تو اى خدا پناه منى آنگاه كه از هر طريق درماندم (و از هر تدبير عاجز و بيچاره شدم) اى آنكه از لغزشهايم (به كرمت) مىگذرى (و خطاهايم مىبخشى) كه اگر پرده پوشيت از عيوب و زشتيهايم نبود همانا (ميان خلق) مفتضح و رسوا مىشدم و اى خدائى كه به نصرت و يارى خود مرا قوت بخشيدى و اگر يارى تو نبود (در مقابل دشمنان) سخت مقهور و مغلوب بودم و اى خدائى كه بر گردن شاهان عالم يوق مذلت و خوارى گذاشتى (و به سرپنجهى مرگ آنان را از تخت عزت به خاك ذلت فروبردى و هر كس از آنان اهل عدل و احسان بود باز در جهان ديگر تاج عزت بخشيدى و چون گدايان كويت به آنها شاهى ابد عطا كردى) و همهى شاهان از سطوت و قهر تو ترسان و هراسانند اى خدا تو را سزد كه خلق از هيبت و جلالت خائف و ترسان باشند و اى آنكه اسماء و (اوصاف) نيكوى تو بسيار است از تو درخواست مىكنم كه از گناهانم عفو كنى و مرا بيامرزى كه مرا هيچ برائت از گناه نيست كه بىجرمى عذر آرم و هيچ قدرت و نيروئى نيست كه با قهر و انتقامت مقاومت كنم و هيچ مفر و پناهى نيست كه از عذاب و عقابت آنجا بگريزم
استاد انصاریان این فراز را همراه با فرازهای قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.