بنا به گفته مفسران، آخرین فرمانی كه در قرآن به عنوان آخرین كتاب آسمانی آمده است، دستور به تقوا پیشگی است، آن جا كه می فرماید: «واتقوا یوماً ترجعون فیه إلی اللَّه...(۲)؛ و بترسید از روزی كه در آن، به سوی خدا بازگردانده می شوید».
ممكن است این پرسش مطرح شود كه تقوا چیست و چه مرحله یا مراحلی دارد؟ پاسخ این است كه به گفته عالمان: تقوا حقیقت مشكك است به این معنا كه دارای مراتبی است، مانند «نور» كه روشنایی برآمده از گیراندن كبریت تا نور خورشید را شامل می شود و البته میان این دو نور، مراتبی از نور وجود دارد. تقوا نیز از چنین مراتبی برخوردار است كه نخستین مرتبه آن انجام واجبات و ترك محرمات است. به این ترتیب كه انسان مؤمن، در تمام عمر دست به هیچ كار حرامی نزند، دروغ نگوید، غیبت نكند و غیبت نشوند، نگاه به نامحرم نیندازد و... مرتبه دیگر تقوا دوری از جستن از موارد شبهه ناك است، زیرا در روایتی كه در مقام بیان حساب رسی اعمال بندگان است، آمده: «... وفی الشبهات عتاب...؛ و امور شبهه ناك ملامت و نكوهش دارند».
سومین مرتبه تقوا وانهادن مكروهات است.
مرتبه چهارم آن، ترك كارهای مباح است. در زمینه مباحات از دیدگاه فقهی می توان به خوابیدن و خوردن و آشامیدن اشاره كرد. شاید به نظر برسد كه ترك مباحات ممكن نیست و بدون این ها نمی توان زندگی كرد، اما با تأملی در دعای شریف كمیل ممكن بودن آن روشن می شود، آن جا كه از زبان امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام نقل می كند: «...حتی تكون أعمالی وأورادی كلها ورداً واحداً، وحالی فی خدمتك سرمداً...(۳)؛ تا این كه كردارم و لحظه های راز و نیازم یكی [وخالصانه ] باشد و در همه حال، برای همیشه در خدمت [و بندگی ] تو باشم».
در كتاب «منیهٔ المرید» شهید ثانی (ره) كه متن اخلاق و تربیتی است آمده است: «اولیای خدا كارهای مباح را به عنوان عبادت انجام می دهند و چون می خوابند انگیزه عبادت در سر دارند».
می بینیم كه بندگان پاك خدا حتی خواب را كه یكی از مباحات و از نیازهای طبیعی انسان است به عبادت مبدل می كنند و این، یكی از مراتب تقواست.
● گناه گریزی
انسان در ارتكاب گناه مجبور است؟ یا این كه راه گریز از آن برای انسان وجود دارد؟ بی تردید در صورتی كه انسان بخواهد از نگاه دوری جوید می تواند.
شاید به ذهن ما خطور كند كه آیا ممكن است یك انسان مؤمن در طور عمر خود هیچ گناهی نكند و این امر، شدنی است؟ پاسخ «آری» است، چه این كه فقیهان می گویند: «بهترین دلیل بر ممكن بودن چیزی، رخ دادن آن است». البته در تاریخ موارد فراوانی از گناه گریزی نقل شده است كه یكی از نقل های تاریخ درباره شریفِ مرتضی و سیدِ رضی (گردآورنده نهج البلاغه) است. آمده است: «كتابی گران بها و ارجمند از پدر شریفِ مرتضی و سیدِ رضی به عنوان ارث به ایشان رسید. از آن جا كه تقسیم كتاب ممكن نبود، شریفِ مرتضی گفت: این كتاب از آن كسی است كه در تمام عمر خود گناه نكرده باشد (ومنظورش از ان كس خودش بود). سیدِ رضی گفت: این كتاب برای كسی است كه در تمام عمر خود فكر گناه نكرده باشد (كه او نیز از این سخن خود را مد نظر داشت)».
حقیقت این است كه اولیای خدا و مؤمنان وارسته خود ساخته حتی فكر گناه را نیز از اندیشه نمی گذارنند. ما نیز به عنوان وظیفه باید بكوشیم مرتكب گناه نشویم. البته لحاظ داشتن دیگر مراتب تقوا لازم است، اما در مرحله نخست واجب است از گناه دوری گزینیم و برای رسیدن به دیگر مراتب تقوا تصمیم درست و از سر اعتقاد بگیریم و مطمئن باشیم كه خدا نیز ما را در این راه یاری خواهد نمود.
