بعد از تولد نخستین رسانه ها در غرب تا به امروز چیزی به نام رسانه دینی وجود نداشته است و ما تنها با یک مفهوم عام و کلی مواجه بوده ایم و آن (رسانه) بوده نه چیزی بیشتر و نه چیزی کمتر. خاستگاه رسانه اساساً در مغرب زمین است و رسانه از جمله ابزارهای ساخته دنیای به اصطلاح مدرن تلقی می گردد. دنیای مدرن همزمان با فرآیند سکولار شدن غرب متولد شد و از این رو ابزارها و تکنیک های این دنیای مدرن نیز ماهیت و طبیعتی سکولار و عرفی دارند. دین زدایی ماهیت اصلی دنیای مدرن بود که باعث شد تا افراد فارغ از نگاه دینی و ارزشی و معنویت به جهان اطراف بنگرند و صرفاً برداشتی مادی از رخدادها داشته باشند. رسانه ها نیز در این بین کارگزاران این نگاه عرفی به جهان بودند و با داعیه نقش آینه وار بودن این گونه القا می کردند که واقعیت تنها همین چیزی است که توسط رسانه ها بازنمایی می شوند و هیچ بعد معنوی و روحانی در کار نیست.
انقلاب اسلامی، بنا به تبع دینی و معنوی خود از ماهیت و طبیعت مدرنیته عبور نمود و نشان داد که فرهنگ سکولار که مدعی افسون زدایی از همه امور است خود افسونی بیش نیست. انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره)، عامل دگرگونی ارزشی در جهان سکولار قرن بیستم شد. در قرنی که می رفت تا لیبرال سرمایه داری، سکولاریسم و لائیسیته به عنوان فاتحین فرهنگی و ارزشی معرفی شوند، انقلاب اسلامی طرحی دیگر در انداخت و مسیری دیگر را پیمود و نشان داد که دین همچنان یک نیروی مقاوم و قدرتمند است و توانایی تنظیم و اداره امور انسانی را دارد. متعاقب استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی، فرهنگ دینی در گستره جامعه شکل گرفت و اشاعه یافت. در سایه سار این فرهنگ دینی، ما شاهد تعریف مجددی از رسانه ها بودیم و متعاقب این باز تعریف، رسانه دینی تکوین یافت. رسانه ها امروز نقش اساسی در شکل گیری معرفت و نگرش انسان به زندگی و جهان و هستی دارند هر یک از انسان هایی که در این عصر زندگی می کنند چندین ساعت در هر روز با رسانه ها در ارتباط هستند و رسانه های ارتباط جمعی، مجاری ارتباطی و معرفتی انسان ها را اعم از معرفت های مربوط به باورها و یا ارزش ها و یا اطلاعات عمومی تشکیل می دهند، لذا رسانه ها در پیشرفت و پویایی فرهنگ نقش اساسی دارند. در دوران پس از وقوع انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی با دقت به این مهم در راستای خلق و آفرینش رسانه های دینی حرکت نمود.
رسانه دینی، رسانه ای است که دارای کارکرد دینی است. یعنی حوزه های دینی در آن انعکاس یافته و جامعه را به سوی دینی شدن حرکت می دهد. به عبارتی رسانه دینی، رسانه ای است که از خاستگاه نظری و مبانی تا برنامه سازی و تکنولوژی و تأثیربخشی اجتماع بر مبنای آموزه های دینی استوار باشد. رسانه ها در یک جامعه دینی باید عاملی در جهت اعتلای ارزش های دینی و انسانی باشند و نه صرفاً ابزاری برای گذران اوقات فراغت. اگر ماهیت دین به سلول ها و بنیادهای رسانه وارد نشود، رسانه ما رسانه دینی نخواهد بود و اگر رسانه دینی نباشد، جامعه ای دینی هم نخواهیم داشت. رسانه ها بعد از وقوع انقلاب اسلامی کارگزار انتقال ادبیات و آموزه های مذهبی به مخاطبان شدند. رسانه ها در غرب هیچ گاه چنین کارکردی را نداشته و در واقع باید گفت که رسانه در غرب برای ترویج مقاصد دنیوی و اهداف سرمایه داری غرب به وجود آمد و نه تبلیغ ارزش های دینی، این به خاطر دنیوی بودن فرهنگ غرب و عبور از معنویات بود ولی در جامعه اسلامی ما که اساساً در حول مدار دین می چرخد باید برداشتی دینی از رسانه به وجود بیاید که نه تنها در مقابل فرهنگ دینی مردمان قرار نگیرد بلکه ابزاری برای نیل به تعالی نیز بگردد.
رسانه دینی خود را در برابر باریتعالی مسئول می داند از این رو هیچ گاه منافع مادی زودگذر مثل جذب مخاطبان به هر قیمت را برنمی تابد. این نوع از رسانه برنامه های خود را براساس هنجارهای حاکم بر جامعه اسلامی تولید می کند تا در جامعه اسلامی ایجاد آنومی و بی هنجاری و تشنجات فرهنگی نکند. رسانه دینی باتوجه به توانایی به تصویر کشیدن وقایع، محاسن ویژه ای دارد و می تواند بیشترین حد اعمال نفوذ را بر مخاطب داشته باشد، مخاطبان را ترغیب به معروف و یا نهی از منکر نماید، آنها را از کژراهه به راه راست هدایت کند. از این رو این نوع رسانه به ورطه بی معنایی و نیهیلیسم در نمی افتد چون با هدف خاص و متعالی برنامه ها را تولید می کند و ارزش های خاصی را برای خود تعریف می نماید و آنان را الگوی کار خود قرار می دهد و اجازه نمی دهد تا آگهی دهندگان ماهیت و طبیعت رسانه را تعیین نمایند. رسانه دینی در پخش و انتشار عکس ها، موسیقی، مقالات، برنامه های تصویری، فیلم، سریال و چیزهایی از این قبیل که در عرف هر رسانه ای وجود دارد، طبق هنجارها و ارزش هایی که دین تعیین کرده است اقدام می کند.
