هنگام ختم قرآن
اين دعا را امام سجاد عليه السلام به هنگام ختم قرآن قرائت مى كرده. در اين دعا قرآن كريم را از زاويه هاى مختلف معرفى فرموده است.
― در نخستين فراز از آن چنين آغاز مى كند (بار خداوندا تو مرا بر ختم كتابت اعانت و يارى فرمودى) (اللهم انك اعنتنى على ختم كتابك).
― و اگر تو كمك نمى كردى من توفيق نداشتم كه آن را از آغاز تا پايان قرائت و در آن دقت نمايم (كتابى كه آن را به صورت نور (براى هدايت جهانيان) فرو فرستاده اى) (الذى انزلته نورا).
― (و آن را شاهد، رقيب و نگهبان همه ى كتابهائى كه قبلا نازل كرده اى قرار داده اى) (و جعلته مهيمنا على كل كتاب انزلته).
― كتابى كه آن را (بر هر حديثى كه بازگو كرده اى فضيلت و برترى بخشيده اى) (و فضلته على كل حديث قصصته).
― اين كتاب داراى ويژگيهاى ذيل است: (فرقانى است كه به وسيله ى آن بين حلال و حرامت جدائى افكنده اى) (و فرقانا فرقت به بين حلالك و حرامك).
― (قرآنى است كه به وسيله ى آن شرايع و احكامت را آشكار ساخته اى) (و قرآنا اعربت به عن شرائع احكامك).
― (كتابى است كه براى بندگانت به صورت تفصيل تشريح فرموده اى) (و كتابا فصلته لعبادك تفصيلا).
― (وحى است كه بر پيامبرت محمد- كه صلوات و درود تو بر او و آلش باد- به گونه اى مخصوص نازل كرده اى) (و وحيا انزلته على نبيك محمد صلواتك عليه و آله تنزيلا).
― (آن را نورى قرار داده اى تا ما از ظلمتهاى گمراهى و جهالت با متابعت آن هدايت يابيم) (و جعلته نورا نهتدى من ظلم الضلاله و الجهاله باتباعه).
― (شفاء و بهبودى، براى كسى كه سكوت كند و سخنانش را از سر تصديق به خوبى بشنود) (و شفاء لمن انصت بفهم التصديق الى استماعه).
― (ميزان عدالتى است كه زبانه اش از حق به هيچ نحو تمايل پيدا نمى كند) (و ميزان قسط لايحيف عن الحق لسانه).
― (نور هدايتى است كه پرتو برهانش هيچگاه از برابر شاهدان و ناظرانش به خاموشى نمى گرايد) (و نور هدى لا يطفا عن الشاهدين برهانه).
― (علم و نشانه ى نجاتى است كه هر كس آهنگ طريقت آن كند هرگز گمراه نگردد) (و علم نجاه لايضل من ام قصد سنته).
― (و هر كس به دستگيره ى عصمتش چنگ زند دستهاى هلاك كننده به او نخواهد رسيد) (و لا تنال ايدى الهلكات من تعلق بعروه عصمته).
― و اضافه مى فرمايد: (بار خداوندا حال كه ما را بر تلاوت آن كمك فرموده اى و با حسن عبارتش عقده هاى زبان ما را گشوده اى ما را از كسانى قرار ده كه حق رعايتش را مراعات مى دارد) (اللهم فاذ افدتنا المعونه على تلاوته، و سهلت جواسى السنتنا بحسن عبارته، فاجعلنا ممن يرعاه حق رعايته).
― (از كسانى كه با اعتقاد به تسليم در برابر آيات محكمش از تو اطاعت مى كنند) (و يدين لك باعتقاد التسليم لمحكم آياته).
― (از كسانى كه اقرار به متشابهات و آيات روشنش او را به تسليم وامى دارد) (و يفزع الى الاقرار بمتشابهه و موضحات بيناته).
― آنگاه از جانب ديگرى اين معنى را مورد توجه قرار داده مى گويد: (بار خداوندا تو آن را بر پيامبرت محمد صلى الله عليه و آله و سلم به طور سربسته نازل فرموده اى)
― (اللهم انك انزلته على نبيك محمد صلى الله عليه و آله مجملا).
― (علم و آگاهى از شگفتيهايش را به عنوان تكميل (و آگاهى از تفصيلش) به او الهام فرموده اى) (و الهمته علم عجائبه مكملا).
― (دانش آن را به عنوان تفسير و توضيح در ميان ما به وراثت گذاشته اى) (و ورثتنا علمه مفسرا).
