فارسی
جمعه 05 مرداد 1403 - الجمعة 18 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

نیایش در عید قربان و جمعه

نیایش در عید قربان و جمعه
اللهم هذا يوم مبارك ميمون ، و المسلمون فيه مجتمعون في اقطار ارضك ، يشهد السائل منهم و الطالب و الراغب و الراهب و أنت الناظر في حوائجهم ، فأسالك بجودك و كرمك و هوان ما سألتك عليك أن تصلي علي محمد و آله . و أسالك اللهم ربنا بأن لك الملك ، و لك الحمد لا إله إلا أنت ، الحليم الكريم الحنان المنان ذو الجلال و الاكرام ، بديع السموات و الارض ، مهما قسمت بين عبادك المؤمنين : من خير أو عافية أو بركة أو هدي أو عمل بطاعتك ، أو خير تمن به عليهم تهديهم به اليك ، أو ترفع لهم عندك درجة ، أو تعطيهم به خيرا من خير الدنيا و الاخرة أن توفر حظي و نصيبي منه . و أسالك اللهم بأن لك الملك و الحمد ، لا إله إلا أنت ، أن تصلي علي محمد عبدك و رسولك و جيبك و صفوتك ، و خيرتك من خلقك ، و علي آل محمد الابرار الطاهرين الاخيار ، صلوة لا يقوي علي احصائها إلا أنت ، و إن تشركنا في صالح من دعاك في هذا اليوم من عبادك المؤمنين ، يا رب العالمين ، و أن تغفر لنا و لهم ، إنك علي كل شي قدير . اللهم اليك تعمدت بحاجتي ، و بك انزلت اليوم فقري و فاقتي و مسكنتي ، و إني بمغفرتك و رحمتك اوثق مني بعملي ، و لمغفرتك و رحمتك اوسع من ذنوبي ، فصل علي محمد و آل محمد ، و تول قضاء كل حاجة هي لي بقدرتك عليها ، و تيسير ذلك عليك ، و بفقري اليك ، و غناك عني ، فإني لم اصب خيرا قط إلا منك ، و لم يصرف عني سوء قط احد غيرك و لا ارجو لامر اخرتي و دنياي سواك . اللهم من تهيأ و تعبا و اعد و استعد لوفادة الي مخلوق رجاء رفده و نوافله و طلب نيله و جائزته ، فاليك يا مولاي كانت اليوم تهيئتي و تعبئتي و اعدادي و استعدادي رجاء عفوك و رفدك و طلب نيلك و جائزتك . اللهم فصل علي محمد و آل محمد ، و لا تخيب اليوم ذلك من رجائي ، يا من لا يحفيه سائل و لا ينقصه نائل ، فإني لم اتك ثقة مني بعمل صالح قدمته ، و لا شفاعة مخلوق رجوته إلا شفاعة محمد و اهل بيته عليه و عليهم سلامك . اتيتك مقرا بالجرم و الاساءة الي نفسي ، اتيتك ، ارجو عظيم عفوك الذي عفوت به عن الخاطئين ، ثم لم يمنعك طول عكوفهم علي عظيم الجرم أن عدت عليهم بالرحمة و المغفرة . فيا من رحمته واسعة ، و عفوه عظيم ، يا عظيم يا عظيم ، يا كريم يا كريم ، صل علي محمد و آل محمد و عد علي برحمتك ، و تعطف علي بفضلك ، و توسع علي بمغفرتك . اللهم إن هذا المقام لخلفائك ، و اصفيائك و مواضع امنائك في الدرجة الرفيعة التي اختصصتهم بها قد ابتزوها ، و أنت المقدر لذلك لا يغالب امرك ، و لا يجاوز المحتوم من تدبيرك كيف شئت و أني شئت و لما انت اعلم به غيرمتهم علي خلقك و لا لارادتك حتي عاد صفوتك و خلفاؤك مغلوبين مقهورين مبتزين يرون حكمك