علی (ع) مصداق پاكی ها، ص: 13
دل برای اينها سوزانيد، بايد برای اينها گريه كرد و بايد برای آنها طبيبانه اقدام كرد. و اصرار داشت نااميد نباشيد.
حرمت انسان
برای حريم انسان، جان انسان، وجود انسان آنقدر احترام قائل بود كه ميگفت: دشمن ترين دشمنان من بيمارند، بايد علاجشان كرد. علاج. او غير حكومت هايی بود كه اگر يك نفر بر اثر درد بگويد: بالای چشمتان ابروست، مأمور در خانه اش بيايند و دعوتنامه بفرستند و او را به انواع مراكز اطلاعاتی بكشند و به خاك سياه بنشانند. او ميگفت: اولا اينها انسان هستند و بعد هم عارضه بيماری به آنها خورده، بايد معالجه شان كرد، نااميد هم نباشيد. يك روزی روی منبر كوفه در ايام حكومت و قدرتش سخنرانی می كرد، آنقدر مردم تحت تأثير سخنرانی بودند كه مات زده نگاهش ميكردند، يكی از همين گروه از وسط جمعيت