― (و بدين وسيله ما بر كسانى كه از علوم قرآن بى خبرند فضيلت و برترى داده اى (و بر فهم حقايق و عمل به مقتضاى آن) ما را قوت و نيرو عطا كرده اى) (و فضلتنا على من جهل علمه، و قويتنا عليه).
― اين مواهب را بدان جهت به ما لطف كرده اى (تا ما را برتر از كسانى قرار دهى كه تاب (قيام به حق) و حمل آن را نداشته اند) (لترفعنا فوق من لم يطق حمله).
― در دومين فراز از اين دعا به عنوان شكر و سپاس از نعمت قرآن چنين عرضه مى دارد: (بار خداوندا همانگونه كه قلوب ما را حامل آن قرار داده اى) (اللهم فكما جعلت قلوبنا له حمله).
― (شرافت و فضيلت آن را به وسيله ى رحمت خود به ما معرفى نموده اى) (و عرفتنا برحمتك شرفه و فضله).
― (بنابراين بر محمد خطيب و مخاطب آن و بر آل او كه خزانه داران آنند درود فرست) (فصل على محمد الخطيب به، و على آله الخزان له).
― (و ما را از كسانى قرار ده كه معترفند اين قرآن از جانب تو نازل شده) (و اجعلنا ممن يعترف بانه من عندك).
― (تا هيچگونه شك و شبهه اى در راه تصديق آن با ما به معارضه برنخيزد) (حتى لايعارضنا الشك فى تصديقه).
― (و از پيمودن راه مستقيمش خلجان انحرافى در خاطرمان راه پيدا نكند) (و لايختلجنا الزيغ عن قصد طريقه).
― به دنبال اين قسمت خواسته هاى ديگرش را چنين مطرح مى كند (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و ما را از كسانى قرار ده كه به حبل آن متمسك مى گردند) (اللهم صل على محمد و آله، و اجعلنا ممن يعتصم بحبله).
― (از متشابهات، جايگاههاى لغزش به پناهگاه محكمش ماوى مى گزيند) (و ياوى من المتشابهات الى حرز معقله).
― (در سايه ى پر و بالش مى آسايند و با نور صبحگاهانش هدايت مى يابند) (و يسكن فى ظل جناحه، و يهتدى بضوء صباحه).
― (به اشراق و روشنگريش اقتدا مى كنند) (و يقتدى بتبلج اسفاره).
― (با مصباح آن چراغ روشنى خويش را مى افروزند) (و يستصبح بمصباحه).
― (و از غير آن هدايت نمى طلبند) (و لا يلتمس الهدى فى غيره).
― (بار خداوندا همانگونه كه محمد را به وسيله ى قرآن علم و نشانه بر شناسائى خود نصب نموده اى) (اللهم و كما نصبت به محمدا علما للدلاله عليك).
― (و به وسيله ى آل او راههاى رضايت و خشنودى خويش را آشكار ساخته اى) (و انهجت باله سبل الرضا اليك).
― (بر محمد و آلش درود فرست) (فصل على محمد و آله).
― (و قرآن را وسيله اى براى رسيدن ما به بالاترين سر منزل كرامت و بزرگوارى قرار ده) (و اجعل القرآن وسيله لنا الى اشرف منازل الكرامه).
― (و سلم و نردبانى كه به وسيله ى آن به جايگاه سلامت و امنيت بالا رويم) (و سلما نعرج فيه الى محل السلامه).
― (همچنين آن را سببى براى نجات ما در عرصه ى قيامت گردان) (و سببا نجزى به النجاه فى عرصه القيامه).
― (و وسيله اى كه با آن در نعمتهاى سراى اقامت قدم نهيم) (و ذريعه نقدم بها على نعيم دار المقامه).
― و از آنجا كه قرآن موجب غفران گناهان مى شود امام عليه السلام عرضه مى دارد: (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و به واسطه ى قرآن سنگينى گناهان را از دوش ما فروگذار) (اللهم صل على محمد و آله و احطط بالقرآن عنا ثقل الاوزار).
― (و حسن و زيبائى شمائل ابرار را به ما ارزانى دار) (وهب لنا حسن شمائل الابرار).
― (و ما را پيرو آثار كسانى گردان كه شبانه روز به واسطه ى قرآن در پيشگاه تو به پا خاسته اند) (واقف بنا آثار الذين قاموا لك به آناء الليل و اطراف النهار).
