نام : علي
نام پدر : سيدالشهدا حضرت امام حسين (ع)
نام مادر : شهر بانو دختر يزدگرد سوم
زمان و محل تولد : روز پنجم شعبان سال 38 هجري در مدينه
کنيه : ابوالحسن / ابوالحسين / ابومحمد / ابوعبدالله / اباالمساکين
شهرت : سجاد ، زين العابدين
زمان شهادت : 12 يا 18 يا 25 محرم سال 95 هجري در مدينه
نحوه ي شهادت : مسموم شدن به تحريک هشام بن عبدالملک مروان در 56 سالگي
مرقد شريف : مدينه قبرستان بقيع
دوران زندگي : دو بخش
الف : 22 سالگي با پدرش سيدالشهدا (ع)
ب : 35 سال عصر امامت خويش
طاغوت هاي زمان ؛ 9 نفر از يزيد بن معاويه تا هشام بن عبدالملک مروان دهمين خليفه ي اموي
يزيد بن معاويه / معاويه بن يزيد / عبدالملک مروان / وليد بن عبدالملک و . . .
آفتاب وجود ابوالائمه حضرت علي بن الحسين (ع) زين العابدين از مشرق دامان ملکه ي ايران و عروس جهان عرب شهر بانو ( شاه زنان ) در ظهر روز پنجشنبه 5 شعبان سال 38 هجري در شهر مدينه طلوع کرد . نام مبارکش علي از علو همت و از جدش اتخاذ شده و نام او از نام پروردگار مشتق گرديد . فرزندي که مقرر بود پاسداري از دژ توحيد به وي سپرده شود .
آري ولادت وي در هنگامه ي نبرد علي بن ابي طالب (ع) با دشمنان پيمان شکن ستمگر و منحرف در خانه سيدالشهدا (ع) نوگلي شکفت و خانه اي که محل آمد و شد ملائک و فرشتگان بود ، عطر شادي و سرور پاشيد .
نيم قرن قبل از اين ميلاد پر برکت ، حضرت رسول خدا (ص) نام او را به جابر بن عبدالله انصاري فرموده بود ، زيرا اين اراده ي تغيير ناپذيري خداوندي بود که اين نخلستان را امير المومنان (ع) و يازده فرزند پاک از سلاله ي رسول اکرم (ص) نگاهباني و با خون مقدس خويش آبياري کنند ، تا بماند و سايه گستر شود و جهاني را سرشار از سبزي و خرّمي سازد .
القاب حضرت امام زين العابدين (ع) حاکي از صفات نيک و مکارم اخلاق و عظمت طاعات و عبادات وي براي خداوند متعال است که مهم ترين آن ها عبارتند از :
1. زين العابدين ؛ او زينب عبادت کنندگان بوده است که جدش رسول خدا (ص) اين لقب را به وي عطا نموده است .
2. سيد العابدين ؛ براي اطاعت از خدا و پيروي از اوست و هيچ کس مانند او خدا را عبادت نکرده است .
3. سجّاد ؛ به خاطر سجده هاي طولاني و فراوان آن حضرت بود . او بيشتر از اکثر مردم براي خدا و طاعت وي سجده مي کرد . امام باقر (ع) از زيادي سجده ي پدرش حکايت مي کند و مي فرمود : علي بن الحسين (ع) نعمت خداي عزوجل را ذکر نمي کرد مگر اين که سجده مي کرد و آيه ي از کتاب خدا را که در آن سجده نمي خواند ، جز اين که خدا را سجده مي کرد و چيزي که از آن هراسان بود ، خدا دفع نمي کرد مگر خدا را به آن سبب سجده مي کرد و از هيچ چيز نماز واجب خارج نمي شد مگر اين که سجده مي کرد و اثر سجود در تمام مواضع سجده ي او نمايان بود و به اين خاطر سجاد ناميده شد . 1
آن حضرت ملقب به زکّي است زيرا خداي تعالي او را پاک و مطهر گردانيد از هر گونه آلودگي همان گونه که پدرانش را پاک کرده است الّذين اَذهبَ عَنهُمُ الرجس و طَهَّر هُم تطهيراً .
به اين لقب مشهور شد چون در محل سجده او چيزي شبيه پينه هاي شتر آشکار شده بود و ابوجعفر امام باقر (ع) مي فرمايد : براي پدرم در محل سجده او آثار برجسته اي بود که سالي دوبار آن را قطع مي کردند ، در هر دفعه پنج تا پينه بود از اين جهت وي را ذو الثفنات ناميدند .
