شايد خوش خويي بهترين صفت انساني باشد كه صفتي برتر از آن وجود ندارد. از اين رو آن را بهترين خلق بشر و مهمترين علت تعالي بشر و عامل جلب و جذب دلها دانسته اند. از پيامبر(ص) نقل شده كه فرمود: العبد ليبلغ بحسن خلقه عظيم درجات الاخره و اشرف المنازل و انه لضعيف العباده و ان لعبد ليبلغ من سوءخلقه اسفل درك جهنم؛ به درستي كه بنده به سبب اخلاق خوب به درجات بزرگ آخرت و بالاترين منزل ها مي رسد درحالي كه عبادت او ضعيف و اندك است. اين در حالي است كه بنده به سبب اخلاق بد و زشتي كه دارد به پايين ترين درجات دوزخ مي رسد. (المحجه البيضاء، فيض كاشاني، ج5، ص39)
خداوند درقرآن مي فرمايد كه علت جذب دل هاي مردم به سوي پيامبر(ص) خلق خوش وي بوده است كه خود از آن به خلق عظيم ياد مي كند و مي فرمايد: «و انك لعلي خلق عظيم (قلم آيه4). همين خوي بزرگ و منش خوش وي بوده است كه مردم را گرداگردش پروانه وار جمع كرد؛ درحالي كه اگر مي خواست با تمام ثروت هاي زمين دل هاي مردم را به سوي خود بكشاند شدني نبود.
به سبب رحمت خداست كه تو با آنها اينچنين خوشخوي و مهربان هستي، اگر تندخو و سخت دل بودي از گرد تو پراكنده مي شدند، پس بر آنها ببخشاي و برايشان آمرزش بخواه و دركارها با ايشان مشورت كن و چون قصد كاري كني، بر خداي توكل كن، كه خدا توكل كنندگان را دوست دارد (آل عمران آيه951)
پيامبرگرامي(ص) درسفارش هاي خويش مي فرمايد: انكم لن تسعوا الناس باموالكم فسعو هم ببسط الوجوه و حسن الخلق؛ هرگز شما نمي توانيد با اموال خود پاسخگوي نيازهاي همه مردم باشيد و رضايت و خشنودي آنان را جلب كنيد پس با گشاده رويي و خوش خويي آنان را خشنود كنيد (بحارالانوار، ج17، ص943)
خوش خلقي، عامل محبوبيت پيامبر(ص)
همين خوش خلقي پيامبر(ص) بود كه دشمنان را به سويش مي كشاند و اسيرشان مي كرد. بسياري ازدشمنان پيامبر(ص) از كساني بودند كه به سبب خوش خويي آن حضرت، اسلام را پذيرفتند و دست از كفر و عناد و الحاد كشيدند. آن حضرت نيز نه تنها بيان مي كرد كه هدف و فلسفه بعثتش اتمام و اكمال مكارم اخلاقي است (محجه البيضاء، ج5، 98) بلكه ديگراني را كه اهل اين كار بودند به عناوين مختلف تشويق و ترغيب مي كرد.
در كتب تاريخي و روايي آمده است كه درسال نهم هجري حضرت پيامبر(ص) به اميرمؤمنان(ع) دستور مي دهد تا به جنگ قبيله حاتم طايي برود. در آن سال ها سرپرستي و رياست قبيله به عدي بن حاتم رسيده بود. سپاه اميرمؤمنان(ع) قبيله طي را شكست سختي داد و عدي به شام گريخت و خواهرش و اعضاي باقيمانده قبيله، اسير و دربند شدند. (سيره ابن هشام، ج4، ص522)
هنگامي كه خواهر عدي با تلاش زياد، توانست نزد رسول خداوند بار يابد خطاب به آن حضرت(ص) گفت: اي محمد! پدرم حاتم طايي از دنيا رفت و نگهدارنده ام گريخت. اگر مصلحت مي داني مرا آزاد كن و سرزنش قبائل عرب را از من دور ساز؛ چون پدرم بردگان را آزاد مي كرد و از همسايگان نگهباني مي نمود و به مردم غذا مي داد و آشكارا سلام مي كرد و طرفدار صلح بود و در حوادث تلخ روزگار به مردم كمك مي رساند.
پيامبراكرم(ص) فرمود: يا جاريه هذه صفه المومنين حقا لوكان ابوك مسلما لترحمنا عليه؛ اي كنيز اين صفات همان صفات مؤمنان راستين است. اگر پدرت مسلمان بود بر او رحمت مي فرستادم.
آنگاه به مسئولان امر فرمان داد تا وي را آزاد كنند و فرمود: خلو عنها فان اباها كان يحب مكارم الاخلاق؛ به احترام اين كه پدرش ارزش هاي اخلاقي را دوست مي داشت او را آزاد و رها كنيد. (زهرالربيع ص98)
اميرمؤمنان علي(ع) سفارش مي كند كه با مردم با خوش رويي و خوش خويي رفتار كنيد تا اگر مرديد بر شما بگريند و اگر زنده مانديد خواهان معاشرت با شما باشند: خالطوا الناس مخالطه ان متم معها بكوا عليكم و اين عشتم حنوا اليكم (نهج البلاغه، ص2901)
منبع : پایگاه نور پرتال