درباره یكی از بزرگان - كه شهرت بسزایی داشت - نقل كرده اند: «در حال احتضار سخت می گریست. علت گریستن او را جویا شدند، گفت: در تمام عمر مرتكب یك گناه شده، دروغ گفتم. حال نمی دانم كه خدا آن گناه را خواهد بخشید یا این كه به سبب همین گناه مرا كیفر خواهد كرد».
● خانواده كانونی سازنده
آنچه بیان شد به مسائل و وظایف فردی مرتبط بود. در این بخش به جایگاه خانواده و تأثیر آن در ساختن شخصیت افراد می پردازیم. روشن است كه ساخته شدن افراد، جامعه ای پاك و سازنده می آفریند و این اصل از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است، اما مطلب مهمی كه امروز احساس می شود مسأله حفظ جوانان است كه مستلزم لحاظ داشتن سه مطلب است:
۱) خانواده
خانواده نقش فوق العاده تأثیر گذاری در شكل دادن شخصیت كودك امروز و جوان و فرد كامل فرداها دارد. انسان ها قریب به اتفاق خلق وخوی خود را در دوران كودكی و در خانواده به دست می آورند، زیرا جمله ای كه به كودك گفته می شود یا كاری كه به او آموخته می شود ممكن است تا واپسین دم زندگی با او همراه باشد و انسان سخت دچار اشتباه است كه آن جمله یا رفتار را گذرا بداند. به عنوان مثال موردی را بیان می كنم پدر بزرگ ما(۴) تحت تأثیر سحر خیزی مادر والا مقامش این عادت زیبا را كسب كرد، به این صورت كه آن بانوی ارجمند هنگامی كه برای نماز شب برمی خاست جد ما را كه پنج شش ساله بود با نوازش و مهربانی از خواب بیدار می كرد و مقداری تنقلات رایج آن زمان مانند نخودچی و كشمش به فرزندش می داد و می گفت: مهدی، این ها را بخور و به من نگاه كن.
آن گاه خود به نماز می ایستاد. كودك خردسال با صفای باطن و ذهن پاك همچنان كه مشغول خوردن تنقلات بود به رفتار مادر می نگریست و گریه های مادر را در حال نماز می دید و ناله جان سوز العفو العفو او را با تمام وجود حس می كرد. بدین ترتیب روح این كودك تحت تأثیر گریه و راز و نیاز سحر گاهان مادر آن چنان پرورش یافت كه تا آخر عمر هرگز سحر خیزی اش ترك نشد. فرزندان و خویشاوندان آن بزرگوار نقل می كنند كه آن مرحوم همه شب - اگر چه یك ساعت خوابیده بودند - حدود دو ساعت قبل از اذان صبح با نشاط و سرزندگی از خواب بر می خاستند و به عبادت و مطالعه درس می پرداختند و حتی روزهای آخر حیات شان كه بیمار و از درد پا در رنج بودند سحر خیزی شان ترك نمی شد.
این مورد و صدها و هزاران مورد دیگر كه شاید شما نیز دیده باشید بهترین شاهد بر تأثیر تربیت خانواده در فرزندان است. تأثیر خانواده تنها به رفتار محدود نیست، بلكه اعتقادات، دوست داشتن و دشمنی ورزیدن را نیز در برمی گیرد. همان طور كه رفتار خوب فرد نشانه منش و رفتار والای پدر و مادر است، اعتقاد سالم نیز از پدر و مادر به فرزند منتقل می شود. دو بیت شعری است كه نوعاً گویندگان و خطیبان عرب زبان آن را می خوانند.
منطوق این شعر چنین است: «خدا مادرم را كیفر ندهد [و از او در گذرد]؛ چرا كه او از دوستی وصی (علی علیه السلام) سیراب شد و آن همراه شیر [پاك خود] به من نوشاند.
پدری داشتم كه دوستدار [و شیفته ] ابوالحسن علیه السلام بود؛ و من [از بركت وجود] این [مادر] و آن [پدر] دوستدار ابوالحسن شدم(۵)».
آن سان كه در روایات آمده و به تجربه ثابت شده و دانش روز نیز آن را تأیید كرده است، خصلت های خوب و بد انسان به فرزندان و از آنان به نسل های بعدی منتقل می شود.
