فارسی
شنبه 03 آذر 1403 - السبت 20 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 4 از دعای 25 ( دعا برای اهل خیر بودن فرزندان )

اللَّهُمَّ اشْدُدْ بِهِمْ عَضُدِي ، وَ أَقِمْ بِهِمْ أَوَدِي ، وَ كَثِّرْ بِهِمْ عَدَدِي ، وَ زَيِّنْ بِهِمْ مَحْضَرِي ، وَ أَحْيِ بِهِمْ ذِكْرِي ، وَ اكْفِنِي بِهِمْ فِي غَيْبَتِي ، وَ أَعِنِّي بِهِمْ عَلَى حَاجَتِي ، وَ اجْعَلْهُمْ لِي مُحِبِّينَ ، وَ عَلَيَّ حَدِبِينَ مُقْبِلِينَ مُسْتَقِيمِينَ لِي ، مُطِيعِينَ ، غَيْرَ عَاصِينَ وَ لَا عَاقِّينَ وَ لَا مُخَالِفِينَ وَ لَا خَاطِئِينَ .
پروردگارا فرزندانم را مايه‌ى قدرت و قوت بازوى من گردان تا به آنان نواقص و خرابيهاى امورم را اصلاح فرمائى و عدد (ياوران و خاندان) مرا به واسطه‌ى كثرت آنها بسيار گردان و محضر و محفلم را به وجودشان زيب و زينت بخش و نام نيكم را به آنها زنده (و پاينده) دار و در غيبت من امورم را به واسطه‌ى آنها كفايت فرما و مرا بر انجام حوائج زندگانيم به وجود آنها يارى كن و آنها را محب و دوستدار من قرار ده و بر من عطوف و مهربان ساز و رويشان به سوى من و به راه مستقيم من بدار و همه را مطيع فرمان من و تارك عصيان من بگردان و عاق من و مخالف با امر من و خطاكار در حق من مگردان‌

فرزندان، بازوان پدر و مادر

خداوند حكيم در گردش طبيعت، نيروهاى بسيارى را در اختيار بشر قرار داده است. از امدادهاى آسمانى و غيبى و يارى فرشتگان در صحنه‌هاى خطر و حوادث تا قدرت نظامى و اقتصادى و انسانى، مانند حيوانات و اموال و فرزندان و قبيله و خانواده كه همگى در مسير حكومت انسان بر دنيا و صرف اميال و شهوات اوست.

توانايى‌هايى كه پروردگار در بدن و اعضاى فرماندهى آنان، مانند مغز و قلب قرار داده از او موجودى ناشناخته ساخته است كه هيچ دست هنرمند و ابزار ماشينى نتوانسته مانند او را بسازد. گرچه عده‌اى از آدميان موجوداتى شبيه به آدم يا حيوانى باهوش و احساس به نام شبيه سازى و ربات هوشمند به دنياى صنعت و هنر عرضه كرده‌اند، ولى تا آن نفخه الهى در آن دميده نشود و حق در او جلوه نكند؛ نماينده خداوند و آينه حق نما نخواهد بود و در ديار باقى جاودان نمى‌ماند، بنابراين بشر از توانمندى‌هاى ظاهرى، مانند مال و فرزند در كارهايش بسيار بهره مى‌گيرد و از همجنس و همزاد خود كه محصول توليد خود اوست در راه خير و شر يارى مى‌طلبد.

امام صادق (عليه السلام) مى‌فرمايد:

ثَلاثَةُ أَشْياءَ فى‌ كُلِّ زَمانٍ عَزيزَةٌ: الْأَخُ فِى اللَّهِ وَ الزَّوْجَةُ الصَّالِحَةُ الْأَليفَةُ فى‌ دِينِ اللَّهِ وَ الْوَلَدُ الرَّشِيدُ وَ مَنْ أَصابَ أَحَدَ الثَّلاثَةِ فَقَدْ أَصابَ خَيْرَ الدَّارَيْنِ وَ الْحَظَّ وَ الأَوْفَرَ مِنَ الدُّنيا.«1»

سه چيز هميشه كمياب است: برادر دينى، همسر شايسته و همراه در دين و فرزند كمال يافته؛ هر كه يكى از آن سه را داشته باشد به خير دنيا و آخرت و بهره فراوان دست يافته است.

فرزند، مونس و اميد و بازوان پدر و مادر است و به وجود و توانايى فرزندان، نسل انسانى باقى مى‌ماند و در كهنسالى براى آنان ياور و همزبان و همدم خوبى خواهد بود.

داشتن فرزند صالح، آرزويى است كه حتى پيران و بزرگان الهى بدون فرزند هم آن را در سر مى‌پروراندند.

به همين دليل حضرت زكريا (عليه السلام) از خداوند درخواست فرزندى مى‌كند تا او را از تنهايى بيرون آورد و در قرآن مى‌فرمايد:

﴿وَ زَكَرِيَّا إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ﴾«2»

و زكريا را [ياد كن‌] زمانى كه پروردگارش را ندا داد: پروردگارا! مرا تنها [و بى‌فرزند] مگذار؛ و تو بهترين وارثانى.