مبدلا ، و كتابك منبوذا ، و فرائضك محرفة عن جهات اشراعك ، و سنن نبيك ، متروكة . اللهم العن اعداءهم من الاولين و الاخرين ، و من رضي بفعالهم و اشياعهم و اتباعهم . اللهم صل علي محمد و آل محمد ، إنك حميد مجيد ، كصلواتك و بركاتك و تحياتك علي اصفيائك ابراهيم و آل ابراهيم ، و عجل الفرج و الروح و النصرة و التمكين و التاييد لهم . اللهم و اجعلني من اهل التوحيد و الايمان بك ، و التصديق برسولك ، و الائمة الذين حتمت طاعتهم ممن يجري ذلك به و علي يديه ، امين رب العالمين . اللهم ليس يرد غضبك إلا حلمك ، و لا يرد سخطك إلا عفوك ، و لا يجير من عقابك إلا رحمتك ، و لا ينجيني منك إلا التضرع اليك و بين يديك ، فصل علي محمد و آل محمد و هب لنا - يا الهي - من لدنك فرجا بالقدرة التي بها تحيي اموات العباد ، و بها تنشر ميت البلاد . و لا تهلكني - يا الهي - غما حتي تستجيب لي ، و تعرفني الاجابة في دعائي و اذقني طعم العافية الي منتهي اجلي ، و لا تشمت بي عدوي و لا تمكنه من عنقي ، و لا تسلطه علي . الهي إن رفعتني فمن ذا الذي يضعني ، و إن وضعتني فمن ذا الذي يرفعني ، و إن اكرمتني فمن ذا الذي يهينني ، و إن اهنتني فمن ذا الذي يكرمني ، و إن عذبتني فمن ذا الذي يرحمني ، و إن اهلكتني فمن ذا الذي يعرض لك في عبدك ، أو يسألك عن امره ، و قد علمت أنه ليس في حكمك ظلم و لا في نقمتك عجلة ، و إنما يعجل من يخاف الفوت ، و إنما يحتاج الي الظلم الضعيف ، و قد تعاليت - يا الهي - عن ذلك علوا كبيرا . اللهم صل علي محمد و آل محمد ، و لا تجعلني للبلاء غرضا ، و لا لنقمتك نصبا ، و مهلني ، و نفسني ، و اقلني عثرتي ، و لا تبتليني ببلاء علي اثر بلاء فقد تري ضعفي و قلة حيلتي و تضرعي اليك . اعوذ بك اللهم اليوم من غضبك ، فصل علي محمد و آله ، و اعذني . و استجير بك اليوم من سخطك ، فصل علي محمد و آله ، و اجرني . و أسألك امنا من عذابك فصل علي محمد و آله ، و امني . و استهديك ، فصل علي محمد و آله ، و اهدني . واستنصرك ، فصل محمد و آله ، وانصرني . و استرحمك ، فصل علي محمد و آله ، و ارحمني . و استكفيك ، فصل علي محمد و آله ، و اكفني . و استرزقك ، فصل علي محمد و آله ، و ارزقني . و استعينك ، فصل علي محمد و آله ، و اعني . و استغفرك لما سلف من ذنوبي ، فصل علي محمد و آله ، و اغفر لي . و استعصمك ، فصل علي محمد و آله ، و اعصمني ، فإني لن اعود لشي ء كرهته مني إن شئت ذلك . يا رب يا رب ، يا حنان يا منان ، يا ذا الجلال و الاكرام ، صل علي محمد و آله ، و استجب لي جميع ما سألتك و طلبت اليك و رغبت فيه اليك ، و أرده و قدره و اقضه و أمضه ، و خرلي فيما تقضي منه ، و بارك لي في ذلك ، و تفضل علي به ، و اسعدني بما تعطيني منه ، و زدني من فضلك و سعة ما عندك ، فإنك واسع كريم ، و صل ذلك بخير الاخرة و نعيمها ، يا ارحم الراحمين .

