در روايات براى اهل معروف ، آثار دنيوى نيز ذكر شده است ؛ امام صادق عليه السلام از اجدادش عليهم السلام نقل مى فرمايند:
صَنَائِعُ المعروف تَقِى مَصَارِعَ السُّوء(857).
((به جاى آوردن معروف ، انسان را از حوادث نابهنگام و سوء محافظت مى كند)).
به تعبير روايت قبل كه هر كار نيكى صدقه است ؛ همان گونه كه در ذهن ما، عموما اين معنا جا افتاده كه صدقه ، انسان را از بليه و خطر حفظ مى كند، در اين جا معروف نيز همين اثر را دارد؛ به تعبير ديگر لازم نيست صدقه فقط پول دادن و يا كمك كردن به نيازمندان باشد، بلكه عمل معروف نيز صدقه است و انسان را از حوادث و پيشامدهاى ناگوار مصون نگه مى دارد. در روايت ديگرى از وجود مبارك امام باقر عليه السلام آمده است كه فرمودند:
انّ صنائع المعروف تَدفَعُ مَصَارِعَ السُّوءِ(858).
((انجام دادن معروف نه تنها انسان را از بلاها و حوادث نگه مى دارد، بلكه آنها را دفع مى كند)).
اثر ديگرى كه در بعضى از روايات براى معروف بيان شده اين است كه باعث نازل شدن رحمت بر صاحب فعل معروف مى شود. امام صادق عليه السلام از رسول اللَّه صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم نقل مى كنند كه حضرت فرمودند:
انَّ البركة اءَسرع الى البيت الَّذى يُمتار منه المعروف من الشَّفرة فى سنام البعير اءَو من السَّيل الى منتهاه (859).
((شتابِ آمدن بركت به خانه اى كه از آن كارهاى خير و معروف بيرون مى رود، از وارد شدن كارد به گلوى شتر و يا از رسيدن سيل به انتهاى آن ، بيشتر است )).
چنان كه ملاحظه مى شود اين روايت و امثال آن انسان را به معروف تشويق مى كند و در او انگيزه انجام آن را شدت مى بخشد. در روايت ديگرى كه به جنبه هاى معنوى اين امر توجه شده است ، امام صادق عليه السلام مى فرمايند:
اءَيُّما مؤ من اءوصل الى اءَخيه المؤ من معروفا فَقَد اءوصل ذلك الى رسول اللَّه صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم (860).
((مؤ منى كه كار معروفى را براى برادر مؤ منش انجام مى دهد، در واقع اين خدمت را براى پيامبر اكرم صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم انجام داده است )).
اين روايت در واقع ، دريچه هاى تازه اى را به روى انسان مى گشايد و او را وادار مى كند تا از زاويه اى ديگر به اين مساله بينديشند. حضرت مى فرمايند كه از روى ترحم و با نگاه فقر و ناتوانى ، براى ديگران كار معروف و خير انجام نده ؛ بلكه تصور تو اين باشد كه به رسول اللَّه صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم خدمت مى كنى ؛ يعنى خدمت به ارزشمندترين موجود عالم بشريت . بايد تصور كنيم كه اگر رسول اللَّه صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم حيات داشتند و نياز به خدمت ما داشتند چگونه عمل مى كرديم !
آثار عجيب ديگرى هم در روايات ، ذكر شده است كه اگر نمى بود انسان جراءت به زبان آوردن آن را نداشت ، مثلا على بن يقطين مى گويد: امام موسى بن جعفر عليه السلام به من فرمودند:
كان فى بنى اسرائيل مؤ من و كان له جار كَافِر، فكانَ الكافِرُ يَرفُقُ بالمؤ من و يُوَلِّيهِ المعروف فى الدُّنيا، فلمَّا اءَن ماتَ الكافر بَنى اللَّه له بيتا فى النَّار مِن طين ، و كان يَقِيهِ حَرَّهَا، و ياءتيه الرِّزقُ من غيرها، و قيل له : هذا ما كُنتَ تُدخِلُهُ على جارك المؤ من فلان بن فلان من الرِّفق ، و تُوَلِّيهِ مِنَ المعروف فى الدُّنيا(861).
((در قوم بنى اسرائيل فرد مؤ منى بود كه همسايه كافرى داشت كه اهل رفق و مدارا با او بود؛ در دنيا معروف را براى او دوست مى داشت . وقتى از دنيا رفت به حسب وعده قران كه مى فرمايد: ان اللَّه لا يغفر اءَن يشرك به (862)؛ كافران وارد بهشت نمى شوند و گناهانشان قابل بخشش نيست ، اين كافر به جهنم رفت ؛ ولى خداوند در جهنم از گل خانه اى براى او بنا كرد كه حرارت جهنم را از او دفع مى كرد و رزق او نيز از خارج جهنم تامين مى شد. به مرد كافر خطاب شد كه اين ثمره رفق و مدارا و معروف تو نسبت به همسايه مومنت در دنيا است )).
ملاحظه مى شود كه ثمره عملى معروف چگونه ظاهر مى شود، حتى از انسان هايى كه منكر ذات الهى بودند، اما در دل دوستدار خير براى ديگران بودند. در روايت ديگرى از امام صادق عليه السلام وارد شده است كه مى فرمايند:
فمَن اءَتى اليكم معروفا فخُذوا بِيَدِهِ و اءَدخلوهُ الجنَّةَ(863).
((پس دست هر كس را كه به تو خدمت كرده و دست تو را در دنيا گرفته است بگير و به بهشت ببر)).
يعنى خداوند به كسانى كه درباره آنها كار معروف و خيرى انجام شده است مقام شفاعت مى دهد تا شفاعت انسان هايى را بكنند كه حوايجشان را برآورده كرده اند.