فارسی
سه شنبه 02 مرداد 1403 - الثلاثاء 15 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

دو دوست حقیقى و دو یار واقعى

سعید بن مسیب مجمع کمالاتى چون بندگى و زهد و پارسایى و فقه و حدیث بود .امام رضا (علیه السلام) به تشیع واقعى او گواهى داده است و امام سجاد (علیه السلام)درباره او فرمود :سعید بن مسیب نسبت به معارف گذشته داناترین مردم زمان خود  بود  .و امام صادق (علیه السلام) درباره او فرمود :او از افراد مورد اطمینان على بن الحسین (علیه السلام) بود  .سعید دخترى داشت داراى جمال ظاهرى و باطنى ، عبدالملک بن مروان دختر او را براى فرزندش هشام خواستگارى کرد ولى او به فرماندار مدینه که واسطه این ازدواج بود گفت : من ابداً به این ازدواج رضایت نمى دهم و دختر به فرزند پادشاه مملکت نمى دهم ! !روزى به یکى از شاگردانش که نزد او معارف الهى مى آموخت گفت : چرا چند روزى است به درس نمى آیى ؟ گفت : استاد ! همسر جوانم از دنیا رفت و من در این چند روز سرگرم امور او بودم به این خاطر از کلاس درس باز ماندم ، استاد گفت : بدون همسر به سر نبر ، تا دیر نشده ازدواج کن ، گفت : استاد ! من از مال دنیا دو درهم بیشتر ندارم و براى من قدرت اقتصادى جهت ازدواج وجود ندارد ، استاد گفت : غصه مال دنیا را نخور سپس عقد دخترش را براى شاگردش خواند و وى را از رنج تنهایى نجات داد و به زندگى دلخوش کرد .شاگردش مى گوید : استاد چهل سال بود به خانه کسى وارد نشده بود ولى آن روز که دخترش را براى من عقد کرد وقت غروب در زد ، هنگامى که در را باز کردم دیدم سعید است دخترش را آورده و دستش را در دست من گذارد و رفت ! !گفتم : دختر ! از سرمایه و زینت و زیور چه دارى ؟ گفت : حافظ همه قرآنم ! گفتم : مهریه چه مى خواهى ؟ گفت : حدیثى به من بیاموز ، گفتم :