(1) بار خدايا اين روز ( بر اثر بسياري ثواب و پاداش و روا شدن خواسته ها روز ) ي است با بركت و نيكويي و با يمن و شگون ، و مسلمانان در اطراف زمين تو در آن ( براي عبادت و بندگي ) اجتماع نموده اند ، درخواست كننده ( آمرزش ) و طلب كننده ( نعمت ) و خواهنده ( پاداش ) و ترسنده ايشان ( از عذاب ، در مساجد و معابد و جايگاههاي پرستش تو ) حاضر مي شوند ، و بيناي در حاجتها و خواسته هاي آنان تويي ، پس به سبب بخشش و نيكيت و آسان بودن بر تو آنچه را كه مي خواهم ، از تو درخواست مي كنم كه بر محمد و آل او درود فرستي
(2) و بار خدايا پروردگار ما تو را است تسلط و پادشاهي ( حقيقي ، چون مبدا و پديدآورنده هر چيز تويي ، و پادشاهي ديگري از جانب توست ) و مر تو را است حمد و سپاس ( زيرا هر نعمتي را تو عطا فرموده اي ، و حمد ديگري از جهت آن است كه نعمت تو بر دست او روان گشته ) خدايي جز تو نيست ، خداي بردبار ( در كيفر گناهكاران شتاب نمي كني ) بزرگوار مهربان بسيار نعمت دهنده داراي عظمت و احسان ، پديدآورنده آسمانها و زمين ، از تو درخواست مي نمايم كه هرگاه ميان بندگان خود كه با ايمانند خير و نيكي يا تندرستي يا بركت و فراواني يا هدايت و رستگاري يا عمل به طاعت و فرمانبري از خويش ، يا خيري را كه به سبب آن برايشان منت مي نهي و آنان را به سويت راهنمايي مي كني ، يا براي آنها در درگاهت درجه و پايه اي بلند مي گرداني ، يا به وسيله آن نيكي اي از نيكي دنيا و آخرت به اينان عطا مي نمايي ، قسمت كني نصيب و بهره من را از آن بسيار گردان ( جمله ان توفر حظي و نصيبي منه در بيشتر نسخ خطي و چاپي نيست ، بنابراين از قرينه كلام و آنچه بيان دلالت بر آن دارد دانسته مي شود كه مضمون اين جمله يا مانند آن در نظر گرفته شده است )
(3) بار خدايا مر تو را است پادشاهي و سپاس ، پرستش شده اي جز تو نيست ، از تو درخواست مي كنم كه درود فرستي بر محمد بنده و فرستاده و دوست و اختيار شده و برگزيده خود از آفريدگانت ، و بر آل محمد كه نيكوكاران و ( از گناهان ) پاكان و ( به پيروانشان ) سود رسانند ، درودي كه كسي جز تو بر شمردن آن توانايي نداشته باشد ، و اين كه ما را در دعا و درخواست شايسته هر كه از بندگان با ايمانت كه در اين روز تو را مي خواند شريك گرداني ، اي پروردگار جهانيان ، و ما و ايشان را بيامرزي ، زيرا تو بر هر چيز توانايي ( قدير كسي است كه هر چه را بخواهد انجام مي دهد ، از اين رو جز خداي تعالي به آن وصف نمي شود )
(4) بار خدايا حاجت و خواسته ام را به سوي تو قصد نمودم ( براي روا ساختن آن كسي را جز تو در نظر نگرفتم ) و درويشي و نيازمندي و بي چيزيم را به درگاهت فروآوردم ( چون مي دانم جز تو من را بي نياز نمي گرداند ) در حالي كه اطمينانم به آمرزش و رحمت و مهربانيت از عمل و كردارم بيشتر است ، و همانا آمرزش و رحمتت از گناهانم فراختر است ، پس بر محمد و آل محمد درود فرست ، و روا كردن هر حاجت و درخواستي را كه دارم به سبب تواناييت بر آن ، و آسان بودنش بر تو ، و نيازمندي من به تو ، و بي نيازي تو از من ، تو خود متكفل شو و بپذير ، زيرا من هرگز جز از جانب تو به خير و نيكي نرسيده ام و هرگز جز تو كسي بدي را از من برنگردانده است ، و براي كار ( رهايي از عذاب و كيفر در ) آخرت و ( اصلاح گرفتاريهاي در ) دنيايم جز تو را اميدوار نيستم
