سفره من تمام شدنی نیست!
من کریمم،هر چی میخوتی وردار!
دست حاجت چو بری پیش خداوندی بر،که کریم است و رحیم است و غفور است و ودود
کرمش نامتناهی، یعنی می گوید سفره ای که دعوتتان کردم تمام شدنی نیست از اینجا کشیدم این سفره را پهن کردم تا ابدیت، اعلام هم نکردم چقدر بردار اعلامم این است هر چی می خواهی بردار اما چقدر بردار در کار من نیست من کریم هستم،
کرمش نامتناهی نعمش بی پایان، هیچ خواهنده نرفت از در او بی مقصود
سراغ داری گدایی پیش من آمده باشد من ردّ کرده باشم، اگر سراغ داری بگو...