هنگام فرارسيدن ماه رمضان
در اين دعا كه به هنگام ورود ماه رمضان مى خوانده قسمتى از بركات اين ماه را بازگو فرموده و ما را متوجه آن نعمتها گردانيده است.
― در نخستين فراز از آن چنين آمده: (ستايش مخصوص خداوندى است كه ما را به سوى حمد و ستايش خود هدايت فرموده) (الحمد لله الذى هدانا لحمده).
― (ما را اهل ستايش خود قرار داده كه در قبال احسانش از شاكران و سپاسگزاران باشيم تا در برابر اين سپاسگزارى پاداش نيكوكاران را به ما عنايت فرمايد) (و جعلنا من اهله، لنكون لاحسانه من الشاكرين، و ليجزينا على ذلك جزاء المحسنين).
― بازمى افزايد (ستايش مخصوص خداوندى است كه دين خود را به ما ارزانى داشته) (و الحمد لله الذى حبانا بدينه).
― (آئين و ملتش را به ما اختصاص داده) (و اختصنا بملته).
― (ما را در راههاى احسانش به راه انداخته) (و سبلنا فى سبل احسانه).
― اين كار را بدان جهت انجام داده: (تا ما با كمك نعمتش آن راه را به سر منزل رضوان و خشنوديش بپيمائيم) (لنسلكها بمنه الى رضوانه).
― آرى ستايش مخصوص او است (ستايشى كه او از ما بپذيرد و بدين وسيله از ما راضى و خشنود گردد) (حمدا يتقبله منا، و يرضى به عنا).
― به دنبال اين قسمت يكى از آن راهها را نشان داده مى گويد: (ستايش مخصوص خداوندى است كه ماه خود رمضان را از همان راهها قرار داده است) (و الحمد لله الذى جعل من تلك السبل شهره رمضان).
― ماه خودش يعنى ماه رمضان (ماه روزه، ماه اسلام، ماه ظهور، ماه آزمايش و تسويه و ماه قيام براى عبادت) (شهر الصيام، و شهر الاسلام، و شهر الطهور، و شهر التمحيص، و شهر القيام).
― (ماهى كه قرآن در آن براى هدايت مردم نازل شده و نشانه ى آشكار هدايت و جداكننده ى حق از باطل است) (الذى انزل فيه القرآن هدى للناس و بينات من الهدى و الفرقان).
― (بنابراين فضيلت برترى اين ماه را بر ساير ماهها با قرار دادن احترامات فراوان و فضائل مشهور، آشكار ساخت) (فابان فضيلته على سائر الشهور بما جعل له من الحرمات الموفوره، و الفضائل المشهوره).
― (يعنى آنچه در ماههاى ديگر حلال بود، در اين ماه به خاطر بزرگداشت آن حرام فرمود) (فحرم فيه ما احل فى غيره اعظاما).
― (به خاطر اكرام و احترام آن خوردنيها و نوشيدنيها را منع فرمود) (و حجر فيه المطاعم و المشارب اكراما).
― (و براى آن وقتى روشن و مشخص قرار داد كه- خداى جل و عز- اجازه ى تقدم از آن زمان را نداده و تاخير از آن را قبول نفرموده) (و جعل له وقتا بينا، لايجيز جل و عز ان يقدم قبله، و لا يقبل ان يوخر عنه).
― (سپس يك شب از شبهاى آن را بر شبهاى هزار ماه برترى بخشيد) (ثم فضل ليله واحده من لياليه على ليالى الف شهر).
― (و نام آن را ليله القدر نهاد) (و سماها ليله القدر).
― شبى كه: (فرشتگان و روح در آن شب با اذن پروردگارشان براى آوردن هر امرى با قضائى تغييرناپذير فرود مى آيند (شبى كه) سلامت آن دائم البركه است تا سپيده دم بر هر كس از بندگانش را كه بخواهد) (تنزل الملائكه و الروح فيها باذن ربهم من كل امر سلام، دائم البركه الى طلوع الفجر على من يشاء من عباده بما احكم من قضائه).
― به دنبال قسمتهاى قبل بر محمد و آل درود مى فرستد و يك سلسله خواسته را كه مربوط به اين ماه مى شود از خداوند مى خواهد عرضه مى دارد: (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و معرفت و شناخت فضائل و احترام اين ماه را به ما الهام فرما) (اللهم صل على محمد و آله، و الهمنا معرفه فضله و اجلال حرمته).