(5) بار خدايا هر كس براي رفتن به سوي مخلوق و آفريده اي به اميد صله و عطاها و درخواست احسان و بخشش او مهيا و آماده شود ، پس اي مولي و آقاي من مهيا و آماده شدن من امروز به اميد عفو و گذشت و درخواست احسان و بخششت به سوي توست
(6) بار خدايا پس بر محمد و آل محمد درود فرست ، و امروز آن اميد من را نوميد مگردان ، اي كسي كه ( درخواست ) درخواست كننده اي او را به رنج نمي اندازد ، و عطا و بخششي ( توانگري ) او را كم نمي گرداند ، زيرا من از روي اعتماد داشتنم به كردار شايسته اي كه آن را پيش فرستاده ( بجا آورده ) و به شفاعت و ميانجيگري مخلوق و آفريده اي كه به او اميد داشته باشم جز شفاعت محمد و اهل بيت و خويشان او ( حضرت زهرا و ائمه معصومين - عليهم السلام - ) كه بر او و ايشان درود تو باد ، به سوي تو نيامده ام
(7) به درگاه تو آمده ام در حالي كه به گناه و بد كردن به خود اعتراف دارم ، به درگاه تو آمده ام در حالي كه آن عفو و گذشت بزرگت را اميدوارم كه به سبب آن از گناهكاران گذشتي ، سپس طول و بسياري ايستادگيشان بر گناه بزرگ تو را بازنداشته از اين كه برايشان رحمت و آمرزش احسان نمايي
(8) پس اي كسي كه رحمت و مهرباني او فراخ ( مؤمن و كافر را فراگيرد ) و عفو و گذشتش بزرگ ( بسيار ) است ، اي عظيم و بزرگوار ( كه عقول به كنه ذات مقدسه ات پي نبرد ) اي كريم و بخشنده ، بر محمد و آل محمد درود فرست ، و به رحمت و مهربانيت بر من احسان فرما ، و به فضل و نيكيت بر من مهربان باش ، و به آمرزشت بر من گشايش ده
(9) بار خدايا اين مقام و جايگاه ( نماز عيد و جمعه بجا آوردن ، يا مقام امامت و خلافت ) براي خلفا و جانشينان و برگزيدن تو ( ائمه معصومين - عليهم السلام - ) است ، و ( دشمنان دين مانند خلفاي بني اميه ) جاهاي امنا و درستكاران تو را در درجه و پايه بلندي كه ايشان را به آن اختصاص و برتري داده اي ربودند ( غصب كرده به ظلم و ستم گرفتند ، عبدالله ابن دينار گفته : حضرت باقر - عليه السلام - فرمود : اي عبدالله در هر عيد اضحي و فطر كه مخصوص مسلمانان است و حزن و اندوه آل محمد تازه مي گردد ، گفتم چرا چنين است ؟ فرمود : براي آن كه مي بينند حق خودشان " " امامت و خلافت " در دست ديگران است ) و ( براي امتحان و آزمايش بندگانت ) تويي تقديركننده براي آن ( غصب خلافت ) در حالي كه امر و فرمان تو مغلوب نمي شود ( هر طور مقدر كرده اي واقع مي گردد ) و از تدبير ( قضا و قدر ) قطعي تو هرگونه خواسته باشي و هر زمان و روزگار كه بخواهي درنمي گذرد ، و تويي تقديركننده براي آنچه ( حكمت اقتضا مي كند و ) تو به آن ( از ديگران ) داناتري ، در آفرينش ( يا در قضا و قدر ) و اراده خواسته ات متهم نيستي ( گمان ظلم و ستم و ناداني به تو برده نمي شود ، ناگفته نماند : از جمله وانت المقدر لذلك معني جبر توهم نشود ، زيرا مقصود از اين كه خداي تعالي آن را تقدير نموده آن است كه صفات و حدود و كيفيات و زمان و مكان و ساير خصوصيات آن را به طوري كه كم و زياد نمي شود تعيين فرموده ، نه آن كه آن را ايجاد نموده تا غصب خلافت بر اثر تقدير او بوده و غصب كنندگان ناچار گشته نتوانند خلاف آن رفتار نمايند ، و شايد گفتار امام - عليه السلام - و پس از آن : غير متهم علي خلقك ولا لارادتك اشاره به اين نكته باشد ، والله اعلم ) تا اين كه ( بر اثر غصب خلافت ) برگزيدگان و جانشينان تو شكست خوردند و حقشان از دست رفت ، حكم تو را تبديل گشته ، و كتاب تو ( قرآن مجيد ) را دور افتاده ، و واجبات را از مقاصد راههاي روشن تو تغيير يافته ، و روشهاي پيغمبرت ( مستحبات ) را ترك شده مي بينند
(10) بار خدايا دشمنان ايشان را از پيشينيان و آيندگان ( تا روز قيامت ) و هر كه را به اعمال و كردار آنان راضي و خشنود مي شود و دوستان و پيروانشان را لعنت كن ( از رحمت خود نوميد و عذاب و كيفر فرما . تصريح امام - عليه السلام - به لعن بر دشمنان جانشينان و برگزيدگان خدا بر مشروعيت و روا بودن لعن بر كسي كه سزاوار است ، بلكه بر مستحب بودن آن و اين كه لعن كننده را ثواب و پاداش است دلالت دارد ، زيرا اگر چنين نبود آن حضرت در اين روز شريف تصريح به آن نمي نمود و آن را از جمله دعايي كه به وسيله آن به درگاه خداوند سبحان تقرب مي جويند قرار نمي داد ، و طريقه و روش ، اماميه " شيعه دوازده امامي " هم همين است ، و گاهي لعن به كسي كه مستحق و سزاوار آن است عبادت است مانند صلوة و درود بر كسي كه شايسته آن مي باشد ، و چنان كه درود گوينده را ثواب و پاداش است همچنين لعن كننده را پاداش مي دهند هرگاه لعن او به جا و براي به دست آوردن خشنودي خدا باشد ، و لعن كردن خداي عز وجل در آيات بسيار از قرآن كريم و امر به لعن در بعض آنها بر اين مطلب دلالت دارد " سوره 2 ، آيه 159 " : اولئك يلعنهم الله ويلعنهم اللاعنون ( آيه 161 ) : اولئك عليهم لعنة الله والملائكة والناس اجمعين يعني آنها را " كه حق پنهان گردانند " خدا و لعنت كنندگان " از انس و جن و فرشتگان " لعنت مي كنند " خدا آنان را از رحمت خود دور ساخته و به كيفر رساند و ديگران ايشان را نفرين مي نمايند " آنانند كه لعنت خدا و همه فرشتگان و مردم بر ايشان است . پس مراد از ويلعنهم اللاعنون و از والملائكه والناس اجمعين امر به فرشتگان و مردم است به لعن كساني كه خدا آنها را لعن فرموده ، و از پيغمبر - صلي الله عليه وآله - روايت شده كه گروهي از معصيت كاران را لعن نموده مانند فرمايش آن حضرت : خدا لعنت كند كسي را كه پدر و مادر خود را لعن مي نمايد ، و فرمايش آن بزرگوار : خدا لعنت كند رباخوار را . و گاهي لعن واجب و جزء ايمان است هرگاه قصد لعن كننده بيزاري جستن باشد ، زيرا خداوند سبحان چنان كه دوست داشتن دوستانش را واجب كرده دشمن داشتن دشمنانش و بيزاري از آنان را هم واجب نموده ، در قرآن مجيد " سوره 58 ، آيه 22 " فرموده : لا تجد قوما يؤمنون بالله واليوم الاخر يوادون من حاد الله ورسوله ولو كانوا اباءهم او ابناءهم او اخوانهم او عشيرتهم يعني " اي پيغمبر " مردمي را كه به خدا و روز قيامت ايمان مي آورند " چنين " نخواهي يافت كه با دشمنان خدا و رسول او دوستي كنند و اگر چه آن دشمنان پدران يا فرزندان يا برادران يا خويشان ايشان باشند . و گفته اند : هر گفتار و كرداري كه موجب عقاب و كيفر گردد جايز است گوينده و بجا آورنده را لعن نمود ، زيرا لعن از خداي تعالي همان دور ساختن از رحمت و به كيفر رساندن است )
(11) بار خدايا بر محمد و آل محمد درود فرست ، زيرا تو ( در همه افعال و كردارت ) ستوده شده بزرگواري ( داراي احسان و نيكي بسياري ، درودي ) مانند رحمتها و نيكيها و درودهاي تو به برگزيدگانت : ابراهيم و آل ابراهيم ، و به گشايش و دور شدن غم و اندوه و آسايش و ياري كردن و تسلط دادن و كمك كردن ايشان تعجيل و شتاب فرما
(12) بار خدايا و من را از اهل توحيد ( كساني كه به يكتايي و بي شريكي تو اقرار دارند ) و از اهل ايمان و گروندگان به خود و از اهل تصديق و اعتراف كنندگان به پيغمبرت و پيشواياني كه طاعت و پيروي از ايشان را واجب كرده اي قرار ده ، از كساني كه آن توحيد و ايمان و تصديق به وسيله ايشان و به دستهاي آنها واقع مي گردد ( از آنان كه مردم را به راه حق راهنمايانند ) دعايم را روا كن ، اي پروردگار هر صنفي از اصناف آفريده شدگان
(13) بار خدايا خشم ( اراده انتقام ) تو را جز بردباريت ( شتاب نكردنت در كيفر ) و سختي خشمت را جز عفو و گذشت بازنمي گرداند ، و جز رحمت و مهربانيت از عذابت زنها نمي دهد ، و من را از ( عقاب ) تو جز تضرع و زاري به درگاهت و در برابرت نمي رهاند ، پس بر محمد و آل محمد درود فرست ، و ما ( پيروان محمد و آل محمد - عليهم السلام - ) را - اي خداي من - از جانب خود به وسيله قدرت و توانايي كه با آن مردگان بندگانت را زنده مي گرداني ، و شهرهاي مرده ( بي گياه و ميوه ) را زندگي مي بخشي ( انواع خوراك و پوشاك در آنها مي روياني ) گشايشي ببخش ( غم و اندوهمان را دور ساز )
(14) و من را - اي خداي من - اندوهناك نميران ( يا عذاب مكن ) تا دعايم را مستجاب فرمايي ( درخواست آمرزشم را بپذيري ) و از اجابت و رواكردن دعايم آگاهم سازي ، و مزه عافيت و تندرستي را تا پايان زندگيم به من بچشان ، و دشمنم را بر من شاد مگردان ، و او را بر من مسلط و توانا منما
(15) اي خداي من اگر تو من را بلند مرتبه گرداني پس كيست آن كه من را پست نمايد ، و اگر من را پست كني پس كيست آن كه بلندم گرداند ، و اگر من را گرامي داري پس كيست آن كه خوارم كند ، و اگر من را خوار كني پس كيست آن كه گراميم دارد ، و اگر من را عذاب و شكنجه نمايي پس كيست آن كه بر من رحم و مهرباني داشته باشد ، و اگر من را هلاك و تباه سازي پس كيست آن كه درباره بنده ات براي تو مانع و جلوگير شود ، يا تو را از كار او ( از روي منازعه و اعتراض ) پرستش نمايد ؟؟ و من دانسته ام كه در حكم و فرمانت ستمي و در انتقام و به كيفر رساندنت شتابي نيست ، و جز اين نيست كه كسي شتاب مي كند كه از فوت شدن و وقت كار گذشتن بترسد ، و ضعيف و ناتوان به ستم نيازمند است ، و تو - اي خداي من - برتري از اين كه ستم يا شتاب كني برتري بزرگ ( بي پايان )
(16) بار خدايا بر محمد و آل محمد درود فرست ، و من را هدف بلا و گرفتاري و نشانه انتقام و به كيفر رساندنت مگردان ( از هر جهت و هر سو قصد انتقام من مكن ) و من را مهلت ده ، و اندوهم را ببر ، و از لغزشم درگذر ، و به بلايي در پي بلايي گرفتارم مساز ، زيرا ناتواني و بيچارگي و تضرع و زاريم را به سوي خود مي بيني
(17) بار خدايا امروز از خشمت به تو پناه مي برم ، پس بر محمد و آل او درود فرست ، و من را پناه ده