از القاب شريف که به آن شناخته مي شود امين است . اين صفت برجسته ، شايسته ي او بود . امام عليه السلام مي فرمودند : اگر قاتل پدرم ، شمشيرش را نزد من به امانت بسپرد به او بر مي گردانم .
از القاب شريفي که به آن شهرت دارد ابن الخيرتين است . آن حضرت به اين لقب افتخار مي کرد و مي فرمود : من فرزند دو خير هستم . اَنا بن الخيرين اشاره به قول جدش رسول خدا (ص) دارد که فرمود : براي خدا از بندگان دو خير است که از عرب هاشم را اختيار کرد و از عجم فارس را .
حضرت امام سجاد (ع) عمانند ديگر بزرگان دين خلق و خوي بس الهي و انساني داشت . دوست و دشمن وي را ستايش کرده اند . مهم ترين فضايل آن حضرت عبارت است از ؛
1- علم ؛ امام سجاد (ع) سرآمد دانشمندان عصر خويش بود . بسياري از منابع علمي و فقهي اسلامي از روايات آن امام همام سرشار است .
2- گذشت و بردباري ؛ امام (ع) صبري شگفت در برابر خطاهاي ديگران از خويش نشان مي داد و به آساني مي گذشت و بدي هاي ديگران را با نيکي پاسخ مي داد .
3- شجاعت ؛ حضرت امام زين العابدين (ع) هر چند از خطاهاي مردم مي گذشت اما در برابر ستمگران و بيدادگران مي ايستاد و با آنان مدارا نمي کرد که سخنان و خطابه آتشين آن حضرت در قيام حسيني مهم ترين جلوه هاي شجاعت وي در برابر حکومت فاسد اموي مي باشد .
4- سخاوت و بخشندگي : امام سجاد (ع) در سخاوت و بخشندگي سرآمد مردم روزگار خويش بود و آن چه به دست مي آورد بر اساس سخاوت و بخشندگي در راه خدا خرج مي کرد .
5- انفاق فراوان ؛ امام سجاد (ع) آشکارا و پنهان ، بينوايان و نيازمندان را کمک و ياري مي فرمودند و گاه به صورت ناشناس احتياجات نيازمندان و محرومان را برطرف مي ساخت .
6- فصاحت و بلاغت ؛ آن حضرت از مراتب عالي و فضل و دانش بهره مند بود و کتاب گران قدر صحيفه ي سجاديه گوشه اي از درياي بيکران معرفت و آگاهي آن حضرت بود که مطالب آن سرشار از فصاحت و بلاغت است .
7- آزاد کرد بندگان ؛ آن حضرت در طول حيات پربار خويش ، همواره براي رهايي بردگان تلاش مي نمود و بردگان زيادي را براي رضاي حق تعالي آزاد نمودند که آن حضرت خود هزار کنيز خريد و در راه خدا آزاد نمود .
8- ورع و پارسايي ؛ آن حضرت به خاطر فراواني عبادت و بندگي حق تعالي زينب عابدان بهشت ناميده شده است . ايشان پيوسته به نماز و مناجات و دعا و زاري در پيشگاه خداوند مشغول بود ، در عبادت چنان مي گريست که وي را البکاء ناميده اند . وجودش سرشار از تقوا و پاکدامني و پرهيزکاري بود . پيشاني آن حضرت به خاطر سجده هاي طولاني پينه بسته بود .
9- احسان به پدر و مادر ؛ قرآن کريم صراحتاً ما را به نيکي به پدر و مادر سفارش نموده اند . آن حضرت در تمامي لحظه هاي زندگي همراه و يار پدر خويش بودند و وجود مبارک ايشان در حوادث عاشورا و دوران بعد از آن ، نمايانگر علاقه ي وافر آن حضرت نسبت به پدر بزرگوار حضرت اباعبدالله الحسين (ع) و اهداف مقدس ايشان بوده است .
10- هيبت و عظمت ؛ امام سجاد (ع) داراي چنان هيبت و عظمتي بود که دشمنان هنگام رويارويي با آن حضرت متاثر مي شدند و از رفتار ناپسند خويش اظهار ندامت و پشيماني مي کردند .
