پس از پايان جنگ جمل يا يكى از جنگ ها ، امام على عليه السلام به تقسيم غنائم مشغول شدند ، هر نفرى از برابر حضرت عبور كرد ، مشتى درهم به او عنايت فرمود . چون گيرنده غنيمت درهم هاى گرفته را مى شمرد ششصد درهم بود ، به تمام افراد ارتش ششصد درهم رسيد و براى خود حضرت هم ششصد درهم ماند . ناگهان يكى از سربازان آه كشيد ، حضرت سبب آه او را پرسيد ، عرضه داشت : وقتى خواستم در ركاب مبارك شما شركت كنم دنبال برادرم رفتم ، او را مريض يافتم ، در موقع خداحافظى شنيدم كه مى گفت : اى كاش از سلامت برخوردار بودم ، تا مى توانستم در كنار على با دشمنان حق بجنگم . حضرت بلافاصله ششصد درهم سهم خود را به آن سرباز داد و فرمود : چون به ديدار برادرت رفتى اين سهم را به او بده و بگو به خاطر نيّتت انگار با ما بودى و اين سهم حق توست .
منبع : برگرفته از کتاب داستانهای عبرت آموز استاد حسین انصاریان