
ظرفیت بندگان
شخصى که الان هم زنده است، حدود بیست سال است که با او دوست هستم. شعر خوب مىگوید، شعرهایى بسیار خوب. شعر فقط در راه خدا مىگوید. گفت: یک شب یک غزل گفتم، بعد گفتم که من از حافظ که چیزى کمتر ندارم، من هم مثل او غزل مىگویم، اگر حافظ بود با او مسابقه مىدادم یا با او مساوى مىشدم یا در بعضى از غزلیّات مىبردم. نصف شب به بعد در خواب دیدم که از پلّههاى مسجد امام پایین آمدم، دیدم که دور حیاط مسجد پر از خون است، به حیاط رسیدم، شخصى که چهرهاش بسیار ملکوتى بود، یک ظرف کوچک از یکى از این خُمها پر کرد و به من داد، گرفتم، بسم اللّه گفتم و خوردم، دیدم بسیار خوشمزه است، از آن «شَرَاباً طَهُورًا »6 که سوره الدهر مىگوید، از آن «عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللّهِ یُفَجَّرُونَهَا تَفْجِیرًا »7، گفت: یک لیوان کوچک خوردم، سرگیجه گرفتم، نمىتوانستم خودم را نگه دارم، زیر بغلم را گرفت، مرا نشاند، ساعتها گذشت، از مستى درآمدم، گفت: مطالب بىراه دیشب چه بود که مىگفتى؟ حافظ همه این خُمها را خورد، مست نشد، تو یک لیوان کوچکش را خوردى، طاقت نیاوردى؟!مدام مىگویم: خدایا خودت را در من تجلّى بده، نمىدهد. مىگوید: جاى مرا باز کن، آخر تو که جاى مرا پر کردى، بعد هم مىگویى بیا. تو این خانه را خالى کن، بعد من بیایم، آخر کجا بیایم، مدام مىگویى بیا، من کجا بیایم.خودش در حدیث قدسى مىگوید: «لا یَسَعُنى ارضى وسمائى» ؛ آسمانها و زمین گنجایش مرا ندارند، تنها جایى که گنجایش مرا دارد، «بَلْ یَسَعُنى قَلْبُ عَبْدِىَ المُومِنِ»8 است، فقط من در دل بندگان عاشقم جاى مىگیرم.والسلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته
1 . انعام (6) : 141.
2 . انعام (6) : 141.
3 . المحاسن: 2/610. اما روایت از امام صادق علیه السلام است و «منزله» بدل «الداره» آمده است.
4 . کنز العمال: 2/672 ، حدیث 5032.
5 . حافظ شیرازى.
6 . انسان (76) : 21.
7 . انسان (76) : 6.
8 . عوالى اللئالى: 4/7.