― (تا آنجا كه ما را با طهوريت آن از هرگونه آلودگى پاك گردانى) (حتى تطهرنا من كل دنس بتطهيره).
― (و در پى آثار كسانى وادارى كه از نور قرآن استضائه كرده آرزو آنها را از عمل غافل نساخته كه با فريب و نيرنگهايش آنها را به هلاكت افكند) (و تقفو بنا آثار الذين استضاءوا بنوره، و لم يلههم الامل عن العمل فيقطعهم بخدع غروره).
― و از آنجا كه قرآن روشنى بخش است و هر تاريكى را به روشنى تبديل مى كند امام عرضه مى دارد (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و قرآن را در تاريكى شبها مونس ما قرار ده) (اللهم صل على محمد و آله، و اجعل القرآن لنا فى ظلم الليالى مونسا).
― (از نزغات شيطان و خطرات وسوسه ها حافظ و نگهبان) (و من نزغات الشيطان و خطرات الوسواس حارسا).
― (براى گامهاى ما از انتقال به ميدان گناه حابس و نگهدارنده) (و لاقدامنا عن نقلها الى المعاصى حابسا).
― (براى زبانهاى ما از خوض در باطل- بدون ابتلاء به بيمارى- گنگى و لالى به وجود آور) (و لالسنتنا عن الخوض فى الباطل من غير ما آفه مخرسا).
― (و براى اعضاء و جوارحمان از ارتكاب گناه زاجر و مانع) (و لجوارحنا عن اقتراف الاثام زاجرا).
― (و نسبت به طومار و اوراق درسهاى عبرت- كه غفلت آن را در هم پيچيده- ناشر) (و لما طوت الغفله عنا من تصفح الاعتبار ناشرا).
― (تا آنجا كه فهم شگفتيهاى آن به قلوب ما برسد، نصايح و زواجر مثلهايش- همان مثلها و زواجرى كه كوههاى استوار با آن صلابت از تحمل آن ضعيف و ناتوان شده اند- در دل ما راه يابد) (حتى توصل الى قلوبنا فهم عجائبه، و زواجر امثاله التى ضعفت الجبال الرواسى على صلابتها عن احتماله).
― آنگاه پس از درود بر محمد و آلش خواسته هاى خود را از زاويه ى ديگرى چنين ادامه مى دهد، عرضه مى دارد: (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و صلاح و آراستگى ظاهر ما را به وسيله ى قرآن مداوم ساز) (اللهم صل على محمد و آله، و ادم بالقرآن صلاح ظاهرنا).
― (صحت و درستى درون ما را با پرده هاى آيات قرآن از خطرات وسوسه ها محجوب دار) (و احجب به خطرات الوسواس عن صحه ضمائرنا).
― (زنگار دلهامان و علائق و روابط با گناهان را به وسيله ى آب لطف قرآن شستشو فرما) (و اغسل به درن قلوبنا و علائق اوزارنا).
― (امور پراكنده ى ما را با قرآن جمع (و به سامان برسان) (و اجمع به منتشر امورنا).
― (در موقف عرض اعمال به پيشگاه تو (در محشر)، تشنگى نشات گرفته از حرارت آن روز را، به وسيله ى قرآن از ما فرونشان) (و اروبه فى موقف العرض عليك ظما هو اجرنا).
― (و در روز فزع و ترس بزرگ برانگيختن از قبور جامه ى امن و امان را به وسيله ى آن بر ما بپوشان) (و اكسنا به حلل الامان يوم الفزع الاكبر فى نشورنا).
― در سومين فراز امام عليه السلام بخشهاى ديگرى از امور انسان را كه قرآن متكفل جبران آن است مورد توجه قرار داده عرضه مى دارد: (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و ندارى و بى چيزى ما را به وسيله ى قرآن جبران فرما) (اللهم صل على محمد و آله، و اجبر بالقرآن خلتنا من عدم الاملاق).
― ولى از آنجا كه جبران ندارى تنها كفايت نمى كند عرض مى كند: (و به وسيله ى قرآن گوارائى زندگى، رفاه و وسعت روزى را به سوى ما سوق ده) (وسق الينا به رغد العيش و خصب سعه الارزاق).
― اما چون رفاه و وسعت روزى معمولا با اخلاق مذموم، كفران نعمت و امثال آن همراه است مى گويد: (و ما را به وسيله ى آن از خصلتهاى نكوهيده و اخلاق ناپسند دور ساز) (و جنبنا به الضرائب المذمومه و مدانى الاخلاق).
