اللهم إن هذين ايتان من اياتك ، و هذين عونان من اعوانك ، يبتدران طاعتك برحمة نافعة أو نقمة ضارة ، فلا تمطرنا بهما مطر السوء ، و لا تلبسنا بهما لباس البلاء . اللهم صل علي محمد و آله ، و انزل علينا نفع هذه السحائب و بركتها ، و اصرف عنا اذاها و مضرتها ، و لا تصبنا فيها بافة ، و لا ترسل علي معايشنا عاهة . اللهم و إن كنت بعثتها نقمة و ارسلتها سخطة فإنا نستجيرك من غضبك ، و نبتهل اليك في سؤال عفوك ، فمل بالغضب الي المشركين ، و أدر رحي نقمتك علي الملحدين . اللهم اذهب محل بلادنا بسقياك ، و اخرج وحر صدورنا برزقك ، و لا تشغلنا عنك بغيرك ، و لا تقطع عن كافتنا مادة برك ، فإن الغني من اغنيت ، و إن السالم من وقيت . ما عند احد دونك دفاع ، و لا باحد عن سطوتك امتناع ، تحكم بما شئت علي من شئت ، و تقضي بما اردت فيمن اردت . فلك الحمد علي ما وقيتنا من البلاء ، و لك الشكر علي ما خولتنا من النعماء ، حمدا يخلف حمد الحامدين وراءه ، حمدا يملأ ارضه و سماءه . إنك المنان بجسيم المنن ، الوهاب لعظيم النعم ، القابل يسير الحمد ، الشاكر قليل الشكر ، المحسن المجمل ذو الطول ، لا إله إلا أنت ، اليك المصير .
(1) بار خدايا اين برق و رعد ( يا اين ابر و برق يا اين ابر و رعد ) دو نشانه از نشانه هاي تو و دو خدمتگزار از خدمتگزاران تواند كه در فرمانبري از تو به رساندن رحمت سود دهنده يا عذاب زيان رسان مي شتابند ، پس به سبب آنها باران ضرر و زيان ( باراني كه ساختمانها و كشتزارها را ويران نمايد ) بر ما مبار ، و رخت بلا و گرفتاري بر ما مپوشان ( ما را به تنگي در زندگي و بي آذوقه گي گرفتار مكن )
(2) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست ، و سود اين ابرها و بركت و فزوني نيكي آنها را بر ما فرو فرست ، و آزار و زيانشان را از ما بگردان ، و در آنها به ما بيماري مرسان ، و بر آنچه زندگاني ما به آنها وابسته است آفتي مفرست
(3) بار خدايا اگر آن ابرها را براي عذاب و كيفر برانگيخته اي و از روي خشم ( دور ساختن رحمتت از ما ) فرستاده اي پس ما از خشمت به تو پناه مي بريم ، و براي درخواست عفو و گذشتت به درگاه تو زاري مي كنيم ، پس خشم را به كفار بگردان ، آسياي عذابت را بر آنان كه جز تو را مي پرستند به گردش درآور
(4) بار خدايا خشكي ( زمينهاي ) شهرهاي ما را به آب دادن ( باران فرستادن ) خود زايل گردان ، و وسوسه و انديشه بد ( يا كينه يا دشمني يا خشم ) دلهامان را با روزي دادن خويش بيرون نما ، و ما را از خود به ديگري مشغول و سرگرم مكن ، و فزوني پيوسته احسانت را از همه ما ( خداپرستان ) جدا مساز ، زيرا غني و بي نياز كسي است كه تو او را بي نياز كرده اي ، و سالم و بي گزند كسي است كه تو او را ( از آسيبها ) نگاه داشته اي
(5) چون نزد كسي جز تو ( از هر پيشامدي ) دفاع و بازگردانيدني نيست ، و نه در كسي از غلبه تو امتناع و بازداشتني است ، زيرا به هر چه خواسته بر هر كه خواهي فرمان مي دهي ، و به آنچه اراده كرده درباره هر كه اراده كني حكم مي كني ( بي آن كه چيزي تو را بر آن باعث شود ، يا تو را از آن مانع گردد )
(6) پس تو را است سپاس بر آن كه ما را از بلا و آسيب نگاه داشتي ، و تو را است سپاس بر نعمتهايي كه به ما بخشيده اي ، سپاسي كه سپاس سپاسگزاران را پشت سر گزارد ( بر ساير سپاسها برتري داشته و از روي اخلاص باشد ) سپاسي كه زمين و آسمان خدا را پر سازد ( بسيار و بي اندازه باشد )
(7) زيرا تويي بسيار نعمت دهنده و بسيار بخشاينده نعمتهاي بزرگ ، پذيرنده سپاس اندك ، پاداش دهنده سپاس كم ، نيكوكار خوشرفتار ، داراي فضل و احسان ، جز تو خدايي نيست ( شايسته اين صفات نمي باشد ) مرجع و بازگشت به سوي توست ( مرجع كارها به جايي است كه كسي جز تو قادر بر سود ، زيان ، امر ، و نهي نيست )