فارسی
يكشنبه 02 دى 1403 - الاحد 19 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

استحباب قرض‌دادن به مؤمنان

استحباب قرض‌دادن به مؤمنان

مشروعیت قرض امرى واضح است، اما این كه آیاتى از قرآن بر آن دلالت دارد، نیازمند دقت است. مساله دیگر این است كه آیا از آیات قرآن مى‌توان استحباب قرض دادن به مومنان را نتیجه گرفت؟
مراد از قرض دادن به خداوند در این آیات،
در قرآن، آیات زیادى وجود دارد كه در آن‌ها كلمه قرض به كار رفته است:
من ذاالذى یقرض الله قرضا حسنا فیضعفه له اضعافا كثیره‌(1)؛ كیست كه به خدا قرض الحسنه‌اى دهد، تا آن را براى او چندین برابر كند.
در روایات هم قرض دادن به مومنان و كمك به تامین نیاز آن‌ها، از بهترین اعمال صالح شمرده شده است. بنابراین این آیات، قرض دادن عملى مستحب است.
و اقیموا الصلوه و ءاتوا الزكوه و اقرضوا الله قرضا حسنا(2)؛ و نماز را بر پا دارید و زكات بپردازید و به خدا قرض دهید؛ قرض نیكو.
ان تقرضوا الله قرضا حسنا یضاعفه لكم و یغفرلكم و الله شكور حلیم‌(3)؛ اگر به خدا قرض الحسنه دهید، آن را براى شما مضاعف مى‌سازد و شما را مى‌بخشد و خداوند شكر كننده و بردبار است.
من ذاالذى یقرض الله قرضا حسنا فیضاعفه له و له اجر كریم (4)؛ كیست كه به خداوند قرض الحسنه‌اى دهد، تا آن را براى او بیفزاید و براى قرض دهنده پاداش بزرگ است.
ان المصدقین و المصدقت و اقرضوا الله قرضا حسنا یضاعف لهم و لهم اجر كریم‌(5)؛ مردان و زنان انفاق كننده و آنها كه به خدا قرض الحسنه دهند، براى آنان (پاداش) مضاعفى است و اجرى نیكو خواهند داشت.
استدلال شده است كه آیه 245 سوره بقره و آیه‌هاى 11 و 18 سوره حدید بر فضیلت قرض به مومن و ثواب زیاد آن و این كه خداوند پاداش آن را خواهد داد، دلالت دارد؛ زیرا قرض حقیقى در مورد ذات بارى تعالى امكان ندارد و قرض احتیاج درباره وى محال است، پس این آیات حمل برقرض دادن به مومنان مى‌شود. به این برداشت اعتراض شده است كه قرض - كه به معناى اعطاى شى‌ء است تا در وقت دیگرى عوض آن باز گردانده شود- در این مورد استعاره است براى اعمال صالح؛ زیرا اعمال صالحى كه بنده مومن انجام مى‌دهد، عوض آن در آخرت براى وى محفوظ است. بنابراین، این دو آیه و نظیر آن‌ها مشروعیت قرض به بندگان دلالتى ندارد(6). بیش‌تر مفسران هم بر این باورند كه مراد از قرض دادن به خداوند در این آیات، انفاق و صدقه دادن در راه خداست و فرض مصطلح مراد نیست (7).
محقق اردبیلى آیه را به صورتى عام معنا كرده است، تا شامل قرض هم بشود. وى مى‌گوید: شاید مراد از قرض دادن به خدا، انجام عمل نیك براى او باشد؛ چه با فدا كردن جان در جهاد، یا تلاش در تحصیل علوم و واجبات دینى، یا سعى در برآوردن نیاز افراد نیازمند و سایر كارهاى مورد رضایت پروردگار و یا پرداخت مال در زكات و خرج خانواده و نیز پرداخت مال براى خدا، به هر صورت كه باشد، به صورت قرض یا غیر آن‌(8).
با توجه به نظر بیش‌تر مفسران، نمى‌شود آیات فوق را دلیل مشروعیت قرض گرفت، لكن آیاتى دیگر وجود دارد كه بر مشروعیت قرض و نیز استحباب آن دلالت دارد:
قرض ربوى در صدر اسلام رواج داشت. قرآن كریم ربا را حرام كرد و فرمود:
قرض حقیقى در مورد ذات بارى تعالى امكان ندارد و قرض احتیاج درباره وى محال است، پس این آیات حمل برقرض دادن به مومنان مى‌شود. به این برداشت اعتراض شده است كه قرض - كه به معناى اعطاى شى‌ء است تا در وقت دیگرى عوض آن باز گردانده شود- در این مورد استعاره است براى اعمال صالح؛ زیرا اعمال صالحى كه بنده مومن انجام مى‌دهد، عوض آن در آخرت براى وى محفوظ است. بنابراین، این دو آیه و نظیر آن‌ها مشروعیت قرض به بندگان دلالتى ندارد
یایها الذین امنوا اتقوالله و ذروا ما بقى من الربوا... و ان كان ذو عسره فنظره الى میسره‌(9)؛ اى كسانى كه ایمان آورده‌اید! از خدا بپرهیزید و آنچه از ربا باقى مانده است واگذارید... و اگر (بدهكار) تنگدست است، تا هنگام توانایى وى را مهلت دهید.
