اى آفريننده، اى پديدآوردنده، اى صورتگر، اى سودبخش اى تدبير كننده، اى محكم كار، اى آغازگر، اى نابود كننده ستمگران، اى دوست نيكان،
اى آفريننده، اى پديدآوردنده، اى صورتگر، اى سودبخش اى تدبير كننده، اى محكم كار، اى آغازگر، اى نابود كننده ستمگران، اى دوست نيكان،
و خواركننده ای نيست آن را كه تو عزيز نمودى و بازدارنده اى براى آنچه عطا كردى نيست، و نه عطا كننده اى براى آنچه دريغ كردى، و تويى خدا،
اى آن كه زكريّا را به تولّد يحيى مژده داد، اى آن كه با فرستادن ذبح عظيم، اسماعيل را از ذبح شدن نجات داد، اى آن كه قربانى هابيل را پذيرفت، و لعنت را بر قابيل قرار داد،
«اگر همه درختان روى زمين قلم باشند و دريا هم مركب شود كه از پس آن هفت درياى ديگر مدوش كنند كلمات خدا تمام نمى شود، همانا خدا عزيز است»
و نيز گفتى: «مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم» ، و گفتى: «هرگاه بندگانم از تو درباره من بپرسند پس به يقين من به آنان نزديكم، دعاى دعا كننده را هرگاه دعا كند پاسخ میدهم»
تو اى پروردگار من آستانت جايگاه هر شكايتى استو خود حاضر در هر جماعتی و گواه هر گفتگوى نهانى، نهايت هر حاجتى، شادى بخش هر اندوهگين، توانگرى هر بر خاك نشسته اى
خداى من چسان درمانده اى را كه در حال گريز از گناهان خويش به تو پناه جسته از خود مى رانى؟ يا چگونه رهجويى را كه شتابان قصد آستانت نموده نااميد مى كنى؟ يا چگونه تشنه اى را باز مى گردانى كه وارد حوض هايت شده؟
اى بزرگوار، اى فرزانه، اى ديرينه، اى والا، اى بزرگ، اى پرمهر، اى عطابخش، اى جزادهنده، اى يارى كننده، اى با جلالت، اى زيبا، اى كارگزار، اى كفايت كننده، اى بخشنده لغزش،
بار خدايا از آنچه در گذشته مرتكب شدم، از لغزش و خطايم چشم پوشى كن و از درافتادن به جامه تنگ گناه رهايم ساز كه به يقين تويى سرور و مولا، و پشتيبان و اميد من، و تويى منتهاى خواسته و آرزوى من، در دنيا و آخرت،
سپس بلندى گرفت پروردگار ما در آسمانهاى بلند، خدا بخشاينده بر فرمانرواى هستى چيره گشت، تنها از آن اوست آنچه در آسمانها و زمين است و هر آنچه بين آن دو و آنچه زير خاك است
با تسلّط بخشيدن شب و روز و ساعات بر آنها شمارش سالها و ثبت حساب را شناساندى، و ديدن آنها را براى همه مردم يكسان نمودى،
باور نمی كنم چه آن بسيار بعيد است و تو بزرگوارتر از آن هستى كه پرورده ات را تباه كنى يا آن را كه به خود نزديك نموده اى دور نمايى يا آن را كه پناه دادى از خود برانى يا آن را كه خود كفايت نموده اى و به او رحم كردى به موج بلا واگذارى؟
و تويى بخشنده و من سائل، و تويى داراى جود و من بخيل، و تويى توانمند و من ناتوان، و تويى عزّتمند و من خوار، و تويى بینياز و من تهيدست، و تويى آقا و من بنده، و تويى آمرزنده و من بدكار
اى آن كه هلاك ساخت قوم عاد نخستين و قوم ثمود را و هيچكس از آنان را باقى نگذاشت، و پيش از آنها قوم نوح را هلاك نمود زيرا آنها ستمكارتر و سركش تر بودند و نابود ساخت افترازنندگان را كه در زمين فرو رفتند،
نيست معبودی جز تو، تو برتر از آنى كه ستمكاران گويند بسيار برترى، اى والا بلندمرتبه، اى عطابخش، اى گشايشگر، ای بخشايشگر، اى فرخ بخش دلها، اى غم زدا،
و داوری ات دادگرانه و مخنت هدايت گر و پيامت نور و رحمتت فراگير، و گذشتت بزرگ و بخششت بسيار، و عطايت فراوان و ريسمانت استوار، و يارى ات فراهم و پناهنده ات عزّتمند و عذابت سخت، و نيرنگت زيركانه است