تحقیقی بودن اصول دین به این معناست که هر مسلمانی در رسیدن به حقانیت دین واصول دینی و مذهبی خود باید مستقل عمل کند . در قبول آنها نباید از کسی تقلید کرده و طبق نظر دیگران اعتقاد پیدا کند.خود انسان به نحوی عمل کند که بتواند برای اصول اعتقادی خود اعم از توحید و نبوت و معاد دلیل داشته باشد.
در این اصول تقلید جایز نیست و یقین خود شخص شرط می باشد. یعنی با دلیل اعتقاد به وجود خدا و رسالت پیامبر اسلام داشته باشد ، نه اینکه چون فلان مرجع تقلید گفت ، خدا هست ، پس خدا وجود دارد. البته در این که دلایل از چه گونه باشد _ فلسفی ، کلامی ، عرفانی ، علمی ، فطری و درونی ، عرفی و ... تفاوتی نمی کند بلکه آنچه که شرط است این است که با استقلال فکری همراه باشد، نه با تبعیت از نظر و قبول اعتقاد دیگران.
برخلاف مسایل اصول دین ، فروع دین یعنی احکام عملی فردی و اجتماعی ، عبادی ، اقتصادی و سیاسی ، تعبدی هستند ؛ به این معنا که مسلمان بعد از قبول اصول دین به صورت استدلالی و با تکیه بر فهم و یقین خود ، در عمل به احکام شرعی که اموری عملی هستند ، نه نظری ، باید از پیامبر و امامان بعد از او تبعیت کند . به هر آنچه که آنان امر کرده اند عمل کند . به خاطر دور از دسترس بودن پیامبر و امام برای ما که در زمان های بعد از زمان ایشان و در عصر غیبت به سر می بریم ، باید برای دریافت احکام الهی به کتاب خدا و روایات و احادیث باقی مانده از پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام مراجعه کنیم.
مراجعه به قرآن و روایات و احادیث نیازمند تخصص در علوم چند گانه ای است که از توان علمی بسیاری از افراد جامعه خارج است . بنابراین تعدادی از مسلمین باید باشند که با تمام توان و نیروی فکری خود عمر خود را در راه استنباط احکام خدا از قرآن و روایا ت و احادیث معصومین علیهم السلام صرف کنند و دیگرانی که توان و یا فرصت و حوصله این اقدام را نداشتند، از نظر تخصصی و کارشناسی آنان در این رابطه استفاده کنند و به نظر آنان که نظر تخصصی در باب احکام است ، عمل نمایند .