معارف و اخلاقما اگر به تك تك اصول و معارف دينى و دستورات و احكام الهى و فروعات و مسائل اخلاقى با دقت عقلى و وسعت بينش و چشم بصيرت بنگريم ، مى بينيم همه آن ها يا كانون مهرورزى به خود يا منبع مهرورزى به ديگران است . ايمان به خدا و قيامت ، عمل صالح و اخلاق حسنه بى ترديد موجب نجات از ننگ دنيا و عذاب آخرت است . پس كسى كه در مقام تحصيل ايمان بر مى آيد و خود را به اخلاق حسنه مى آرايد و كارهاى شايسته انجام مى دهد ، در حقيقت نهايت مهرورزى و محبّت را به خود روا داشته و ديگران را هم در سايه ايمان و عمل و اخلاقش مورد مهر و محبّت قرار داده است زيرا مؤمن به خاطر ايمانش خود را موظف به خدمت نسبت به اهل و عيال و احسان به پدر و مادر وصله رحم و يارى رساندن به خلق خدا مى داند و تقصير در اين امور را گناه و معصيت به حساب مى آورد . قطعه اى از حديث معراجيه را با اندكى شرح و تفسير در اين زمينه مى آوريم تا ثابت شود كه اصول و فروع دين علاوه بر اين كه امورى مربوط به ايمان و دين دارى است ، هر كدامش كانون مهرورزى و محبّتبه خود و ديگران است .
« يَا أَحْمَدُ هَلْ تَدرِى مَتى يَكُونُ لِىَ العَبْدُ عَابِداً ؟ قَالَ : لا يَا ربِّ ، قَالَ : إذَا اجتَمَعَ فِيهِ سَبْعُ خِصَالٍ : وَرَعٌ يَحجُزُهُ عَنِ المَحَارِمِ وَصَمْتٌ يَكُفُّهُ عَمَّا لاَ يَعْنِيهِ وَخَوْفٌ يَزدَادُ فِى كُلِّ يَوْمٍ مِن بُكَائِهِ وَحَيَاءٌ يَستَحى مِنّى فِى الخَلاَءِ وَأكلُ مَا لاَبُدَّ مِنْهُ وَيُبغِضُ الدُّنيَا لِبُغضِى لَهَا وَيُحِبُّ الأخيَارَ لِحُبّى لَهُم . . . » .
اى احمد ! مى دانى چه زمانى انسان بنده واقعى من است ؟ پيامبر گفت : نه ؛ پروردگارا ، خدا فرمود : هنگامى كه هفت خصلت در او جمع شود : پارسايى و وورعى كه او را از محرمات بازدارد ، سكوتى كه وى را از آنچه مربوط به او نيست و سودى به حالش ندارد نگاه دارد و ترس از عذابى كه هر روز بر گريه اش بيفزايد و شرم و حيايى كه در خلوت از من حيا كند و خوردن حلالى كه براى او ضرورت دارد و دنيايى كه عامل پايمال كردن حقوق ديگران و تخريب آخرت است دشمن بدارد چون من دشمن چنين دنيايى هستم و نيكان را دوست داشته باشد چون من آنان را دوست دارم .
منبع : برگرفته از کتاب با کاروان نور استاد حسین انصاریان