« جهادُ المَراَهِ حُسْنُ التَبَعُّلِ ».جهاد زن ، به صورتى نیکو شوهردارى کردن است .سعید بن مسیب که از پرورش یافتگان مکتب اهل بیت (علیهم السلام) و عاشق امام سجاد (علیه السلام) و محصولى نیکو از شجره طیبه دین است مى گوید :مدینه دچار قحطى و خشکسالى شد و مدتى زیاد از باران رحمت محروم گشت .مردم به نماز استسقا و دعا و انابه به بیابان رفتند ، من هم همراه آنان به محل نماز و دعا آمدم ولى آن جمعیت را لایق اجابت دعا و نزول باران ندیدم .غلامى سیاه چهره را مشاهده کردم که در کنار تپه اى سر بر خاک نهاده و با حالى خوش و نیتى پاک و اخلاصى ملکوتى براى نزول باران دعا مى کند ، دعاى او مستجاب شد ، منطقه را ابر باران زا گرفت و باران به شدت از آسمان بر زمین ریخت .او پس از دعا به سوى شهر حرکت کرد ، او را دنبال کردم تا محل زندگى اش را بشناسم و به او ارادت ورزم ، نزدیک حرم پیامبر (صلى الله علیه وآله) وارد خانه امام سجاد (علیه السلام)شد .به محضر حضرت مشرف شدم و او را از حضرت درخواست نمودم که به من ببخشد و من او را به خانه خود انتقال دهم و در خدمتش باشم .حضرت فرمان داد همه غلامان را حاضر کردند ولى او در جمع آنان نبود ، گفتم : هیچ یک از اینان را نمى خواهم زیرا کسى که مورد نظر من است در میان ایشان نیست ، به حضرت گفتند : تنها غلامى که مانده ، خدمتکار اصطبل است ، فرمود : او را هم آوردند .به حضرت گفتم : این غلام منظور من است ، حضرت فرمود : غلام ! تو را به سعید بخشیدم ، به شدت به گریه نشست و گفت : سعید ! مرا اززین العابدین (علیه السلام) جدا مکن ، من یک لحظه تاب فراق محبوبم را ندارم .او را رها کردم و رفتم پس از رفتن من ، سر به سوى خدا برداشته و به خاطر فاش شدن رازش از حضرت حق طلب سفر به آخرت نموده بود ، چیزى از این داستان نگذشت که امام سجاد (علیه السلام) براى تشییع جنازه غلام دنبال من فرستاد ! ! دوستان و عاشقان اهل بیت (علیهم السلام) و مطیعان آن بزرگواران که براى هدایت انسان از جانب خدا گمارده شده اند ، داراى شخصیتى نورى و ملکوتى اند و وجودشان و منش و رفتارشان چون به محور حق مى چرخد در حقیقت هماهنگ با کلّ نظام هستى هستند و این هماهنگى سبب معروف بودن آنان نزد همه موجودات هستى و محبوبیتشان در پیشگاه آسمانیان و زمینیان وابسته به حق است .در زیارت امین الله آمده :« مُحِبَّهً لِصَفْوَهِ اَوْلِیائِکَ مَحْبُوبَهً فِى اَرْضِکَ وَسَمائِکَ . . . مُشْتاقَهً اِلى فَرْحَهِ لِقائِکَ » .خدایا مرا عاشق و دوستدار برگزیده اولیائت قرار ده و محبوب و معشوق در میان زمینیان و آسمانیان فرما . . . و به شادى دیدارت مشتاق کن .« اَبْوابَ الاِْجابَهِ لَهُمْ مُفَتَّحَهٌ » .و درهاى اجابت دعا به روى اینان باز است .این هماهنگى معنوى و ظاهرى مایه رشد آنان و رسیدنشان به اوج شخصیت و استقامت و پایدارى شان در دین و اجابت دعایشان در دنیا و آخرت است .انسانى که به خاطر دورى از خدا و آشنا نبودن با پیامبران و امامان در وادى انحراف قدم مى زند ، باطنش به انواع رذائل آلوده و ظاهرش در انواع گناهان غرق است ، با همه نظام هستى ناهماهنگ و بلکه وصله اى ناجور در نظام آفرینش است .او داراى حرکت نزولى است و نهایتاً اگر بیدار نشود و توبه نکند به بى نهایت پوچى و پوکى مى رسد .او نمى تواند محبوب دل هاى پاک گردد و در مشکلات پیچیده فریاد رس ندارد و دعایش ـ به فرض این که دعا کند ـ به اجابت نمى رسد .ماه شب چهارده براى کسى نصف مى شود و چاه خشک با آب دهان کسى پر آب مى گردد و درخت خشک با تکیه دادن کسى سبز برمى گردد که وجود و اطوار و رفتار و اخلاقش و ظاهر و باطنش به خاطر ایمان و اخلاق حسنه و عمل صالح هماهنگ با همه نظام هستى است .

 

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

چهار عنصر وجود انسان
گلزار محبت
زهد در كلام مجلسى رحمه الله‏
پاسخ‌های تلخ و تاریخی به دعوت سیدالشهدا(ع)
زهد در كلام امام صادق عليه السلام‏
تلویزیون ا ینترنتی روی سایت عرقان افتتاح شد.
اقسام غسل از ديدگاه عارفان
استاد انصاريان:سران برخي كشورهاي اسلامي خادم ...
مقام طمس
بخل ورزيدن از زكات

بیشترین بازدید این مجموعه

مقام طمس
شرائط منزل تجلیه
توبه ى دو برادر در آخرین ساعات عاشورا
اخلاق چراغ راه زندگى
انسان غربى
راه اندازی بخش تخصصی عرفان اهل بیت(ع) در کتابخانه ...
قدردانی استاد انصاریان از خادمین سیدالشهدا علیه ...
زهد يا رهبانيت‏
زهد در كلام امام صادق عليه السلام‏
زهد در كلام مجلسى رحمه الله‏

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^