تو (اى خدا) آن ذات يكتاى بىحد و نهايتى كه در هيچ حد محدود نخواهى بود و در انديشه متمثل نخواهى شد تا موجود (متناهى) شوى (و مانند مخلوق چيزى از ماهيات ممكنه كه به وجود موجود است باشى بلكه حقيقت ذات يكتايت كل الوجود و وجود كل بىحد و نهايت و فوق بىنهايت است كه ابدا به ماهيت محدود نيستى بلكه صرف الوجود و وجود صرف بلا مهيت و بلا حد و نهايت خواهى بود) و از چيزى ذات بسيطت توليد نيافته تا مولود (و حادث و محتاج به علت) باشى (چون خدا علت اولى و مبدا اول آفرينش است پس اگر مولود چيزى باشد معلول اوست و محتاج به علت در وجود و حادث ذاتى و متاخر الوجود و ممكن الوجود و چنين چيزى البته خدا كه مبدا اول و علت كل آفرينش است نخواهد بود)