الهى آنچنان بودت مشيت
كه بر آن اقتضايت بود خلقت
رساندى بر كفاف و در كمالش
ولى با آن چنين خلقت ز حالش
و همواره به روزى رافت خويش
و محتاجم نمودى نعمت خويش
من هرگز بىنياز از روزى خويش
بر آن ننشستهام در روزى خويش
ز فضل تو بر استغنايى من
نبودش زان مكان جويايى من
درون مادرم بد بستر من
و آن زن بد كنيزت مادر من
ز نوشيدن و خوردن بيش يا كم
كه من در قلب او خون را مكيدم
ز رزق من كه تو كردى عطايم
ز خون دل از او بوده برايم
استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.