رسانه دینی، در فرایند اطلاع رسانی راستگوست و تصویر درستی از اندیشه ها و رویدادها ارائه می کند، برخی از نشانه های دور از واقعیت را برای دستکاری تصویر بر آن نمی افزاید و برخی از خطوط را آن نمی کاهد، چون که این مسائل ذهن مخاطب را آلوده می سازد. ارزش راستگویی در کار اطلاع رسانی از آن روست که اطمینان را در جان های مردم می کارد و گونه ای از ارتباط و همبستگی را میان اسلام، به مثابه سمت و سوی حرکت اطلاع رسانی، و مردم که از حرکت آگاه می شوند و آن را امانتدار مصالح در زندگی حال و آینده خود می یابند، ایجاد می کند زیرا هدفی جز بیان حقیقت ندارد.
توسعه، ترویج و تعمیق فرهنگ دینی با رویکردی جدید از تبلیغ، یعنی تلفیقی از روش های سنتی موثر با روش های نوین و تکنولوژی روز در امر اطلاع رسانی میسر است. درست است که رسانه هایی چون تلویزیون، روزنامه یا سینما در غرب خلق شدند ولی نباید از این نکته عافل شویم که دین اسلام همواره ارتباطی خاص با رسانه ها داشته و از این ابزار ارتباطی برای انتقال مفاهیم خود سود می جسته است. مسجد، منبر، قرآن کریم، عالمان دین و... از جمله این رسانه ها هستند. سیره پیامبر اعظم(ص) و ائمه اطهار(ع) گویای این حقیقت است که آنان نیز برای ترویج اسلام و تعمیم ارزش های الهی از تمام ابزارها، قالب ها و شیوه های تبلیغی در چارچوب دستورات شرع مقدس بهره گرفته و از ارتباطات گفتاری، نوشتاری و حتی دیداری به خوبی استفاده کرده اند. از این رو ما که امروزه با شیوع رسانه های دیجیتال مواجه هستیم، می توانیم با قلب ماهیت غربی آنها، ماهیتی دینی به آنها ببخشیم و از آنها در جهت مقاصد دینی خود سود بجوییم. آگاهی بخشی نسبت به مسائل از منظری الهی و ربانی یکی از اهداف رسانه های دینی است. آگاهی دقیق از مسائل دینی و رخدادهای جهان دینی، مبانی دینی و اعتقادات، مسائلی که در این حوزه چه در داخل و چه در خارج رخ می دهد، می تواند جامعه را در رسیدن به اهداف بلند و پیش بینی شده کمک کرده و روند رسیدن به این اهداف را تسریع کند، اگر جامعه ای بر مبنا و ملاک دین پیش رود، ضریب اطمینان بیشتر است، زیرا ما برخلاف افرادی که دین را عامل محدودکننده می دانند، دین را عامل پیشرفت و ترقی، رشد و بالندگی، شکوفایی استعدادها و توانمندی های نهفته در انسان قلمداد می کنیم.
رسانه در نظام اسلامی ما، دغدغه دینی بودن دارد و لازمه این امر آگاهی گردانندگان و کارگزاران این رسانه ها از ملزومات دین است. برای نیل به این امر مهم باید گردانندگان رسانه ها افرادی آگاه و مقید به دین باشند، و نه اینکه افراد غیردینی را در رأس امور رسانه ها قرار دهیم سپس با ابلاغیه و دستورالعمل سعی در تزریق روح دین در برنامه ها داشته باشیم، چون در این صورت نوعی فرمالیسم و کلیشه گرایی دامن رسانه دینی را خواهد گرفت و این بزرگترین آفتی است که یک رسانه دینی را تهدید می کند.
هر رسانه ای اساسا به دنبال جذب مخاطب و ارتباط با افراد است. امروزه با فزایندگی و تکثیر سرسام آور وسایل ارتباط جمعی، و همزمان سوءاستفاده غرب برای جذب مخاطبان در آموزه ها و فرهنگ سکولار خود، ما در وضعیتی «رقابتی» به سر می بریم. عقب نشینی در این عرصه و غفلت از تأثیر رسانه ها در دنیای جدید به معنای واگذاشتن آینده به دست امپریالیسم رسانه ای غربی است. در نتیجه؛ با توجه به اینکه دین حنیف اسلام، دینی جهانشمول است باید تمام همت خود را برای رساندن پیام خود به جهانیان به کار ببندیم، و لازمه این کار در وهله نخست خلق رسانه ای دینی است که از آلودگی ها و هرزه گی های رسانه های مدل غربی مبرا باشد تا بتوان از طریق آن سخن حق را به گوش مردمان رساند. از این رو نیاز است ما و مسئولین فرهنگی و رسانه ای کشور مصرانه در عرصه تبلیغ و تولید برنامه هایی با ماهیتی دینی بکوشیم. لازمه این کار نیز فعالیتی جهادی می باشد، تنها با تلاشی جهادگرانه می توان در برابر شگردها و توطئه های دشمنان مقاومت کرد.