مام سجاد(عليه السلام) پس از جريانات کربلا به عنوان اسير به شام برده شدند. در يک روز جمعه که يزيد در مسجد اموري بود، حضرت را به مسجد بردند تا به عنوان يک اسير در مقابل مردم ايشان را خوار و خفيف نمايند. امام (عليه السلام) در آن مجلس خطبه فصيحي را ابراز فرمودند که به خطبه اي تاريخي مبدّل گرديد و توانست پايه هاي حکومت اموي را سست و لرزان نمايد. بخشي از اين خطبه به ويژگي هاي اهل بيت (عليه السلام) مي پردازد که خداوند به واسطه برخي خصلت ها ايشان را به سايرين برتري دارد. شناخت اين ويژگي ها سبب مي شود اهل بيت و اسوه هاي حيات را بهتر و بيشتر بشناسيم. از اين رو، اکنون در اين نوشتار به توصيفي تحليلي از اين بخش از خطبه حضرت(عليه السلام) مي پردازيم..
فضايل هفت گانه
امام زين العابدين (عليه السلام) براي معرفي خويش به مردم بي خبر شامي به توصيف ويژگي هاي خويش مي پروراند و خود را صاحب 6 عطيه الهي و 7 فضيلت مي دانند که سبب برتري ايشان بر ساير مردم گرديده است. آن فضايل هفت گانه که بواسطه آنها خداوند اهل بيت را بر ساير مردم برتري داد عبارتند از اينکه پيامبر برگزيده حضرت محمد(صلي الله عليه و آله) از ايشان است و صديق و نخستين ايمان آورنده به او اميرالمؤمنان علي (عليه السلام) از ايشان است. جعفر طيّار از ايشان است و شير خدا حمزه از ايشان است. دو سبط پيامبر امام حسن و امام حسين(عليه السلام) نيز از ايشان است. امام(عليه السلام) بواسطه اين فضايل هفت گانه خود و خاندانشان را به مردم معرفي مي نمايند تا غاصبان امر و حکومت الهي را رسوا نمايند. چراکه با چنين ويژگي هايي عمل يزيد در غصب خلافت و ظلم به اهل بيت واضح و آشکار مي گردد.
6 عطيه الهي
امام سجاد(عليه السلام) همچنين به 6 موهبت و عطيه الهي اشاره مي فرمايند که مخصوص ايشان است. شناخت اين عطاياي الهي به طور ويژه و خاص به اهل بيت پيامبر(صلي الله عليه و آله) از آن رو اهميت دارد که سبب مي شود به سرچشمه بودن ايشان در خوبي ها و فضايل ايمان يابيم و به ياري خداوند در اين مسير استوارتر قدم برداريم.
صاحبان واقعي فضايل
امام سجاد(عليه السلام) اين عطاياي شش گانه را چنين برمي شمارند: خداوند به ما علم، حلم، جوانمردي(بخشش)، فصاحت، شجاعت و دوستي در دل مؤمنان را عطا فرمود. براساس بيان صريح امام(عليه السلام) در اعطاي اين ويژگي ها به ايشان و مخصوص گردانيدن ايشان به اين خصايل و صفات چنين مي شود که علم حقيقي، حلم و بردباري واقعي، بخشش بي منت و فصاحت و حقيقت شجاعت در نزد ايشان است و سايرين اگر هم بهره اي از اين امور دارند، به واسطه ايشان است. زيرا براساس يک قاعده عقلي تنها دارنده چيزي مي تواند آن را به ديگران نيز بدهد و اگر کسي خود فاقد شيء باشد نمي تواند ديگران را نيز بهره مند از آن گرداند.
اهل بيت نيز بنا بر صريح کلام معصوم (عليه السلام) صاحبان واقعي اين فضايل هستند و ديگران جز نصيب و بهره از ايشان و به واسطه ايشان، بهره اي از اين فضايل نخواهند داشت. به بيان ساده تر، اگر علمي دادي، اگر شجاعتي در خود احساس مي کني، اگر بردباري و اگر ... خلاصه هريک از اين ويژگي ها را که دارا مي باشي شک نکن که نَمي از درياي بيکران فضايل اهل بيت به تو رسيده است وگرنه هرگز نمي توانستي اين چنين صفاتي را کسب نمايي!
دشمنان بي فضيلت
نقطه مقابل اين حقيقت نيز آن است که دشمنان اهل بيت از هيچ يک از آن فضايل بهره اي ندارند. زيرا خود را از منبع و سرچشمه خوبي ها جدا نموده اند. پس علم و حلم و شجاعت و جوانمردي و ساير خصوصيات نيک از دشمنان اهل بيت دور شده و ايشان در برهوتي از بي فضيلتي ها گرفتارند!
يک سؤال، يک جواب
حال ممکن است اين سؤال به ذهن بيايد که چطور ممکن است هر يک از اين فضايل ششگانه تنها در اهل بيت پيامبر(صلي الله عليه و آله) و به واسطه ايشان در دوستان و شيعيان ايشان يافت شود و حال آن که بسياري از افراد را مي توان يافت که برخي از اين صفات را دارا مي باشند ولي جزء شيعيان اهل بيت نيستند و حتي در مواردي از گروه دين داران نيز به شمار نمي روند. مثلاً در کشورهاي غربي مي توان بسياري از افراد را يافت که اهل علم و حلم و شجاعت و... هستند اما حتي از هيچ ديني پيروي نمي نمايند!
