‌كار مرا ببخشد. چهارم پروردگار بزرگ من و ارباب من و تو و اين قوم را مورد رحمت خود قرار دهد. منصور هر چهار برنامه را از خداى مهربان درخواست كرد وقتى غلام به منزل اربابش بازگشت، ارباب به او گفت: چرا دير آمدى؟ داستان را گفت، مولايش پرسيد: به چه دعا مى‌كردى؟ گفت: اوّل آزادى خود را خواستم، ارباب گفت: در راه خدا آزادى. گفت: دوّم براى خود مالى خواستم تا با آن زندگى خود را اداره كنم، ارباب گفت: چهار هزار درهم از مال من براى تو. گفت: سوّم خواستم خدا از سر تقصيرات تو بگذرد و توفيق توبه به تو عنايت كند، ارباب گفت: توبه كردم. چهارم: خواستم من و تو و منصور بن عمار و مردم را بيامرزد، مولايش گفت: آه كه من مستحق اين برنامه چهارم نيستم. چون شب رسيد و به بستر خواب رفت در خواب شنيد گوينده‌اى مى‌گويد: اى مرد! آنچه وظيفه تو بود انجام دادى، آيا در وجود من كه خداى مهربان هستم مى‌بينى آنچه مربوط به خدايى من است انجام ندهم؟ من تو را و غلامت، منصور بن عمّار و مردم را بخشيدم‌.

منبع:عرفان اسلامى ج 13


منبع : پایگاه عرفان
  • توبه از گناه
  • توبه
  • توبه مرد شراب‏خوار
  • مرد شراب‏خوار
  • 0
    0% (نفر 0)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    رفتار آموزنده ابوسعيد ابوالخير با شاگردان
    داستان تجارت دوست امام صادق‏
    سفری پرسود و استخاره بد!
    داستان عجيب سلمان و ابوذر
    بهشت و جهنم‏
    حکایتی از بی ارزشی دنیا
     توبه مرد شراب‏خوار
    اينان زيباترين مردم هستند
    حکایتی از ذلت و مسكنت، پادشاهى و مكنت‏
    حكايت ميرغضب و نان و نمك مجرم‏

    بیشترین بازدید این مجموعه

    آقازاده‌ای که منصب حکومتی را قبول نکرد!
    برگرفته از کتاب «عبرت آموز» از تالیفات استاد ...
    حكايت ميرغضب و نان و نمك مجرم‏
    داستان تجارت دوست امام صادق‏
    حكايت گرگان و كرمان‏
    رفتار آموزنده ابوسعيد ابوالخير با شاگردان
    حکایت ثعلبة بن حاطب‏
    حکایتی از توصیف حضرت علی علیه السلام
    حکایت خدمت به پدر و مادر
    حکایتی از بی ارزشی دنیا

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^