― (و از سقوط در دره ى عميق كفر و موجبات نفاق نگهدار) (و اعصمنا به من هوه الكفر و دواعى النفاق).
― (تا در قيامت قائد و راهنماى به سوى رضوان و بهشتت باشد) (حتى يكون لنا فى القيامه الى رضوانك و جنانك قائدا).
― (در اين دنيا ما را از ابتلاء به سخط و تعدى از حدود تو مانع گردد) (و لنا فى الدنيا عن سخطك و تعدى حدودك ذائدا).
― (و در پيشگاهت در حلال شمردن حلالها و تحريم حرامهايت شاهد و گواه باشد) (و لما عندك بتحليل حلاله و تحريم حرامه شاهدا).
― در چهارمين فراز از اين دعا امام عليه السلام به حالاتى كه هنگام مرگ براى انسان پديد مى آيد اشاره كرده و از ارزش قرآن در اين زمينه كمك گرفته است عرض مى كند: (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و از بركت قرآن اندوه جان دادن، مشقت ناله كردن، و به شماره افتادن نفسها- هنگامى كه جانها به گلو رسيده و گفته شود آيا كسى هست كه اين بيمار را از مرگ نجات دهد- بر ما آسان ساز) (اللهم صل على محمد و آله، و هون بالقرآن عند الموت على انفسنا كرب السياق، و جهد الانين، و ترادف الحشارج اذا بلغت النفوس التراقى و قيل من راق؟).
― آرى همان زمانى امور را بر ما آسان ساز كه جانها به گلو آمده (هنگامى كه فرشته ى مرگ، براى گرفتن جانها از پرده هاى غيب آشكار گردد) (و تجلى ملك الموت لقبضها من حجب الغيوب).
― و هنگامى (كه تيرهاى وحشت فراق را از كمان مرگ به سوى او پرتاب كند) (و رماها عن قوس المنايا باسهم وحشه الفراق).
― هنگامى (كه از زهر كشنده ى مرگ جامى مسموم براى او آماده سازد) (و داف لها من ذعاف الموت كاسا مسمومه المذاق).
― هنگامى (كه رخت و بار سفر آخرت بستن براى ما نزديك گردد) (و دنا منا الى الاخره رحيل و انطلاق).
― زمانى كه (اعمال و كردارها قلاده و طوق گردنها گردد) (و صارت الاعمال قلائد فى الاعناق).
― و زمانى كه (قبرها آرامگاه تا روز ديدار و ملاقات گردد) (و كانت القبور هى الماوى الى ميقات يوم التلاق).
― در پنجمين فراز از اين دعا توجه به حالات انسان در عالم آخرت شده و از اين زاويه از خداوند استمداد گرديده عرضه مى دارد: (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست، و ورود ما را در خانه ى فرسودگى و كهنگى مبارك گردان) (اللهم صل على محمد و آله، و بارك لنا فى حلول دار البلى).
― (طول اقامت ما در ميان طبقات خاك را (بر ما خجسته و با بركت گردان) (و طول المقامه بين اطباق الثرى).
― (قبرهايمان را پس از جدائى از اين دنيا بهترين منازل ما قرار ده) (و اجعل القبور بعد فراق الدنيا خير منازلنا).
― (ضيق و تنگى لحدهاى قبور ما را با رحمت خود وسعت و فسحت بخش) (و افسح لنا برحمتك فى ضيق ملاحدنا).
― (به هنگام حضور در صحنه ى قيامت با گناهان هلاك كننده ما را رسوا منما) (و لا تفضحنا فى حاضرى القيامه بموبقات آثامنا).
― (به بركت قرآن در موقف عرض اعمال بر ذلت و خوارى وضع ما ترحم فرما) (و ارحم بالقرآن فى موقف العرض عليك ذل مقامنا).
― (به هنگام اضطراب و تزلزل پل جهنم در وقت گذشتن از آن، به وسيله ى قرآن لغزش اقدام ما را استوار دار) (و ثبت به عند اضطراب جسر جهنم يوم المجاز عليها زلل اقدامنا).
― (به وسيله ى قرآن تاريكيهاى قبور ما را پيش از رستاخيز نورانى گردان) (و نور به قبل البعث سدف قبورنا).
― (با آن ما را از هرگونه اندوه روز قيامت و شدائد و سختيهاى آن نجات ده) (و نجنا به من كل كرب يوم القيامه، و شدائد اهوال يوم الطامه).