عظمت امام سجاد (ع) از ديدگاه معاصرانش
علماي دين و همه شخصيت هايي که معاصر امام سجاد (ع) بودند ، همگي از عظمت شخصيت وي سخن گفته اند و او را مورد تعظيم و تحسين قرار داده اند که بعضي از آن ها اشاره مي گردد :
1- جابربن عبدالله انصاري ، صحابي بزرگ پيامبر (ص) و از دوستداران و سرسپردگان اهل بيت (س) درباره ي امام چنين مي گويد : در بين فرزندان پيامبران مانند علي بن الحسين (ع) ديده نشده است .
2- عبدالله بن عباس ؛ با توجه به عظمت شان و زيادي سن امام زين العابدين (ع) را تکريم و تعظيم مي کرد و در برابر او خضوع و خشوع مي کرد و هرگاه او را مي ديد براي عظمت وي از جا بر مي خاست و با صداي بلندي مي گفت : خوش آمدي عزيز و محبوب يگانه
3- محمدبن مسلم الزهري ؛ من هيچ هاشمي مانند علي بن الحسين (ع) نديدم . من هيچ قريشي افضل تر از علي بن الحسين (ع) نديدم . من در بين اهل بيت (ع) مردي را افضل تر از علي بن الحسين (ع) نديدم . علي بن الحسين (ع) افضل تر اهل زمان و بهتر از همه در طاعت بود . منادي در قيامت صداي زند که سيد عابدين در زمانش بايستد ، علي بن الحسين قيام مي کند .
4- سعيد بن مسيب از فقهاي برجسته ي مدينه مي گويد : با تقوا تر از او يعني علي بن الحسين (ع) نديدم . من هرگز کسي را افضل تر از علي بن الحسين (ع) نديدم . من کسي را نجيب تر و با تقوا تر از زين العابدين علي بن الحسين (ع) نديدم .
5- زيد بن اسلم ؛ از رهبران فقهاي مدينه که درباره ي عظمت و بلاغت امام در شگفت بود و در باره ي وي چنين مي گويد : نشستم با کسي از اهل قبله مانند علي بن الحسين (ع) . در بين اهل بيت کسي را مانند او نديدم يعني علي بن الحسين (ع) . من همانند علي بن الحسين (ع) در فهم و حفظ قرآن کسي را نديدم .
6- حماد بن زيد ؛ از جمله فقهاي ممتاز بصره بود . وي با آن حضرت دوست بود و ايشان را تحسين مي کرد . مي گفت : علي بن الحسين (ع) افضل ترين هاشمي بود که کن او را ديده ام .
7- يحيي بن سعيد بن قيس انصاري ؛ از بزرگان و تابعين و از فقها و علماي آن عصر درباره ي وي گفت : امام علي بن الحسين (ع) از لحاظ ايمان و تقوا و فراواني علم و فضل سرور هاشميان بود .
8- مالک ، کسي در بين اهل بيت پيامبر (ص) مانند علي بن الحسين (ع) نبود .
9- ابوبکر بن برقي مي گويد علي بن الحسين (ع) افضل زمانش بود . امام علي بن الحسين (ع) افضل اهل زمان خودش به علم و تقوا و طاعت در راه خدا بود و احدي در زمان خودش مانند او در کمال و علو ذات نبود .
10- ابوزرعه مي گويد : احدي را فقيه تر از علي بن الحسين (ع) نديدم .
11- ابوحازم گفت من هيچ هاشمي را برتر از علي بن الحسين (ع) نديدم . هم چنين مي گويد : فقيه تر از علي بن الحسين (ع) نديدم .
12- ابوحاتم الاعرج گفت : من هاشمي از علي بن الحسين (ع) افضل تر نديدم .
13- ابوحمزه ثمالي : ثابت بن ابي صفيه مشهور به ابو حمزه ثمالي مي گويد : من هرگز نشنيدم کسي که زاهدتر از علي بن الحسين (ع) باشد مگر آن چه از علي بن ابي طالب (ع) به ما رسيده است و مرتبه ديگر گفت : نشنيدم از احدي هرگز که زاهدتر از علي بن الحسين (ع) باشد . وقتي در زهد و وعظ صحبت مي کرد همه آن هايي که حاضر بودند ، گريه مي کردند .
14- امام صادق (ع) مي فرمايد : هيچ يک از فرزندان علي اميرالمومنين (ع) و نه در بين خاندان وي احدي نزديک تر و شبيه تر به او در لباس و فقه از علي بن الحسين (ع) نبود . امام زين العابدين (ع) شبيه ترين مردم به حرم اميرالمومنين (ع) در عبادت و علم و ساير مواهب بود . او يک تصويري از آن شخصيت بزرگ بود که آسمان دنيا را به علم و معارفش روشن کرد .
