فارسی
دوشنبه 31 ارديبهشت 1403 - الاثنين 11 ذي القعدة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

خلوص در حج

ريا و خودنمايي در عمل و انجام برنامه عبادي، براي جلب توجه مردم و جلوه دادن خويش در ديده بينندگان از سيّئات اخلاقي و رذائل روحي و باطني است. ريا به اين معناست که انسان نهالي را در عالم معنا، در سرزمين طاعت و عبادت، با ذوق و شوق بنشاند و براي پرورش آن متحمّل زحمت و رنج گردد، تا جايي که نهال به رشد و کمال برسد و به محصول دادن نزديک گردد، آنگاه انسان ارّه اي تيز بردارد و بدست غير بسپارد و به او التماس و لابه نمايد که بيا و با اين ارّه اين نهال را از ريشه و اصل قطع کن تا من از شيريني محصول و ميوه اش محروم گردم!
آري، چه جاهلانه است که انسان فريضه اي از فرائض الهي را با زحمت و رنج انجام دهد و پيکره عبادت را بدستور حق بسازد وطاعت و بندگي را همراه با شرايط لازم بياورد، آنگاه که عمل مي خواهد به نقطه قبولي حق برسد و سبب قبولي بهشت عنبر سرشت نصيب انسان گردد، با حالتي منافقانه دنبال تماشاي ديگران نسبت به عملش برخيزد تا او را ببينند و از وي و طاعتش تعريف کنند و وي را در انظار ديگران مؤمن و متدين و با حال جلوه دهند. بدون ترديد ريا نوعي شرک و بفرموده اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ رشته اي از نفاق و به گفته عرفاي بيدار دل، خيانت به خويش و بنظر بينايان، تيشه اي به ريشه سعادت و کلنگي بر سر ساختمان عبادت و اطاعت است. توقع اجر و مزد از حضرت حق، نسبت به عملي که آلوده به ريا گشته، توقعي غير عاقلانه است; چراکه رياکار عبادت را براي جلب رضاي غير بجاي آورده، آنگاه اجرش را از خداوندي مي طلبد که عمل، محض خشنودي او انجام نگرفته و هيچ ارتباطي به حضرتش ندارد. انجام دهنده واجبات بايد بداند که واجب الهي اگر همراه با ريا انجام گيرد، بدون شک عمل باطل است و قضاي آن بر عهده او واجب.
عبادت کننده بايد به اين معنا توجه داشته باشد که کليد بهشت و جهنم فقط و فقط بدست اراده حضرت حق است، و روز قيامت احدي را جز حضرت حق، حقّ محاسبه پرونده بندگان نيست. اوست که بايد عمل را بپذيرد و هم اوست که بايد به عمل اجر و مزد مرحمت کند. روي اين حساب نبايد عمل را با تيشه ريا ريشه کن کرد و با زهر ريا کام عمل را آلوده نمود و با آتش ريا درخت عمل را سوزاند و با ارّه ريا نهال عبادت را از زمين قبولي حضرت محبوب ارّه کرد. در روايات مربوط به باب واجبات و اعمال خير آمده: در روز قيامت به رياکاران مي گويند پرونده عمل خود را نزد مردمي که براي خوش آمد آنان کار کرديد ببريد و مزد زحمات خود را از آنان دريافت کنيد! رعايت خلوص در واجبات، واجب شرعي است. نيت خالصانه باعث قبولي عمل است، نيت پاک به عمل ارزش معنوي و قيمت آخرتي مي دهد. نيت صاف مرکبي است که عمل را به وادي رضايت حق مي برد. خلوص نيت، کليد در رحمت حق و لطف حضرت محبوب و باعث جلب رضاي دوست نسبت به عمل است. حج فريضه اي از فرائض حق است. بر حاجي واجب شرعي است که تمام مناسک حج را با نيت خالص بجاي آورد و از جلب توجه مردم نسبت به اعمالش بپرهيزد که رياي در حج مبطل حج و باعث عوارض سنگيني است که گاهي قابل جبران نيست و همانطور که در روايات آمده حج ريايي در قيامت مزدش بر عهده مردمي است که حاجي در مناسک حجش تماشاي آنان را منظور داشته و براي نماياندن خويش به آنان عمل را انجام داده است! به روايت زير با دقت قلبي توجه کنيد:
عن ابي عبد الله عليه السلام قال: الحج حجّان حجّ لله و حجّ للناس، فمن حج لله کان ثوابه علي الله الجنة و من حج للناس کان ثوابه علي الناس يوم القيامة.
امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: حج دو نوع است: حج براي خدا، و حج براي مردم. آن کس که حج را با نيت خالص و براي خدا بجاي آورده ثوابش در پيشگاه حق بهشت است و هر کس حج را براي جلب توجه مردم بجاي آورده ثواب و اجرش در قيامت به عهده همان مردم است!
در حقيقت روايت مي خواهد بگويد حج ريايي در قيامت هيچ گونه بهره اي نصيب عمل کننده اش نمي کند; چراکه اجر و ثواب در قيامت در اختيار احدي جز حضرت حق نيست.
برنامه اي ديگر بجاي حج
انسان گاهي براي امر معاش و اداره امور زندگي به دنبال کاري مشروع مي رود، ولي موفق به تحقّق هدف خود نمي گردد، امّا اينطور نيست که چون کار مورد نظر انجام نگرفت کار ديگري براي اداره امور زندگي در دسترس نباشد، آنقدر عرصه گاه تلاش و کوشش داراي وسعت است که مي توان صدها کار ديگر را جايگزين کاري کرد که زمينه انجامش فراهم نشد. آدمي گاهي مي بيند زمان عبادتي خاص مانند ماه مبارک رمضان فرا رسيده ولي بخاطر سفر يا مرضي که پيش آمده، از انجام آن عبادت عظيم معذور است و اين عذر ممکن است تا پايان عمر برجا بماند، اينطور نيست که نتواند عمل ديگري را بجاي روزه ماه رمضان قرار دهد، بلکه خداوند مهربان اطعام مساکين را براي معذور جايگزين نموده و اين جايگزيني بهره مطلوب را نصيب روزه دار مي نمايد.