― همچنين ما را (بر تحفظ و خوددارى از آنچه در اين ماه ممنوع فرموده اى، آشنا ساز (و التحفظ مما حظرت فيه).
― (ما را بر روزه داشتن در اين ماه با حفظ جوارح از گناهانت كمك فرما) (و اعنا على صيامه بكف الجوارح عن معاصيك).
― همچنين (در به كار گرفتن اعضاء و جوارح بر آنچه تو را خشنود مى سازد يارى ده) (و استعمالها فيه بما يرضيك).
― يعنى (آن چنانكه با گوشهاى خود به سخن لغوى گوش فراندهيم) (حتى لا نصغى باسماعنا الى لغو).
― (با چشمهاى خود به طرف هيچ لهوى نشتابيم) (و لا نسرع بابصارنا الى لهو).
― (تا دستهايمان را به سوى هيچ حرامى نگشائيم و گامهايمان را به سوى هيچ امر ممنوعى پيش ننهيم) (و حتى لا نبسط ايدينا الى محظور و لا نخطو باقدامنا الى محجور).
― (و تا شكمهاى ما جز از آنچه تو حلال فرموده اى در خود جاى ندهد، و زبانهايمان جز آنچه را كه تو به تمثيل كشيده اى گويا نگردد) (و حتى لا تعى بطوننا الا ما احللت، و لا تنطق السنتنا الا بما مثلت).
― (زحمت و تكلفى جز آنچه ما را به ثواب تو نزديك مى كند متحمل نشويم) (و لا نتكلف الا ما يدنى من ثوابك).
― (و به غير از آنچه ما را از عقاب تو بازمى دارد فرانگيريم) (و لا نتعاطى الا الذى يقى من عقابك).
― (در عين حال همه ى اين اعمال و كارها را از تظاهر و رياءكاران و سمعه ى سمعه پيشگان خالص گردان) (ثم خلص ذلك كله من رياء المرائين و سمعه المسمعين).
― (به گونه اى كه جز تو كسى را در آن شريك نگردانيم) (لا نشرك فيه احدا دونك).
― (و مراد و منظورى از آن جز تو جستجو نكنيم) (و لانبتغى فيه مرادا سواك).
― در دومين فراز به مساله ى نماز در اين ماه توجه كرده عرض مى كند: (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و ما را در اين ماه بر اوقات نمازهاى پنجگانه با حدودى كه برايشان تعيين فرموده اى واقف ساز) (اللهم صل على محمد و آله، وقفنا فيه على مواقيت الصلوات الخمس بحدودها التى حددت).
― همچنين (از فرائض و واجباتى كه در آنها فرض، وظائفى كه در آن معين و اوقاتى كه براى آن تعيين فرموده اى ما را آگاه فرما) (و فروضها التى فرضت، و وظائفها التى وظفت، و اوقاتها التى وقت).
― (ما را در نمازهاى پنجگانه در جايگاه كسانى قرار ده كه به مراتب و منازل نماز رسيده اند) (و انزلنا فيها منزله المصيبين لمنازلها).
― (جايگاه كسانى كه حافظ اركان آنهايند و آنها را در اوقات خود آن چنانكه بنده و رسولت- كه صلوات و درودت بر او و آلش باد- اداء كرده اند) (الحافظين لاركانها، المودين لها فى اوقاتها، على ما سنه عبدك و رسولك صلواتك عليه و آله).
― يعنى (ركوع، سجود و جميع فضائل آن را با كاملترين و شادابترين طهارات، رساترين و روشنترين حالت خشوع (آن چنانكه رسول تو خواسته است انجام دهيم) (فى ركوعها و سجودها و جميع فواضلها على اتم الطهور و اسبغه، و ابين الخشوع و ابلغه).
― پس از خواسته هاى مربوط به نماز در ماه رمضان، به اعمال ديگرى كه در اين ماه ارزشمند است توجه كرده و توفيق انجام آنها را از خداوند خواسته عرض مى كند: (ما را در اين ماه موفق بدار كه با نيكى و صله با بستگان پيوند و ارتباط برقرار كنيم) (و وفقنا فيه لان نصل ارحامنا بالبر و الصله).
― (با انعام و بخشش، به همسايگان رسيدگى نمائيم) (و ان نتعاهد جيراننا بالافضال و العطيه).