15- عمر بن عبدالعزيز خليفه اموي ؛ در ملاقات با امام سجاد (ع) به اطرافيانش مي گويد : شريف تر از همه مردم شخصي بود که همين حالا مرا ترک کرد يعني امام زين العابدين (ع) کسي که مردم دوست دارند با او باشند و دوست ندارند با کسي غير او باشند پس از شهادت امام زين العابدين (ع) گفت : چراغ اين جهان خاموش شد و زيبايي اسلام و زين العابدين در گذشت .
16- يزيد بن معاويه پس از خطبه ي آن حضرت در شام چنين گفت : اين از خانداني است که از کودکي با علم پرورش يافته و از منبر فرود نمي آيد مگر به رسوا کردن من و فضاحت آل ابوسفيان ... .
17- عبدالملک مروان خليفه ي فاسد اموي ؛ در ديدار با امام سجاد (ع) گفت : اجتهاد در صورت تو آشکار است و توفيق الهي نصيب تو شده است ، تو قسمتي از رسول خدا (ص) هستي . نسبتت به او نزديک است ، سببت مسلم است و تو در بين اهل بيت و زمان خودت صاحب فضل بزرگي هستي و به تو فضل و علم و دين و ورعي داده شده است که به احدي مانند تو داده نشده است و نه قبل از تو مگر به اجداد گذشته ات ... .
18- منصور دوانيقي ؛ خليفه ي سفاک اموي ؛ در نامه خويش به نفس زکيه مي گويد : در بين شما علويين بعد از وفات رسول خدا (ص) مولودي مثل زين العابدين (ع) متولد نشده است .
19- فرزدق شاعر بزرگ عرب ؛ درباره ي وي مي گويد : اين پسر بهترين بندگان خداست ، اين متقي و پاک شده و پاک و در اين صفات نمونه است . وقتي که قريش او را مي بيند گويند شان مي گويد مکرمت ها و فضايل او بالاترين مکرمت هاست او به اوج عزت و افتخار بالا مي رود که مردم عرب و عجم در اسلام از رسيدن به ان عاجزند ... .
20- سيد حميري – شاعر عرب در وصف امام سجاد (ع) چنين مي سرايد : و را بعهم عَليٌ ذو المساعي / به للدين والدنيا قوام ؛ و چهارم آن ها علي بن الحسين (ع) صاحب جد و جهدي است که دين و دنيا به آن پايدار است .
21- ابن شهاب مي گويد : قرشي افضل تر از علي بن الحسين (ع) نديدم .
22- ابن زيد مي گفت : پدرم نقل مي کرد من هرگز کسي را بزرگ تر از علي بن الحسين (ع) نديدم .
منابع و مآخذ
1. زندگاني زين العابدين ، حضرت امام سجاد (ع) ؛ سيد محمد تقي مدرس ، نشر بقيع ، چاپ اول ، تهران ، 1376 .
2. پيشواي چهارم ؛ موسسه در راه حق ، قم ، 1364 .
3. پژوهش در زندگاني امام سجاد (ع) ؛ آيت الله سيد علي خامنه اي ، حزب جمهوري اسلامي ، چاپ اول ، تهران ، 1361 .
4. سيري کوتاه در زندگاني چهارده معصوم (ع) ؛ مهدي رحيمي ، بنياد بعثت ، چاپ سوم ، تهران ، 1374 .
5. شرح حال زندگاني چهارمين امام شيعيان ، علي پناه ، کتابفروشي فروغي ، تهران ، بي تا .
6. پژوهش کامل در زندگاني امام زين العابدين (ع) ؛ باقر شريف القريشي ، مترجم ؛ سيد محمد صالحي ، انتشارات مشکوة ، چاپ اول ، تهران ، 1385 .
7. زندگاني علي بن الحسين ؛ سيد جعفر شهيدي ، دفتر نشر فرهنگ اسلامي ، چاپ ششم فرمود تهران ، 1374 .
8. فرهنگ شيعه ؛ حميد نگارش ، انتشارات زمزم هدايت ، چاپ اول ، قم ، 1385 .
9. هدايتگران راه نور ، محمد تقي مدرسي ، نشر بقيع ، چاپ اول ، تهران ، 1375