مردى در مدينه از شخصى به نام سَمره خانه اى خريد كه سمره در فروش خانه درخت خرماى وسط حياط آن خانه را از فروش استثنا كرد و آن را براى خود نگاه داشت.
سمره هر روز براى ديدن درخت خرمايش به خانه فروخته شده مى آمد و مزاحم مالك خانه مى شد.
مالك خانه به رسول خدا صلى الله عليه و آله شكايت برد، رسول خدا صلى الله عليه و آله سمره را خواست و به او فرمود: اين درخت را به مالك خانه بفروش، سمره از فروش امتناع كرد، حضرت فرمود: من به خاطر فروش اين خانه درختانى را در بهشت براى تو ضمانت مى كنم، سمره باز هم از فروش درخت امتناع نمود و رسول خدا صلى الله عليه و آله نهايتاً براى آزاد شدن مالك خانه قاعده معروف «لا ضرر ولا ضرار فى الاسلام» را فرمود يعنى هيچ حكم ضررى در اسلام وجود ندارد.
سمره سنگ دل و بى محبّت مى خواست از مزاحمت نسبت به ديگران دست برندارد ولى پيامبر صلى الله عليه و آله با بيان آن قاعده كه به مالك اجازه مى داد درخت را از ريشه درآورد و به كوچه بيندازد تا سمره درختش را هر كجا كه مى خواست انتقال دهد، شر او را از سر صاحب خانه دور كرد.
سمره بى مهر و محبّت نسبت به برترين و بهترين مخلوق آفرينش، حضرت ختمى مرتبت صلى الله عليه و آله بى ادبى روا داشت و از اطاعت آن حضرت روى گردانيد و خود را با اختيار خود از درختان بهشتى محروم كرد و در برابر مهر و رحمت خداى عزيز با دست خود به صورت مانع و سدى ظاهر شد.
منبع : پایگاه عرفان