«محمّد بن ابى عمير» يكى از برجستهترين افرادى است كه تاريخ نمونه او را كمتر به ياد دارد. كتب رجالى از او مسائل مهمّى نقل كردهاند كه در اينجا به ترجمه مقاله «رجال الكشى» درباره او اكتفا مىكنيم:
على بن الحسن مىگويد:
ابن ابى عمير به خاطر ...
امام باقر عليهالسلام فرمود : در ضمن آنچه خداوند با موسى مناجات فرمود اين بود : اى موسى ! به قوم خود بگو : تقرّب جويندگان به من به چيزى مانند گريستن از خوف من به من تقرب نخواهند جست و بندگان فرمانبردارم به چيزى چون پرهيز از محرّمات مرا بندگى نخواهند ...
مردى در بنىاسرائيل چهل سال كارش دزدى بود. روزى عيسى با عابدى از عبّاد بنىاسرائيل كه از ياران و ملازمان بود بر او گذشت در حالى كه عابد پشتسر عيسى در حركت بود، دزد پيش خود گفت: اين پيامبر خداست و در كنار او يكى از حواريين است، اگر من هم با آنان حركت ...
در تفسير بعضى از آيات قرآن مجيد آمده:زمانى كه نوح سوار كشتى شد و به دستور خداوند از هر نوع موجود زنده جفتى را در كشتى آورد، ناگهان چشمش به پيرمردى خورد كه او را نشناخت، فرمود: چه كسى تو را داخل كشتى كرد؟ پاسخ داد: خودم آمدم و آمدنم براى اين است كه به ...
حكيم بزرگ كمال الدين عبدالرزاق كاشانى در « شرح منازل السائرين » در معرفى آنان كه همه عمر دنبال آراسته شدن به ارزش ها بودند و از اين طريق به مقصد اعلى رسيدند مى فرمايد :زحمت كشيدگان در اين راه كه خود را به وسيله ايمان و عمل در اختيار حضرت حق قرار دادند ...
ابراهيم خليل كه از او به عنوان قهرمان توحيد و پيامبر بتشكن ياد مىشود، به فرمان الهى، هاجر و اسماعيل را حركت داد و به دلالت حضرت حق راه پيمود، تا به جايگاه كعبه رسيد؛ آن طفل شيرخوار و مادرش را بنا به خواست خدا، در آن سرزمين بىآب و علف با مختصرى ...
در تفسير قسمتى از آيات سوره «يس» آمده است:
چون حبيب نجّار خبر رنج و مشقّت رسولان خدا را از دست مردم «انطاكيه» شنيد به شتاب، از منزل خود كه در نقطهاى دور دست از شهر قرار داشت، به سوى مردم آمد، اين انسان فداكار از مؤمنان واقعى بود. وى ...
«ابوسعيد بقّال حكايت كند كه من و ابراهيم تيمى در حبس حجّاج بوديم. يك شب به وقت نماز مغرب با هم سخن مىگفتيم كه شخصى را درآوردند. گفتم:
يا عَبْدَاللَّهِ ما قَضِيَّتُكَ؟
از حال او و سبب حبس او سؤال كرديم، گفت: هيچ موجب ديگر نمىدانم الّا آن كه رئيس ...
امام صادق عليه السلام مىفرمايد: رسول خدا صلى الله عليه و آله به اصحابش فرمود: كدام يك از دستاويزهاى ايمان محكمتر است،
گفتند: خدا و رسولش داناترند، بعضى گفتند: نماز، گروهى گفتند: زكات، عدّهاى گفتند: روزه، قومى گفتند: حج و عمره و دستهاى گفتند ...
عبداللّه بن موسى بن جعفر از پدرش پرسيد : دو فرشتهاى كه مأمور ثبت اعمالند ، از نيّت ثواب و گناه آدمى آگاهند ؟ حضرت فرمود : بوى مستراح و عطر يكى است ؟ گفتم : نه . فرمود : چون عبد قصد كار نيك كند ، نفس او خوشبو برآيد ، فرشته دست راست كه مأمور ثبت نيكى هاست ...
