كنون كس را ندارم پيشگاهت
كه او بر خاطرم خيزد شفاعت
و نشناسم پناهى زين عذابم
كه از اين سطوتت سويش شتابم
نباشد سايهاى تا اينكه ايمن
نباشد قلعهاى تا حفظ بر تن
ز ديد تو بپوشاند مرا او
نبينم قدرتى بر او كنم رو
استاد انصاریان این فراز را همراه با فرازهای قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.