― (اموال خويش را از مظالم و حقوق ديگران خالص گردانيم) (و ان نخلص اموالنا من التبعات).
― يعنى (با خارج ساختن زكات آن را پاكيزه سازيم) (و ان نطهرها باخراج الزكوات).
― (به كسانى كه از ما دورى و هجرت گزيده اند رجوع كرده، (دوستى و رفاقت را تجديد كنيم) (و ان نراجع من هاجرنا).
― (با كسى كه نسبت به ما ظلم و ستم روا داشته از در عدل و انصاف درآئيم) (و ان ننصف من ظلمنا).
― (و با كسى كه با ما دشمنى كرده آشتى نمائيم) (و ان نسالم من عادانا).
― (مگر در مورد كسى كه نسبت به تو و به خاطر تو بين ما عداوت ايجاد شده زيرا او دشمنى است كه هرگز با او دوستى نمى كنيم و حزبى است كه هيچگاه با او در يك صف قرار نمى گيريم) (حاشا من عودى فيك و لك فانه العدو الذى لا نواليه، و الحزب الذى لانصافيه).
― همچنين از تو، توفيق آن را خواهانيم كه (در اين ماه به وسيله ى اعمال شايسته، مقرب پيشگاه تو گرديم) (و ان نتقرب اليك فيه من الاعمال الزاكيه).
― كه (به اين وسيله ما را از گناهان پاك فرمائى) (بما تطهرنا به من الذنوب).
― (ما را در تجديد از سرگيرى عيبها در اين ماه بازدارى) (و تعصمنا فيه مما نستانف من العيوب).
― (و كار بدانجا منتهى گردد كه هيچيك از فرشتگانت نتواند بالاتر از اطاعت و انواع تقرب، بيش از ما، به پيشگاهت تقديم دارد) (حتى لا يورد عليك احد من ملائكتك الا دون ما نورد من ابواب الطاعه لك، و انواع القربه اليك).
― سپس از ناحيه ى ديگرى درخواستهاى خود را چنين مطرح مى كند: (بار خداوندا من از تو خواستارم: به حق اين ماه و به حق كسى كه در اين ماه از آغاز تا پايان آن به عبادت تو پرداخته، اعم از فرشته اى كه او را مقرب فرموده اى و يا نبى كه او را به رسالت فرستاده اى و يا بنده ى صالحى كه برگزيده اى (از تو مى خواهم كه) بر محمد و آل او درود فرستى (اللهم انى اسالك بحق هذا الشهر، و بحق من تعبد لك فيه من ابتدائه الى وقت فنائه: من ملك قربته، او نبى ارسلته، او عبدصالح اختصصته، ان تصلى على محمد و آله).
― (ما را در اين ماه شايسته ى كرامتى كه به اولياء و دوستانت وعده كرده اى بگردان) (و اهلنا فيه لما وعدت اولياءك من كرامتك).
― (براى ما در آن هر چه را كه براى تلاش كنندگان در راه اطاعتت قرار داده اى مقرر فرما) (و اوجب لنا فيه ما اوجبت لاهل المبالغه فى طاعتك).
― (و ما را در سلسله كسانى قرار ده كه به واسطه ى رحمتت استحقاق رسيدن به پايه هاى رفيع و بلند را يافته اند) (و اجعلنا فى نظم من استحق الرفيع الاعلى برحمتك).
― و در سومين فراز اين دعا توجه به مسائل عقيدتى كرده عرضه مى دارد: (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و ما را از انحراف در توحيدت، تقصير و كوتاهى در تمجيدت، شك در دينت كورى از راهت، اغفال در حرمتت و فريب خوردن از دشمنت- شيطان رجيم- دور فرما) (اللهم صل على محمد و آله و جنبنا الالحاد فى توحيدك، و التقصير فى تمجيدك، و الشك فى دينك، و العمى عن سبيلك، و الاغفال لحرمتك، و الانخداع لعدوك الشيطان الرجيم).
― به دنبال اين قسمت به عبادت و اطاعت و الطاف خداوند در اين ماه توجه نموده عرض مى كند: (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست چنانچه در هر شب از شبهاى اين ماه بردگانى وجود دارند كه عفو تو آنها را آزاد مى كند، يا گذشت و بخششت از آنها صرفنظر مى نمايد ما را نيز از آن بردگان قرار ده) (اللهم صل على محمد و آله، و اذا كان لك فى كل ليله من ليالى شهرنا هذا رقاب يعتقها عفوك، او يهبها صفحك، فاجعل رقابنا من تلك الرقاب).