در روايت آمده که فقراي مدينه به رسول خدا عرضه داشتند، ما هم علاقه داشتيم مانند ديگران از ثروت بهره مند بوديم و آن را در راه خداوند انفاق مي کرديم، و به حلّ مشکلات مردم کمک مي نموديم اما دست ما از مال دنيا کوتاه است و ما در اين مورد از رحمت و لطف حق محروميم. حضرت به آنان فرمودند: ناراحت نباشيد، بجاي انفاق و صدقه و کمک به دردمندان که مورد علاقه شماست ولي قدرت آن را نداريد، از خداوند ياد کنيد و به ذکر حضرت محبوب دل مشغول داريد که همان ثواب انفاق ثروتمندان، نصيب شما مي شود و ياد خدا در پرونده شما جايگزين مالي خواهد شد که در راه خدا خرج شود.
ولي بعضي از فرائض و واجبات الهي، در صورتي که مکلّف قدرت انجام آن را داشته باشد، اگر بخواهد آن را ترک نمايد و بجاي آن برنامه ديگر را جايگزين کند عملي در اسلام وجود ندارد که جاي آنچه را تکليف انسان است بگيرد و حج از آن نمونه برنامه هاست که اگر مکلّف بخواهد آن را ترک کند و پول و خرج و مخارجش را در راه خدا بگذارد، يا عمل ديگري را بجاي حج انجام دهد، خلأ حج را در پرونده پُر نمي کند و گناه ترک آن در پرونده انسان ثبت است و هيچ ثوابي جاي آن را نخواهد گرفت، در اين زمينه به روايت زير توجه نماييد: عن ابي عبد الله عليه السلام قال: لما افاض رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ تلقّاه أعرابي في الأبطح فقال: يا رسول الله إني خرجت أريد الحجّ فعاقني عائق و أنا رجل ملئ کثير المال فمُرني أن أصنع في مالي ما أبلغ ما بلغ الحاج قال: فالتفت رسول الله ـ صلي الله عليه و آله ـ إلي أبي قبيس فقال: لو أنّ أبا قبيس لک، زنته ذهبة حمراء أنفقته في سبيل الله ما بلغت ما بلغ الحاج.
امام صادق ـ ع ـ مي فرمايد: زماني که رسول با کرامت اسلام به حج خود پايان داد، عربي در سرزمين مکه با حضرت روبرو شد، و عرضه داشت اي رسول خدا، از منزلم به نيت حج درآمدم، ولي مانعي بر سر راهم قرار گرفت و مرا از زيارت بيت و مناسک آن مانع شد، در حالي که دستم از ثروت و مکنت پر است، اکنون مرا امر کن که مالم را در برنامه اي بريزم که به آنچه حاجيان از ثواب رسيدند، برسم حضرت رو بجانب کوه ابوقبيس کردند و فرمودند: اگر به وزن آن طلاي قرمز در راه خدا انفاق کني به آنچه حاجيان از ثواب رسيدند نمي رسي!
دعا براي رسيدن به عرصه گاه حج
دعا و درخواست، تضرّع و زاري بدرگاه حضرت حق، عبادتي بزرگ و حسنه اي عظيم و عملي محبوب خداوند کريم است. گدايي براي تهيدستي چون انسان، از ذات مقدسي که مستغني از عالمين است، و باب خزانه مُلک و ملکوتش به روي همه موجودات باز است کاري نيکو و راهي به حلّ مشکلات، و نردباني براي رسيدن به اهداف عاليه، و مسائل الهيه است.در قرآن مجيد امر الهي به دعا صادر شده، و خود حضرت حق ضامن اجابت گشته. دعا و مناجات، در حقيقت ارتباط عاشقانه عاشق با معشوق حقيقي و پيوند باطني محبّ با محبوب ازلي و ابدي است.حيات قلب، نشاط جسم، نور زندگي، سلامت روان، صفاي باطن، دعا و انابه و زاري به درگاه حق است. دعا سلاح انبيا، کار ملائکه، روش ائمه طاهرين، عمل عارفان، فعل عاشقان، و سير والهان حريم مهر و محبت است.حيات بدون دعا، زندگي منهاي اشک و زاري، حيات جمادي است.
نياز انسان به دعا نيازي مبرم و احتياجش به گريه و زاري در پيشگاه حق احتياجي طبيعي است.
گريه بر هر درد بي درمان دواست *** چشم گريان چشمه فيض خداست
تا نگريد طفل کي نوشد لبن *** تا نگريد ابر کي رويد چمن
تا نگريد طفلک حلوا فروش *** ديگ بخشايش نمي آيد بجوش
آن که نسبت به دعا کبر ورزد، آن که احساس نياز به دعا نکند، آن که خود را محتاج به انابه و تضرع نداند، از گروه مستکبران و به فرموده کتاب حق، مستحق عذاب الهي است. در مسأله با عظمت حج، گرچه استطاعت شرط شده اما به غير مستطيع اجازه داده شده براي تحقق استطاعت جهت انجام مناسک حج دعا کند و از حضرت محبوب بخواهد از خزانه غيبش زمينه استطاعت او را فراهم کند تا به انجام اين فريضه بزرگ و بدست آوردن ثوابهاي بي حساب آن موفق شود; روايت زير ناظر به اين معناست: عن عبد الله بن الفضل قال: قلت لأبي عبد الله ـ عليه السلام ـ إنّ عليَّ ديناً کثيراً و لي عيال و لا أقدر علي الحجِّ فعلّمني دعاءاً أدعو به فقال: قل في دبر کلّ صلاة مکتوبة: اللّهمّ صلّ علي محمد و آل محمد و اقض عنّي دين الدنيا و دين الآخرة. فقلت له: اما دين الدنيا فقد عرفته فما دين الآخرة؟ فقال: دين الآخرة الحج.