در پاسخ بايد گفت براساس کلام امام سجاد(عليه السلام) در اين خطبه حقيقت همه اين فضايل از جانب خداوند به ايشان اعطا شده است و سايرين در اثر اتصال با ايشان بهره مند از خوبي ها مي شوند. افرادي نيز که در ظاهر پيرو هيچ دين و آئيني نمي باشند امّا آراسته به برخي از صفات و فضايل نيک اخلاقي هستند. کساني اند که با نيالودن فطرت پاک خويش همچنان آن را آماده دريافت انوار نوراني الهي به واسطه الطاف اهل بيت(عليهم السلام) که واسطه هاي فيض خداوندند، نگه داشته اند. از اين رو حتي آنها نيز ناخواسته و ندانسته در اثر اتصال به اهل بيت (عليهم السلام) کسب فضايل مي کنند و اين حقيقتي است وجودي که شيعه براساس معارف خويش و آموزه هاي اهل بيت (عليهم السلام) در خود دارد.
معاندان و برخي فضايل نيک
ممکن است اين سؤال نيز مطرح شود که غير از افراد نيک سرشت مي توان برخي از افراد را نيز يافت که در ظاهر حتي به انکار حقايق نيز مي پردازند و معاندانه به مخالفت با اهل بيت مي پردازند امّا برخي از فضايل نيک اخلاقي را در ايشان مي توان يافت. چگونه ممکن است فطرت هاي ايشان را نيز با وجود مخالفت با اهل بيت(عليهم السلام) همچنان پاک و نوراني دانست؟!
در پاسخ بايد گفت وجدان حقيقتي است که در وجود همه انسان ها حاکميت مي کند. در برخي از انسان ها با انجام امور مخالف فطرت و سرشت پاک، وجدان شخص را نهيب مي زند و او را در مقابل اعمال ناشايست هشدار مي دهد. در اين گونه موارد اگر آينه فطرت به قدري غبارآلود شده باشد که نتواند با نهيب وجدان خود را پاک نمايد، شخص مي کوشد به نحوي نداي وجدان درون خود را خفه کند! خفقان وجدان و به بياني فريب وجدان با انجام برخي اعمال نيک انجام مي شود. درواقع چنين افرادي مي کوشند با انجام برخي از اعمال نيک که عقلاً آن ها را نيک مي دانند نداي وجدان را در امور خلاف خاموش نمايند! پس تعجب نکنيد اگر برخي افراد بي دين و معاند را ديديد که با وجود همه مخالفت هايشان با اهل بيت و حتي خدا، در ظاهر آراسته به برخي فضايل اخلاقي هستند مثلاً اهل بخشش و دستگيري از فقرايند. زيرا در درواقع اين افراد مي کوشند نداي وجدان خود را در اعمال خلافشان، با برخي از کارهاي خوب خاموش نمايند. و البته بايد دانست که اين نداي وجدان در آنها نيز همان رشته فيض خداوند است که بواسطه اهل بيت او تلاش مي کند شخص را از هلاکت نجات دهد. بنابراين در اين دسته از افراد نيز اگر کسب فضيلتي هست به واسطه فيض خداوندي و اراده اهل بيت پيامبر اوست!
ما هرچه داريم از اهل بيت داريم
براساس آنچه از خطبه امام سجاد (عليه السلام) بدست آمد فضايل و عطاياي الهي به اهل بيت پيامبر(صلي الله عليه و آله) اختصاص يافته است و ساير انسان ها چه دين دار و چه بي دين، چه مسلمان و چه غيرمسلمان، چه شيعه و چه غيرشيعه، همگي بواسطه ارتباط و اتصال به ايشان به برخي از فضايل آراسته مي شوند. حال ممکن است خود نيز متوجه اين موضوع باشند و به طور ارادي خود را نيز هرچه بيشتر به اين سرچشمه هاي پاک متصل نمايند و ارتقاء معنوي و کمالي يابند و ممکن است ندانسته و حتي ناخواسته به زينت هاي اخلاقي آراسته شوند که البته در اين صورت اين فضايل نمي تواند سبب ارتقاء و رشد معنوي و کمالي آنها گردد. زيرا خود رشته اتصال را گره نزده اند و حتي در صدد پاره کردن و گسستن رشته ارتباطند.
اين بحث از مباحث عميق فلسفي و عرفاني در آموزه هاي تشيع است که کوشيديم در اين نوشتار به زبان ساده و گذرا برخي از زواياي آن را روشن نماييم. اميد است توانسته باشيم فتح باب معرفتي به اقيانوس بيکران خوبي هاي اهل بيت(عليهم السلام) نموده باشيم.
نوشته رادفر – گروه دين و انديشه تبيان
فهرست منابع و مآخذ
1- قواعد عقلي- دکتر ابراهيم ديناني
2- سخنراني حجت الاسلام پناهيان در شب اول محرم 89
3- امام زمان (عج) عصاره خلقت- آيت الله جوادي آملي
4- تفسير الميزان- علامه طباطبايي (ره)
5- امامت- شهيد مطهري
6- پانزده گفتار- شهيد مطهري