― (و ما را از بهترين اهل و ياران اين ماه قرار ده) (و اجعلنا لشهرنا من خير اهل و اصحاب).
― در قسمت ديگر بخشش گناهان در اين ماه را مورد توجه قرار داده مى گويد: (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و هماهنگ با كاسته شدن هلال ماه از گناهان ما نيز بكاه) (اللهم صل على محمد و آله، و امحق ذنوبنا مع امحاق هلاله).
― (و با پايان گرفتن روزهاى آن لباس وبال گناه را از تن ما بركن) (و اسلخ عنا تبعاتنا مع انسلاخ ايامه).
― (آن چنان كه با پايان گرفتن آن ما را از خطاها پاكيزه و از سيئات و گناهان خالص كرده باشى) (حتى ينقضى عنا و قد صفيتنا فيه من الخطيئات، و اخلصتنا فيه من السيئات).
― در سومين قسمت از اين فراز توجه به باقى بودن در راه و عدم انحراف از آن نموده از خداوند چنين مسالت مى نمايد (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست اگر در اين ماه از راه حق و عدالت منحرف شديم ما را به عدالت برگردان) (اللهم صل على محمد و آله، و ان ملنا فيه فعدلنا).
― (اگر در آن از راه راست منحرف گشتيم ما را بر طريق مستقيم استوار ساز) (و ان زغنا فيه فقومنا).
― (و اگر شيطان دشمن تو بر ما مسلط و چيره شد از چنگش ما را خلاص كن) (و ان اشتمل علينا عدوك الشيطان فاستنقذنا منه).
― و مى افزايد: (بار خداوندا اين ماه را با عبادتمان براى خودت مملو ساز و اوقاتش را با اطاعتمان براى خودت زينت بخش) (اللهم اشحنه بعبادتنا اياك، و زين اوقاته بطاعتنا لك).
― (ما را در روزش به روزه دارى، در شبش بر نماز، تضرع به سويت خشوع و خضوع در برابرت و خوارى و ذلت در پيشگاهت كمك فرما) (و اعنا فى نهاره على صيامه، و فى ليله على الصلاه و التضرع اليك و الخشوع لك، و الذله بين يديك).
― (آنگونه كه روزش بر غفلت ما و شبش به تفريط و تقصير ما گواهى ندهد) (حتى لا يشهد نهاره علينا بغفله، و لا ليله بتفريط).
― آنگاه ماههاى ديگر را نيز بر آن افزوده عرض مى كند: (بار خداوندا مادامى كه عمر ما را برقرار داشته اى در سائر ماهها و ايام نيز ما را همين گونه قرار ده) (اللهم و اجعلنا فى سائر الشهور و الايام كذلك ما عمرتنا).
― (ما را از بندگان صالحت قرار ده كه وارث فردوسند و در آن هميشه جاودان) (و اجعلنا من عبادك الصالحين (الذين يرثون الفردوس هم فيها خالدون).
― (از كسانى كه نهايت كوشش را در انجام طاعات به خرج مى دهند اما با اين حال دلهايشان ترسناك است از اينكه سرانجام به سوى پروردگارشان بازمى گردند) (و (الذين يوتون ما آتوا و قلوبهم و جله انهم الى ربهم راجعون).
― (از كسانى كه در خيرات سرعت مى كنند و از ديگران پيشى مى گيرند) (و من الذين (يسارعون فى الخيرات و هم لها سابقون).
― و در پايان اين دعا بار ديگر با درود وافرى بر محمد و آل توجه كرده عرضه مى دارد: (بار خداوندا بر محمد و آلش درود فرست در همه وقت، در همه آن و در هر حال، به شماره ى درودى كه فرستاده اى، بر هر كس كه درود فرستاده اى و چندين برابر همه ى آن، آن قدر كه جز تو كسى نتواند آن را احصاء كند، چرا كه تو هر چه را بخواهى انجام مى دهى) (اللهم صل على محمد و آله، فى كل وقت و كل اوان و على كل حال عدد ما صليت على من صليت عليه، و اضعاف ذلك كله بالاضعاف التى لا يحصيها غيرك، انك فعال لما تريد).