 


 

عبد الله بن فضل مي گويد: به حضرت صادق ـ عليه السلام ـ عرضه داشتم، قرض زيادي بعهده دارم، عائله مندم، قدرت بر حج ندارم مرا دعايي بياموز که از برکت آن دعا توفيق حج پيدا کنم، امام فرمود بدنبال هر نماز واجب بخوان:
اللّهمّ صلّ علي محمد و آل محمد و اقض عنّي دين الدنيا و دين الآخرة.
خداوندا! درودت را نثار محمد و آل محمد کن، و دين دنيا و آخرت مرا ادا بنما.
گفتم: اي فرزند رسول خدا، دين دنيا برايم معلوم و روشن است، دين آخرت چيست؟ فرمود: دين آخرت حج است.ملاحظه کنيد حجِّ خانه حق در چه درجه اي از اعتبار و اهميت است که امام صادق به راوي نفرمود، با کثرت قرض و عيالواري تو را به مسأله حج چکار است، اکنون که مستطيع نيستي چه طمعي به مناسک حج داري، بلکه با عشق محبت براي تحقق استطاعت دعا تعليم او فرمود، تا از اين سفره پر نعمت حق و از اين مائده معنوي بهره کثير عايد او گردد!


منبع : برگرفته از کتاب چهل حدیث حج استاد حسین انصاریان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

شبهه زدایی از قیام امام حسین
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری برای سیدالشهدا ...
شکر پیامبر(ص) بزرگوار اسلام در کلام استاد ...
عبداللَّه الاكبر بن عقيل‏
پژوهشی در زمینه آیة الاکمال
آغاز امامت امام مهدی(عج)
آزادی و گناه بعد از ظهور
وظیفه شیعیان در دوران غیبت
جهاد در رکاب امام غائب !
وداع با ماه مبارک رمضان

بیشترین بازدید این مجموعه

سرچشمه زلال قوانين اسلام
اهداف والای ازدواج در اسلام
رابطه تقوا و بصیرت
انواع صدقه‏
قابل توجه زنان آزاردهنده به همسر
ترین های خداشناسی!
پاكدامني خاندان و اهل‌بیت سیدالشهدا (ع)
افزایش رزق و روزی با نسخه‌ امام جواد (ع)
روزشمار واقعه‌ كربلا در یک نگاه
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^