در آسمان دنيا هيچ سپيده ي بامدادي همچون فجر روز دهم محرم با مصيبتها و غمهايش ندميده است و خورشيد، هيچگاه همچون خورشيد آن روز با اندوه و دردهايش طلوع نکرده است...؛ زيرا در تاريخ هيچ حادثه اي وجود ندارد که با فجايع و دردهايش از آن صحنه هاي اندوهبار برتر باشد که در روز عاشورا (1) بر صحراي کربلا نمايان گشت؛ چون محنتي از محنتهاي دنيا و غصّه اي از غصه هاي روزگار باقي نماند که بر ريحانه ي رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله جاري نگشته باشد.
امام زين العابدين عليه السلام مي فرمايد: «هيچ روزي بر رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله سخت تر از روز احد نبود که عموي آن حضرت يعني حمزة بن عبدالمطلب، شير خدا و پيامبرش، در آن کشته شد و پس از آن روز، واقعه ي مؤته که در آن، عموزاده اش جعفر بن ابي طالب کشته شد، سپس فرمود: و روزي نيست چون روز حضرت حسين عليه السلام که سي هزار نفر به سوي او شتافتند و ادعا مي کردند از اين امّت هستند و هر کدام از آنان با (ريختن) خون آن حضرت به خداوند تقرب مي جستند در حالي که وي، آنان را به ياد خدا مي انداخت ولي پند نگرفتند تا اينکه او را به ظلم و ستم و تعدي به قتل رساندند» (2) .
امام بزرگوار در سپيده دم روز عاشورا، نماز را آغاز کرد که که بنا به گفته مورخان، خود و يارانش، به علت عدم وجود آب نزد آنان، براي نماز تيمم ساختند و خانواده و يارانش به آن حضرت اقتدا نمودند (3) ، پيش از آنکه تعقيب نمازشان را به پايان برسانند، طبلهاي جنگ در اردوگاه ابن زياد، نواخته شد و دسته هاي کاملاً مسلحي از سپاه به پيش آمدند در حالي که فرياد مي زدند: يا جنگ مي کنيم يا به فرمان فرزند مرجانه گردن نهيد.
دعاي امام سرور آزادگان، خارج شد، صحرا را ديد که از سواران و پيادگان پر شده است و شمشيرها و نيزهاي خود را کشيده و تشنه ي ريختن خون وي و نيکان اهل بيت و يارانش هستند تا مزد ناچيزي از فرزند مرجانه به دست آورند. پی نوشت: (1) «عاشورا»: نام روز دهم ماه محرم است. گفته شده که اين نامگذاري قديمي است و علت آن اين بوده که در آن روز، ده نفر از پيامبران به ده کرامت،گرامي داشته شدند. اين مطلب در ص 22 از کتاب الانوار الحسينية نوشته ي بلاوي آمده است. (4) ابن عساکر، تاريخ 216 /14. البداية والنهاية 170 -169 /8. ابن اثير، تاريخ 61 -60 /4.
حضرت، مصحفي را طلبيد و آن را بر سر خود گذاشت و تضرع کنان روي به خدا کرد و گفت:
«خداوندا! تو مورد اعتماد من در هر اندوه، و اميد من در هر سختي هستي، تو در هر امري که بر من نازل شود، مايه ي اطمينان و قدرت من مي باشي، چه بسيار اندوهي که قلب در آن سست مي گردد و قدرت در آن اندک مي شود و دوست در آن فرومي گذارد و دشمن در آن زبان به طعنه مي گشايد، آن را به درگاه تو عرضه نمودم و از آن به پيشگاهت شکايت بردم- به خاطر رغبت من به تو نه به ديگري- تو آن را گشايش دادي و آن را دور ساختي و کفايت نمودي، تو سرپرست هر نعمت و دارنده ي هر نيکي و سرانجام هر خواسته اي هستي» (4) .
در اين دعا، عمق ايمان حضرت ديده مي شود که در همه ي کارهاي مهمش به سوي خدا باز مي گردد و به او اخلاص مي يابد، خداوند سرپرست او و پناهگاهي است که در هر امر مهمي که بر او پيش آيد به آن پناه مي برد.
(2) بحارالانوار 274 /22 ح 21 و ج 298 /44 ح 4.
(3) اعتماد السلطنة حسن بن علي، حجّة السعادة في حجّة الشهادة (به زبان پارسي) که امام شيخ محمد حسين آل کاشف الغطاء آن را به عربي ترجمه نموده و از کتابهاي خطي کتابخانه ي عمومي است.
منبع : سایت عاشورا