آن گاه به نعمت با عظمت باران اشاره كرده مى گويد : و از آب افشارها (ابرها و بادها) آبى سخت ريزان فرو فرستاديم .
وَأَنزَلْنَا مِنَ المُعْصِرَاتِ مَاءً ثَجَّاجاً . و از ابرهاى متراكم و باران زا آبى ريزان نازل كرديم . عصر به معنى فشردن است ؛ مثل كسى كه جامه اى را مى فشارد و از آن آب مى ريزد به اين مناسبت ابرها را معصرات ناميد و لفظ ثج به معناى پى در پى و به شدّت ريختن است . بعد از آن كه مسكن و سقف و همسر و وسيله آسايش چون شب و وسيله معاش چون روز و نور را برايمان فراهم فرمود ، با نزول باران خوراكمان را آماده مى سازد ، از ابرها آبى سخت ريزان فرو فرستاديم ، نياز جانداران به آب پيش تر و بيش تر از همه چيز است ؛ ولى باران علاوه بر تأمين آب آشاميدنى ، موجب تهيه ديگر خوراك است از قبيل ؛ آنچه در دو آيه بعد مى آيد :
آنچه از زمين مى رويد يا تنه دارد يا ندارد و آنچه تنه ندارد يا دانه اش قابل استفاده است يا خودش ، اولى اشجار و دومى حبوبات و سومى بقولات است و همه اين ها در دو آيه كوتاه جمع است : لِنُخْرِجَ بِهِ حَبّاً وَنَبَاتاً * وَجَنَّاتٍ أَ لْفَافاً.
تا به وسيله آن دانه و گياه برويانيم ، * و باغ هايى از درختان به هم پيچيده و انبوه بيرون آوريم .
لفظ جنّت به معنى باغى است بسيار آباد و لف هم به معناى پيچيده است و اين لف ، صفت درخت هاست ؛ يعنى باغ ها و بوستان هايى كه درختانش از كثرت فراوانى به يكديگر پيچيده اند !!
اين است رحمت واسعه الهى و لطف بيش از حد حضرت حق نسبت به بندگان تا در برابر اين همه نعمت سپاس گزارى كند و چه كسى ناسپاسى كرده و كفران بورزد ، ولى به فرموده قرآن ، نزديك به هزار آيه براى رسيدگى به پاداش و كيفر عموم مردم عالم هست و در به پا شدن آن روز شك و ترديدى وجود ندارد .
چه طور مى توان در اين جزوه كوچك به نعمت هايى كه حضرت دوست فرموده: اگر بخواهيد بشماريد از عهده شمردن آن عاجزيد ، اشاره كرد ؟ بياييد مقدارى از اوقات خود را صرف كتبى كه درباره نعمت هاى درونى و بيرونى ، ظاهرى و باطنى ، مادى و معنوى ، دنيايى و آخرتى نوشته شده صرف كنيم ؛ بياييد به خصوص در نعمت هاى معنوى كه عبارت است از : وجود انبيا ، وحى ، كتب آسمانى و به خصوص قرآن ، ائمه ، عقل ، روح ، وجدان ، فطرت ، الهامات ، خشنودى حق ، حسنات اخلاقى و بالاخره بهشت فكر كنيم و هميشه به ياد داشته باشيم كه اين نعمت ها از خداست و بايد به دستور حضرت او اين نعمت را مصرف كنيم .
ما تاكنون به شناخت نعمت ها و صاحب نعمت ها اقدام نكرده ايم ، معرفت ما نسبت به نعمت ها و خالق و معطى آن بسيار كم است ، از اين جهت ما در مصرف نعمت ها در بسيارى از اوقات دچار گناه و معصيت شده ايم ، هم اكنون با مطالعه اين صفحات بياييد از حضرت حق ، عذر خواسته و به پيشگاه وجود مقدس او رو آورده و از حضرتش به طور جدّى توفيق توبه بخواهيم و در محضر آن جناب چنان كه اين فقير بال و پر شكسته و گنهكار دل خسته به عنوان مناجات عرض ادب كرده عرض ادب كنيم :
يا رب بنواز اين گدا را
اى نور دل سياه عاصى
رحمى تو بر اين غريب خسته
ازديده من سرشك جارى است
اى روشنى دو ديده دل
اى خاك درت سراى جانم
از لطف و كرم بگير دستم
اى عشق تو مايه دل و جان
در رحمت خود بده پناهم
گر آتش آه من فروزد
لطفى به اسير كوى خود كن
محتاج تو در كجا كند رو
من در غم تو كشيده ام
رنج اى محور عشق قلب مسكين
عشق تو مراست دين و آيين
محروم مكن تو بى نوا را
از نامه من بشو معاصى
اين خسته زار دل شكسته
سرمايه من اميد و زارى است
اى بر دل من غم تو حاصل
از ياد تو زنده شد روانم
از باده عشق كن تو مستم
از عشق روان و دل بسوزان
رحمى بنما به سوز و آهم
يك جا همه هستى ام بسوزد
روى دل من به سوى خود كن
محروم شود رود به هر سو
در مخزن دل غم تو شد گنج
عشق تو مراست دين و آيين
منبع : برگرفته از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان