شيخ صدوق در كتاب «خصال» از امام باقر(ع) روايت كرده است كه فرمود :
كان علي بن الحسين(ع) يصلّي في اليوم و الليلة ألف ركعة كما كان يفعل أميرالمؤمنين(ع).
حضرت علي بن الحسين(ع) همانند جدش اميرالمؤمنين(ع) در هر شبانه روز هزار ركعت نماز مي خواند .
او پانصد درخت خرما داشت ، در كنار هر كدام از آنها دو ركعت نماز مي خواند . و هنگامي كه به نماز مي ايستاد رنگ مباركش تغيير مي كرد ، و ايستادن او در نماز مانند ايستادن يك بنده ذليل در مقابل پادشاهي بلند مرتبه بود ، همه اعضاء بدنش از ترس الهي مي لرزيد ، و مانند شخص وداع كننده نماز مي خواند كه گويا آخرين نماز او است و بعد از آن برايش نماز خواندن ممكن نيست .[1]
روزي در حال نماز رداء از شانه مباركش افتاد ، و تا آخر نماز آن را درست نكرد ، و وقتي بعضي از اصحاب از علت بي توجهي او به رداء سئوال كردند فرمود : واي بر تو ، آيا مي داني در حضور چه كسي ايستاده بودم؟
بنده از نمازش جز آن مقداري كه در آن حضور قلب دارد قبول نمي شود .
عرض كرد : بنابداين ، ما هلاك شده ايم .
امام(ع) فرمود : كلّا إنّ الله متمّم ذلك بالنوافل .
هرگز چنين نيست بلكه خداوند نقائص و كاستي هاي آن را با نوافل جبران مي كند .
[1] مناقب ابن شهراشوب : 4/