امام صادق عليهالسلام مىفرمايد : پيرمردى را در قيامت حاضر مىكنند ، سپس پرونده او را به دستش مىدهند ، پرونده به صورتى است كه مردم آن را مىبينند و در آن جز بدىهاى او را نمىنگرند ؛ اين برنامه به طول مىانجامد تا پيرمرد به حضرت حق مىگويد :امر ...
سلمة الاحمر مىگويد: بر هارون الرشيد وارد شدم، او را در كنار كاخ ها و قصرها ديدم، اين شعر را خواندم:
اما بيوتك فى الدنيا فواسعة
فليت قبرك بعد الموت يتسع
خانه هايت در دنيا وسيع است، اى كاش بعد از مرگت نيز خانه قبرت وسيع ...
اين داستان كه راوندى دانشمند بزرگ شيعه در كتاب دعوات نقل مىكند اگر اتفاق افتاده باشد براى همه مردم در اطمينان به رزق حلال كه به وسيله حق از طريق كوشش مثبت به انسان مىرسد و تخلفى در آن صورت نمىگيرد بهترين درس و عبرت و پند و موعظه است:
سليمان ...
حضرت زين العابدين (عليه السلام) حكايت مى كند : مردى در بنى اسرائيل قبور را مى شكافت و كفن مردگان را مى دزديد !همسايه اى داشت بيمار شد و بر مرگ خويش و از اين كه نبش قبر شود و كفنش را بدزدند ترسيد . كفن دزد را خواست و گفت : من چگونه همسايه اى براى تو بودم ؟ ...
خداوند افراد لایق و شایسته را در مقام پیامبری قرار می دهد .
در زمینه امر حضرت حق به نماز ، به عباد شایسته اش حضرات اسحاق و یعقوب و سایر انبیاى از ذریّه ابراهیم در قرآن کریم مى خوانیم :( وَوَهَبْنَا لَهُ اِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ نَافِلَهً وَکُلاًّ ...
دو نفر از عباد حضرت حق با يكديگر پيمان بستند هر يك زودتر از دنيا رفت، خبرى از عالم برزخ در عالم خواب به دوست خود بدهد. يكى از آنان از دنيا رفت، پس از مدتى به خواب دوستش آمد، به او گفت: در برزخ گرفتارم، علت گرفتاريم اين است كه روزى به مغازه عطارى محل ...
مولوى در توضيح مسئله رضا مىگويد:
بهلول به يك مرد الهى مىرسد و از او مىپرسد: در چه حالى؟ مرا هم از حالت خود آگاه كن. آن مرد الهى مىگويد: شما از حال كسى مىپرسيد كه همواره جهان به مراد او مىگردد اين است حال من، آن همه سيلابها و ...
بزنطى كه از بزرگان اهل حديث و انسانى با كرامت است مى گويد : نامه حضرت رضا (عليه السلام) را به حضرت جواد (عليه السلام) كه از مرو به مدينه نوشته بودند به اين مضمون خواندم :به من خبر رسيده كه غلامان و خادمان بيت هرگاه سوار بر مركب مى شوى تا از خانه بيرون ...
حکایت است که دزدى به خانه احمد خضرویه آمد، در خانه او چیز قابل توجهى براى سرقت نیافت ، خواست با دست خالى از خانه احمد بیرون رود، بزرگوارى و عطوفت احمد مانع شد که دزد با دست خالى از خانه بیرون رود ، ندا داد : اى دزد ! راضى نیستم با دست خالى از خانه ام ...
فيلسوف بزرگ ، صدر المتألهين ملا صدراى شيرازى ، در ضمن توضيح يكى از آيات سوره يس به نقل از «رسائل اخوان الصفا» گفتگوى دو رفيق را در زمينه برخوردشان به حال و وضع دنيا اين چنين نقل مىكند :دوستى به يكى از دوستانش رسيد و از او پرسيد : حال و وضعت در اين ...