
صفاى وجه اللّه
قرآن مجید هم همین حرف را مىزند، عارفان عاشق هم مسئله آیینه بودن جهان و پیدا بودن عکس روى یار را از قرآن گرفتهاند. قرآن صریحا مىفرماید : « فَاَیْنَما تُوَلُّوْا فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ »6 ؛ به هر طرفى که بگردید خدا همان جاست:بس که هست از همه سو وز همه رو راه به تو به تو برگردد اگر راهروى برگردد « فَاَیْنَما تُوَلُّوْا فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ » البته این آیینهها هم شدید و ضعیف دارند. شدیدترین آیینههایى که جلال و جمال را به طور کامل مىتوانند نشان دهند، وجود مقدّس پیغمبر و ائمّه طاهرین هستند که وقتى از امام باقر مىپرسد که منظور از وجه خدا در آیه چیست؟ چون خودِ خدا که نیست، وجه خداست، وجه اضافه به اللّه است، مثل نور که اضافه به لغت اللّه قرآن است، اللّه نور اللّه « یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللّهَ »7 نور اضافه به اللّه است، معلوم مىشود نور غیر از خداست، وجه هم همین طور « وَیَبْقَى وَجْهُ رَبِّکَ »8 مىگوید : یابن رسول اللّه این وجه ربّ چیست؟ حضرت مىفرماید: وجه ربّ ما هستیم، لذا در جامعه کبیره مىخوانیم : «بِکُم عُرِفَ اللّه» هر کس بیاید پیش شما خدا را خوب مىتواند بشناسد، چون خدا را در شما مىتواند ببیند، وقتى ببیند مىشناسد، عاشق مىشود، وقتى عاشق شود، حرکت مىکند، وقتى حرکت کرد، همه موجودیّت او حرکت مىکند : آینه خان جهان او بر همه روبه روست. این یک آیینه.آفاق آیینه منعکس کننده جمال، جلال، صفات و علم و حکمت هستند، اما قرآن مجید مىفرماید: عدهاى هستند که رویشان را برمىگردانند که در این آیینه او را ننگرند : « وَمَا تَاْتِیهِم مِنْ ایَهٍ مِنْ ایَاتِ رَبِّهِمْ اِلاَّ کَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ »9 مسئله توبه هم بیش از روبرگرداندن نیست. به بندگان من بگو : « قُلْ یَا عِبَادِىَ الَّذِینَ اَسْرَفُوا عَلَى اَنفُسِهِمْ ...»10 ؛ اى مردمى که روى نفس را از تماشاى من برگرداندید و نفس شما اعراض از دیدن من کرده، برگردید مرا ببینید، چشمتان را از من نبندید، روى نفس را از من برنگردانید، این مدتى هم که رویتان را برگردانده بودید و مرا تماشا نمىکردید، « لاَ تَقْنَطُوا مِن رَحْمَهِ اللّهَ ...»11 از این که برگردید ناامید نباشید، نگویید که اگر برگردیم دیگر او را نمىبینیم، چرا مىبینید : « اِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً »12 ؛ من همه تاریکىها و ظلماتهایتان را وقتى برگردید در روشنایى کامل قرار دهم. در روشنایى کامل، جمال یار از آفاق پیداست.آن گاه گنهکاران حرفهاى که توبه مىکردند، به دلیل توبه واقعىشان حرفهاى بسیار عجیبى مىزدند، مطالب بسیار بلندى مىگفتند، عالى حرف مىزدند.