پس چه نيكو تقدير نمودی و صورتگرى كردى و چه نيكو صورتشان دادى، و با نام هايت آنها را بر شمردى درخور و به حكمتت تدبير نمودى تدبيرى شايسته و چه نيكو تدبير كردى
پس چه نيكو تقدير نمودی و صورتگرى كردى و چه نيكو صورتشان دادى، و با نام هايت آنها را بر شمردى درخور و به حكمتت تدبير نمودى تدبيرى شايسته و چه نيكو تدبير كردى
و تو را می خوانم به نيرويت كه با آن آسمان ها را نگاه داشتى از اينكه بر زمين افتد مگر به اجازه تو، و با آن آسمانها و زمين را از اينكه ويران شوند نگاه داشتى
و چون با آن براى رفع سختى و زيان خوانده شوى برطرف گردد و میخوانمت به شكوه جلوه گرامى ات، گرامى ترين جلوه ها و عزيزترين آنان كه چهره ها در برابرش خوار گشته و گردنها خاضع شده و صداها آهسته گشته و دلها در برابر آن هراس ناك شده اند از ترس تو
و چون با آن بر درهای ناگشوده زمين خوانده شوى براى فرج گشوده شود، و جون با آن براى آسان شدن سختى خوانده شوى، آسان گردند و چون با آن بر مردگان براى زنده شدن خوانده شوى، زنده شوند
و تو را سپاس سپاسى كه پايان آن را جز مشيتّت نخواهد و تو را سپاس سپاسى كه جز خشنودى تو مزدى براى گوينده اش نيست و تو را سپاس بر بردباری ات پس از آن كه دانستى و تو را سپاس بر گذشتت، پس از آنكه بر عذاب توانا بودى
اى سرورم از تو درخواست میكنم به عزّتت كه مانع نشود از اجابت دعايم به درگاهت، بدى عمل و زشتى كردارم و مرا با آنچه از اسرار نهانم میدانى رسوا مسازى
خدايا! بيامرز برايم گناهانى كه بلا را نازل میكند، خدايا! بيامرز برايم همه گناهانى را كه مرتكب شدم، و تمام خطاهايى كه به آنها آلوده گشتم، خدايا! با ياد تو به سويت نزديكى می جويم، و از ناخشنودى تو به درگاه خودت شفاعت مي طلبم،
البته كه چنين نخواهى كرد زيرا حوضهاى رحمتت در سخت ترين خشك سالي ها لبريز و درگاه لطفت همواره براى درخواست و وارد شدن باز است، تويى منتهاى خواسته و نهايت آرزو.
خدايا با دست اميد در رحمتت را كوبيدم و از كثرت هوسرانى ام به پاهندگى به سويت گريختم و به كناره هاى رشته استوارت انگشتان محبّتم را آويختم.
پس چه بد مركبى است مركب خواسته های باطل كه نفسم بر آن سوار شده، واى بر اين نفس كه گمان هاى بى مورد و آرزوهاى نابجايش با همه زشتى در برابرش زيبا جلوه كرده! و مرگ بر او كه سرور و مولايش جزات نموده!