― (در آن روز كه چهره ى ظالمان سياه مى گردد- در روز حسرت و پشيمانى- صورتهاى ما را سفيد و نورانى گردان) (و بيض وجوهنا يوم تسود وجوه الظلمه فى يوم الحسره و الندامه).
― (براى ما در دلهاى مومنان مودت و محبتى قرار ده) (و اجعل لنا فى صدور المومنين ودا).
― (و زندگى را بر ما دشوار و سخت مگردان) (و لا تجعل الحياه علينا نكدا).
― در ششمين فراز توجهى به رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و سلم نموده و تقاضاهاى خود را از خداوند در رابطه با او قرار داده است عرضه مى دارد: (بار پروردگارا بر محمد بنده و رسولت درود فرست همانگونه كه پيام رسالتت را ابلاغ، امر تو را آشكار و بندگانت را نصيحت و خيرخواهى كرد) (اللهم صل على محمد عبدك و رسولك كما بلغ رسالتك، و صدع بامرك، و نصح لعبادك).
― (بار پروردگارا پيامبر ما را- كه صلوات و درود تو بر او و بر آلش باد- در روز قيامت از مقربترين پيامبران نسبت به خود قرار ده) (اللهم اجعل نبينا صلواتك عليه و على آله يوم القيامه اقرب النبيين منك مجلسا).
― (در شفاعت برترين، و از نظر قدر و منزلت بزرگترين و از نظر جاه و مقام آبرومندترين پيامبران نزد خود گردان) (و امكنهم منك شفاعه، و اجلهم عندك قدرا، و اوجههم عندك جاها).
― و بار ديگر با درود فرستادن بر آن حضرت شرف و مقام موقعيت آن حضرت را از پيشگاه خداوند بدين گونه خواستار مى شود: (بار خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست و بنيان (دين و آئينش) را بر همه ى آئينها افراخته ساز) (اللهم صل على محمد و آل محمد، و شرف بنيانه).
― (دلائل و براهينش را بزرگ و با عظمت گردان) (و عظم برهانه).
― (ميزانش را سنگين و شفاعتش را مقبول دار) (و ثقل ميزانه، و تقبل شفاعته).
― (مقام و منزلتش را نزديك، چهره اش را سفيد و نورانى، نورش را كامل و درجه اش را بالا بر) (و قرب وسيلته، و بيض وجهه، و اتم نوره، و ارفع درجته).
― (ما را بر سنت و طريقه ى او زنده بدار و بر دين و آئين او بميران) (و احينا على سنته، و توفنا على ملته).
― (دست ما را بگير و در راه او قرار ده) (و خذ بنا منهاجه).
― (در راه مسلك او به راه انداز) (و اسلك بنا سبيله).
― (ما را اهل طاعتش قرار ده) (و اجعلنا من اهل طاعته).
― (در زمره ى دوستانش محشور فرما) (و احشرنا فى زمرته).
― (در حوض او وارد كن و از جام لبريزش ما را سيراب نما) (و اوردنا حوضه، و اسقنا بكاسه).
― و باز همين معنى را چنين ادامه مى دهد: (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست درود و رحمتى كه به وسيله ى آن وى را به برترين چيزى كه از خير و فضل و كرامت تو آرزومند است برسانى (اللهم و صل على محمد و آله، صلاه تبلغه بها افضل ما يامل من خيرك و فضلك و كرامتك).
― (زيرا تو صاحب رحمت واسع و فضل و كرمى) (انك ذو رحمه واسعه، و فضل كريم).
― به دنبال درخواستهاى خود براى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم باز چنين اضافه مى كند: (بار خداوندا به خاطر ابلاغ پيامهايت رساندن آياتت، نصيحت و پند به بندگانت مجاهده و تلاش در راهت او را پاداش ده) (اللهم اجزه بما بلغ من رسالاتك، و ادى من آياتك، و نصح لعبادك، و جاهد فى سبيلك).
― (برترين پاداش و مزدى كه به هر كدام از فرشتگان مقرب، انبياء مرسل و برگزيده ات عنايت فرموده اى) (افضل ما جزيت احدا من ملائكتك المقربين، و انبيائك المرسلين المصطفين).
― و در آخرين جمله از اين دعا عرضه مى دارد: (و سلام و درود بر او و بر آل طيب و پاكيزه اش و رحمت و بركات خداوند بر آنها باد) (و السلام عليه و على آله الطيبين الطاهرين و رحمه الله و بركاته).