حال اگر رفتار و تربیت صحیح و در خور انسان و انسانیت از خانواده به فرزند منتقل شود، جای خوشبختی و خوش وقتی است، اما - خدای نكرده - اگر اعتقاد ناپاك و رفتار و منش غیر اخلاقی و ناپسند در جان فرزند جای گیرد، باید از این فاجعه به خدا پناه برد. جان كلام این كه این ویژگی ها - خواه مثبت، خواه منفی - از خانواده به فرزند منتقل می شود.
۲)فرهنگ
عامل دیگری كه در حفظ جوانان تأثیر كامل دارد فرهنگ صحیح است. تحول و پیشرفت وسایل ارتباطی امروز، جهان را به دهكده ای تبدیل كرده است و طبیعتاً افراد دهكده ای كوچك عادات و فرهنگ خود را بر یكدیگر تحمیل می كنند و به یك سخن جامعه ما هدف تهاجم فرهنگ بیگانگان قرار گرفته است كه این تهاجم همه جانبه در: ماهواره، رسانه های دیداری و شنیداری، كتاب، اینترنت و دیگر محصولات فرهنگی تبلور یافته است. برای رویارویی با این شبیخون باید چاره اندیشی كرد و زمانی می توان به مصاف این یورش گران رفت كه ابزارهای مشابه آنچه آنان در اختیار دارند به كار برد و در حقیقت تنها وسیله دفاعی كارآمد، كار فرهنگی است. آنچه شما عزیزان با آن سروكار دارید، یعنی حفظ كردن قرآن، آموختن و فراگرفتن تفسیر قرآن، معارف اسلامی و پای بندی به رهنمودهای الهی گام اول در راه كار فرهنگی است. باید توجه داشت كه در كار فرهنگیِ مطلوب و راه گشا نباید كارشكنی كرد و منفی بافت و نومید بود یا این كه با زور و برخورد نامناسب، افراد را وادار به كاری كرد، چه این كه فرزانگان گفته اند: «زور پایدار و فراگیر نیست».
حق نیز همین است كه باید در كار فرهنگی چون فرهیختگان عمل شود.
می دانیم كه حدود یك میلیون و سیصد دانشجو كه همگی از جوانان هستند در دانشگاه ها مشغول دانش اندوزی اند. آیا می شود آنان را با برخوردهای آمرانه جذب كرد؟ بی تردید چنین چیزی امكان ندارد. بنابراین برای دعوت آنان به پای بندی به مفاهیمِ آموزهای دینی و مثلاً رعایت حجاب توسط دختران باید كار فرهنگی كرد. غافل نباشیم كه یك كتاب، جزوه، نوار یا یك نصیحت آمیخته به ادب و وقار، فردی را متحول می كند. بنا به گفته یكی از آقایان كتابی كوچك در زمینه حجاب تألیف و به جاهای مختلف فرستاده شد. مؤلف می گفت: پس از مدتی نامه ای از بانویی به دستم رسید كه در آن آمده بود: كتاب را خواندم و بسیار گریستم و همان دم از گذشته خود و بی توجهی ام به حجاب توبه كردم و از آن پس حجاب را رعایت كرده و مشغول قضای نمازهای از دست داده ام هستم. به عنوان مثال از كتاب «المراجعات» مرحوم سید عبدالحسین شرف الدین یاد كنم. این كتاب آن چنان عمیق و پر معناست كه اگر در سطح وسیعی منتشر شود می تواند میلیون ها انسان را تحت تأثیر قرار داده، با واقعیت ها آشنا كند.
به یاد داشته باشیم كه اگر كار فرهنگی مبنای صحیح داشته باشد تأثیر گذار و پایدار خواهد بود.
۳) مؤسسه های اجتماعی
جامعه شناسان می گویند: «یكی از راه های شناخت قدرت یا ضعف یك جامعه، فراوانی و توانمندی مؤسسه های اجتماعی در آن جامعه یا كمی و ضعف آن هاست».
بنابراین نظریه، هر جامعه ای كه از مؤسسه های: اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و دینی بیشتری برخوردار باشد، جامعه ای قدرتمندتر به شمار می رود. به دیگر سخن این كه اگر مؤسسه های اجتماعی كارآمد باشند، اوقات فراغت ها و خلأهای موجود را - كه ممكن است جامعه را به نابودی بكشاند - به خوبی پر كرده، با به وجود آوردن نسلی قوی و كارآمد جامعه را قدرت و استحكام می بخشند. شایان توجه است كه مؤسسه های اجتماعی منحصر به تشكیلات خاصی نیست، بلكه مسجدها، حسینیه ها، كتابخانه ها و دیگر تجمع های دینی را - كه بارزترین نهادهای اجتماعی هستند - نیز در بر می گیرد.