(18) و امروز از خشم سخت تو از تو زنهار مي جويم ، پس بر محمد و آل او درود فرست ، و من را زنهار ده
(19) و ايمني از عذاب و كيفرت را از تو درخواست مي نمايم ، پس بر محمد و آل او درود فرست ، و من را ايمن گردان
(20) و از تو هدايت و راهنمايي مي طلبم ، پس بر محمد و آل او درود فرست ، و من را ( به راه حق ) راهنمايي ( ثابت و پا بر جا ) نما
(21) و از تو ( بر دشمن ) ياري مي خواهم ، پس بر محمد و آل او درود فرست ، و من را ياري فرما
(22) و از تو رحمت و مهرباني درخواست مي كنم ، پس بر محمد و آل او درود فرست ، و بر من رحم كن
(23) و از تو بي نيازي مي طلبم ، پس بر محمد و آل او درود فرست ، و من را بي نياز گردان
(24) و از تو روزي ( عطا و بخشش : خوردني و غير آن ) مي خواهم ، پس بر محمد و آل او درود فرست ، و من را روزي ده
(25) و از تو كمك طلب مي كنم ، پس بر محمد و آل او درود فرست ، و من را ( در هر كاري ) كمك نما
(26) و از گناهان گذشته ام آمرزش مي طلبم ، پس بر محمد و آل او درود فرست ، و من را بيامرز
(27) و از تو مي خواهم كه من را ( از معصيت و نافرماني ) بازداري ، پس بر محمد و آل او درود فرست و من را بازدار ، زيرا اگر تو بخواهي ( توفيقم دهي و زنده ام داري ) من هرگز به چيزي كه آن را از من ناپسنديده اي برنمي گردم ( پس از اين گناهي بجا نمي آورم )
(28) اي پروردگار من اي پروردگار من ، اي بسيار مهربان اي بسيار بخشنده ، اي داراي عظمت و احسان ( پيغمبر اكرم - صلي الله عليه و آله - فرموده : الظوا بيا ذاالجلال والاكرام يعني به گفتن يا ذاالجلال والاكرام مداومت داشته آن را هميشه و بسيار بگوييد ، و روايت شده : آن حضرت به مردي گذشت كه نماز مي خواند و مي گفت : يا ذاالجلال والاكرام ، فرمود : دعاي تو مستجاب و پذيرفته شد ) بر محمد و آل او درود فرست ، و آنچه از تو طلبيده و خواسته ام و در آن به درگاه تو تضرع و زاري نمودم برايم مستجاب فرما ، و آن را بخواه و مقدر و حكم كن و بگذران ، و در آنچه از خواسته هايم كه حكم مي كني براي من خير ده ، و در آن بركت و نيكيت را درباره ام ثابت و پا برجا گردان ، و به وسيله آن بر من احسان نما ، و من را به آنچه از آن عطا مي كني نيكبخت ساز ، و از فضل و بخشش خود و فراخي آنچه ( خيرات و نيكيها كه ) نزد توست به من بيافزا ، زيرا تو توانگر بخشنده اي ، و آن را به خير و نيكي آخرت ( بهشت ) و نعمت فراوان آن سرا پيوسته فرما ، اي مهربانترين مهربانان .

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

كتمان شهادت
يقين بندگان
جمال دل
اوصاف آب
عبرت آموزى امیر تیمور
هشدار قرآن پيرامون شيطان‏
عرفان اسلامي: شرح مصباح الشريعه (جلد 13)
غفلت گروه زيادى از مردم
تصاویر حضرت استاد حسین انصاریان
ادامه درس تفسیر قرآن و نهج البلاغه حضرت استاد ...

بیشترین بازدید این مجموعه

چهل حدیث
عبرت آموزى امیر تیمور
توبه ى مردى از کارگزاران ستمکاران
چهره اى پیروز و جاویدان
عرفان اسلامي: شرح مصباح الشريعه (جلد 13)
لباس در قرآن
الگوگيرى از پويندگان پاك
خشوع
تصاویر حضرت استاد حسین انصاریان
اوصاف آب

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^