همچنان حضرت ابراهيم در سن نود سالگى از خداى متعال طلب فرزند نمود و دعايش به استجابت رسيد كه: حق تعالى به ايشان مژده فرزند نيكو سيرتى را داد و فرمود:

﴿رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ * فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ﴾«3»

پروردگارا! مرا فرزندى كه از صالحان باشد عطا كن.* پس ما او را به پسرى بردبار مژده داديم.

در قرآن مجيد دو مرتبه كلمه وزير در رسالت حضرت موسى (عليه السلام) آمده است و آن درباره پشتيبانى و هميارى به وسيله اهل و برادر اوست؛

﴿وَ اجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي﴾«4»

و از خانواده‌ام دستيارى برايم قرار ده.

﴿وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَجَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِيرًا﴾«5»

و به راستى به موسى كتاب داديم، و برادرش هارون را همراه او دستيار و كمك قرار داديم.

زيرا در امر رسالت و هدايت آدمى مانند فرعون كه ادعاى خدايى مى‌كند و آسمان و زمين را برده خود مى‌پندارد، به يقين نيازمند به ابزارها و اهرم‌هاى قوى مى‌باشد كه سنگِ سختى را از جا بكند و راه راست را هموار سازد. از اين رو در لغت وزير، به معاون و مشاور و همكار و همفكرى گفته شده كه در تدبير امور پشتيبان حاكم و مدير و سرپرست باشد.

به اين جهت در بعضى روايات معصومان (عليهم السلام)، فرزندان و خانواده هم به عنوان وزير و مشاور و خدمتگزار در زندگى تعيين شده‌اند.

رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله) در اين زمينه مى‌فرمايد:

الْوَلَدُ سَيِّدٌ سَبْعَ سِنينَ وَ عَبْدٌ سَبْعَ سِنينَ وَ وَزيرٌ سَبْعَ سِنينَ.«6»

فرزند، هفت سال سرور و هفت سال بنده و هفت سال مشاور است.

در روايت ديگر اميرمؤمنان (عليه السلام)، فرزند را مستخدم و همكار قرار مى‌دهند.

يُرْخَى الصَّبِىُّ سَبْعاً وَ يُؤَدَّبُ سَبْعاً وَ يُسْتَخْدَمُ سَبْعاً.«7»

كودك هفت سال آزاد، هفت سال در تربيت است، و هفت سال به كار گمارده مى‌شود.

زيرا فرزندان در سنين بلوغ و جوانى داراى نيرو و توان بدنى و فكرى بالايى هستند، و مى‌توانند در جاده حق و حقيقت و در راه گناه و فساد قدم‌هاى بزرگى بردارند و بازوى قدرتمند براى خانواده و جامعه باشند. بنابراين بايد نوجوانان و جوانان را دريابيم كه آنان الگويى براى آيندگان بشر خواهند بود.

امام سجّاد (عليه السلام) از عوامل رستگارى و كامروايى يك انسان را، داشتن فرزند خدمتكار برمى‌شمرد و مى‌فرمايد:

مِنْ سَعادَةِ الرَّجُلِ أَنْ يَكُونَ لَهُ وُلْدٌ يَسْتَعينُ بِهِمْ.«8»

يكى از خوشبختى‌هاى مرد اين است كه فرزندانى داشته باشد كه كمك كار او باشد.

و خداوند به وسيله اين نعمت دنيوى به بسيارى از مردم لطف بزرگى نموده است. و درباره امت حضرت نوح (عليه السلام) فرمود: اگر آنان طلب آمرزش و مغفرت كنند؛ پروردگار نعمت‌هاى معنوى و مادى را بر آنها فرو مى‌فرستد و نوح (عليه السلام) هم در پاسخ مى‌فرمايد:

﴿فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا * يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا * وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا﴾«9»

پس [به آنان‌] گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او همواره بسيار آمرزنده است.* تا بر شما از آسمان باران پى در پى و با بركت فرستد،* و شما را با اموال و فرزندان يارى كند، و برايتان باغ‌ها و نهرها قرار دهد.

به اين ترتيب خداوند منّان، با نعمت بزرگ معنوى كه بخشودگى و پاك شدن از آلودگى كفر و عصيان است و به بركت چند نعمت مادى، از جمله ريزش باران‌هاى مفيد و فراوان و يارى رسانى با اموال و فرزندان و باغ و آب؛ قدرت انسانى را افزون‌ مى‌كند و همه اينها پاداش‌هاى الهى است.

______________________________

(1)- بحار الأنوار: 71/ 282، باب 19، حديث 3؛ مصباح الشريعة: 150، باب 71.

(2)- انبياء (21): 89.

(3)- صافّات (37): 100- 101.

(4)- طه (20): 29.

(5)- فرقان (25): 35.

(6)- بحار الأنوار: 101/ 95، باب 2، حديث 42؛ مكارم الأخلاق: 222.

(7)- بحار الأنوار: 101/ 96، باب 2، حديث 46؛ مكارم الأخلاق: 223.

(8)- الكافى: 6/ 2، حديث 2؛ وسائل الشيعة: 21/ 356، باب 1، حديث 27286.

(9)- نوح (71): 10- 12.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - حسن ممدوحی کرمانشاهی - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^