ممكن است به ذهن افرادی خطور كند كه: می توانیم در توسعه این مؤسسه ها شریك باشیم؟ پاسخ مثبت است.
شاید دیگری بگوید: من یك نفر هستم. چگونه می توانیم در این زمینه فعال و مؤثر باشم؟
پاسخ این است كه - به عنوان مثال -: هسته خرما اگر ده سال كناری بوده و از محیط مناسب برای پرورش دور بماند و تحت تأثیر هیچ فرایند طبیعی كه در عمل آوری آن مؤثر است قرار نگیرد، همچنان هسته ای بی فایده خواهد ماند، اما اگر در خط به ثمر نشستن و بهره دهی قرار گیرد، تحت تأثیر زمین، هوا، آب، نور و عناصر تغذیه كننده گیاه، هسته شكافته، به نهال و سپس به درختی پر ثمر تبدیل خواهد شد. انسان نیز اگر بخواهد مفید باشد، باید از تمام توانمندی های خود استفاده كند و آن گاه است كه جایگاه و قدرت تأثیر گذاری خود را خواهد شناخت. عموی معظم(۶) می فرمود: در همین قم شخصی بود كه زندگی ساده ای داشت و از طبقه متوسط جامعه بود. این فرد به فكر احداث مسجد افتاد. از این رو به هر منطقه ای كه می رفت آن جا را می كاوید تا ببیند آن منطقه به مسجد نیاز دارد یا نه. اگر به این نتیجه می رسید كه آن محل نیازمند داشتن مسجد است، پس از ثبت مشخصات منطقه، از هر فرصتی استفاده می كرد تا هزینه احداث مسجد را تأمین كند. از این رو در مجالس عروسی، مراسم ختم، در حال سفر و در هر موقعیتی، نیاز منطقه را مطرح می كرد و پیشنهاد ساختن یا شركت در ساختن مسجد در منطقه مورد نظر را ارائه می داد. او بدین ترتیب توانست هشتاد مسجد بسازد كه بیشتر آن ها در مسیر تهران - مشهد و تهران - اهواز قرار دارد. از این رو می توان او را مصداق جهاد گران در راه خدا دانست كه خدای - عزوجل - درباره آنان می فرماید: «والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا وإن اللَّه لمع المحسنین(۷)؛ و كسانی كه در راه ما كوشیده اند، به یقین راه های خود را بر آنان می نماییم و در حقیقت، خدا با نیكوكاران است».
آنچه در این ماجرا قابل تأمل است این كه این انسان پرتلاش شاید در هر صد مراجعه ای كه به افراد برای پیشنهاد ساختن مسجد داشته، تنها یك مورد موفق می شد، اما هرگز دست از تلاش و فعالیت برنداشت. امید این كه تمام تلاش ها و كوشش های خیر خواهانه مورد قبول خدای متعال قرار گیرد و از عنایت های ویژه امام زمان علیه السلام برخوردار گردد و زحمت هایی كه شما عزیزان برای زیارت كریمه اهل بیت علیهم السلام حضرت فاطمه معصومه علیها السلام بر خود هموار كرده اید پاداشی در خور - كه همانا قبولی زیارت است - داشته باشد.
پی نوشتها:
۱) متن سخنرانی آیهٔ اللَّه سید محمد رضا حسینی شیرازی كه در تاریخ ۲۷ ماه ربیع الاول ۱۴۲۴ ق. در جمع میهمانان شهرستانی ایراد شده است.
۲) بقره (۲)، آیه ۲۸۱.
۳) بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۳۹.
۴) آیهٔ اللَّه العظمی مرحوم میرزا مهدی حسینی شیرازی (۱۳۰۴ - ۱۳۸۰ ق.) از مراجع بزرگ بود و در كربلا وفات كرد.
۵) لا عذّب اللَّه اُمی أنها شَرِبَتْ
حب الوصی ر و غذتنیه باللبن
وكان لی والد یهوی أبا حسن
فصرت من ذی و ذا أهوی أبا حسن.
۶) حضرت آیهٔ اللَّه العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی .
۷) عنكبوت (۲۹)، آیه ۶۹.
منبع : پایگاه آفتاب