در این آیات، خداوند گرفتن زیادى را حرام مى‌شمارد و اصل سرمایه‌هاى وام دهندگان را از آن خود ایشان مى‌داند و با این كه در مقام بیان است، به حرمت اصل قرض اشاره‌اى نمى‌كند، بلكه در پایان مى‌فرماید: اگر بدهكار فقیر است، تا هنگام توانایى به او مهلت دهد كه لازمه این سخن تایید اصل قرار داد و امضاى عقد قرض است.
لاخیر فى كثیر من نجویهم الا من امر بصدقه او معروف او اصلح بین الناس‌(10)؛ در بسیارى از رازگویى‌هاى آنان خیرى نیست، مگر كسى كه (بدین وسیله) به صدقه یا كار پسندیده و یا اصلاح بین مردم فرمان دهد.
در روایتى وارد شده است كه امام صادق (علیه السلام) مقصود از معروف در آیه شریفه را قرض مى‌داند(11)، زیرا معناى معروف چیزى است كه شرع آن را نیكو مى‌شمارد و عقل آن را انكار نمى‌كند.
وقتى منظور از معروف، قرض باشد، استحباب آن به وسیله آیه شریفه اثبات مى‌شود؛ چون سیاق آیه به گونه‌اى است كه دلالت بر وجود خیر در قرض دارد، كه به معناى رجحان آن است. علاوه بر آن، قرار گرفتن قرض بین دو كار مستحب (صدقه و اصلاح بین مردم) نیز قرینه بر استحباب آن است.
البته باید توجه داشت كه مقصود، اقراض (قرض دادن) است، نه استقراض، زیرا با توجه به روایاتى كه در باب قرض وجود دارد، قرض گرفتن مكروه است؛ مگر اینكه به واسطه امر دیگرى كراهت برداشته شود.
یا ایها الذین آمنوا اذا تداینتم بدین الى اجل مسمى فاكتبوه‌(12)؛ اى كسانى كه ایمان آورده‌اید! هنگامى كه بدهى مدت دارى به یكدیگر پیدا كنید، آن را بنویسید.
مقصود از دٍین چیست؟
براى این كه آیه دلالت بر مشروعیت قرض نماید، باید روشن گردد كه مقصود از دین چیست؟
شیخ طوسى مى‌گوید: ابن عباس معتقد بود آیه، اختصاص به دین ناشى از بیع سلف دارد؛ اما دیگران آیه را عام از بیع سلف و نسیه، مى‌دانند و این قول قوى است؛ زیرا آیه عمومیت دارد، ولى شامل قرض نمى‌شود، چون قرض حال است و به صورت موجل و مدت دار واقع نمى‌شود (13).
طبرسى بدون آن كه به قرض اشاره‌اى كند، مى‌گوید: ظاهر آیه هر دین مدت دارى را شامل است؛ سلف باشد یا غیر آن. نظر مفسران و فقیهان نیز همین است‌(14).
بیش‌تر مفسران هم بر این باورند كه مراد از قرض دادن به خداوند در این آیات، انفاق و صدقه دادن در راه خداست و فرض مصطلح مراد نیست .
چنان كه خواهیم گفت، فقیهان در حال یا موجل بودن قرض، بحث مى‌كنند كه آیا مى‌توان در عقد قرض یا در ضمن عقد لازم دیگرى، مدت دار بودن قرض را شرط كرد؟ بیش‌تر فقیهان پذیرفته‌اند كه حداقل به وسیله عقد لازم دیگرى، مى‌توان قرض را مدت دار كرد كه در این صورت، دین موجل است و آیه شامل آن خواهد شد. در برخى از كتاب‌هاى آیات الاحكام نیز آیه را شامل قرض مى‌دانند(15). در هر صورت، دلالت آیه تنها بر جواز اقراض و استقراض است و بر استحباب اقراض دلالتى ندارد.
خداوند در آیات متعددى، مومنان را به احسان و نیكوكارى نسبت به همدیگر سفارش مى‌كند، كه قرض دادن یقینا یكى از مصادیق مهم تعاون و احسان است، مانند:
و احسنوا ان الله المحسنین‌(16)؛ و نیكى كنید، كه خداوند نیكوكاران را دوست دارد.
و تعاونوا على البر والتقوى‌(17)؛ در طریق نیكى و پرهیزكارى با هم همكارى كنید.
در روایات هم قرض دادن به مومنان و كمك به تامین نیاز آن‌ها، از بهترین اعمال صالح شمرده شده است. بنابراین این آیات، قرض دادن عملى مستحب است.
پی نوشت:
(1) - بقره(2) آیه 245.
(2) - مزمل(73) آیه‌20.
(3) - تغابل (64) آیه‌17.
(4) - حدید (57) آیه‌11.
(5) - همان، آیه‌18.
(6) - فخر الدین طریحى، مجمع البحرین، ج‌4، ص‌226.
(7) - التبیان، ج‌2، ص‌287؛ مجمع البیان، ج‌1، ص‌348، المیزان، ج‌2، ص‌284؛ تفسیر نمونه، ج‌2، ص‌160.
(8) - زبده البیان، ص‌451.
(9) - بقره(2) آیه‌هاى 287-280.
(10) - نساء(4) آیه‌114.
(11) - الفروع من الكافى، ج‌4، ص‌34؛ جامع الحدیث الشیعه، ج‌18، ص‌285.
(12) - بقره(2) آیه‌282.
(13) - التبیان، ج‌2، ص‌371.
(14) - مجمع البیان، ج‌2، ص‌397.
(15) - زبده البیان، ص‌442؛ مسالك الافهام، ج‌3، ص‌455.
(16) - بقره(2) آیه‌195.
(17) - مائده(5) آیه‌2.
منبع:
بخش فرهنگى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،کتاب ربا


منبع : سایت اهل البیت
  • قرض الحسنه
  • قرض
  • مؤمنان واقعی
  • استحباب قرض‌دادن به مؤمنان
  • استحباب قرض‌دادن
  • قرض‌دادن
  • 0
    0% (نفر 0)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    فصاحت و بلاغت زينب (س )
    شرایط صدقه دادن
    فرداهایی که هیچ وقت نمی آیند
    همه چیز حلال است مگر خلافش ثابت شود
    قدرت و فرمانروائى مطلقه حق بر ظاهر و باطن هستى‏
    حضرت علی اصغر علیه السلام
    عنصر مردانگی و جوانمردی در بیان امام حسن مجتبی(ع)
    روز عاشورا و دعای امام حسین(ع)
    حق پیامبر(ص) و حضرت علی(ع)
    روایت ماربين آلماني از امام حسین(ع)

    بیشترین بازدید این مجموعه

    توحید نظری و توحید عملی
    هفت نمونه‌ از احیای مردگان در کلام قرآن
    حدیث عبادت زهرا(س)
    روز زن و مادر
    مراحل قيامت‏
    آثار ایمان به خدا در زندگی
    گذری بر فضایل حضرت زهرا سلام الله علیها
    سوره ای از قران جهت عشق و محبت
    کرامات و معجزات حضرت فاطمه زهرا (س) (2)
    متن دعای معراج + ترجمه

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^