فارسی
شنبه 01 دى 1403 - السبت 18 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

دارایی و فقر ، وسایل امتحان و آزمایش

مؤمن باید بی اعتنای به دنیا باشد ، چرا که اگر دنیا در اختیار انسان قرار گرفت ، نعمت خداست و وسیله ي آزمایش انسان است و اگر از او باز گرفته شد ، آزمایش دیگری برای او پیش آمده و بلایی است که باید بر آن صبر کرد . البته صبر و بردباری بر فقر ، به این معنا نیست که انسان برای رفع فقر تلاش نکند ، بلکه بدین معناست که تا فقر برطرف نشده بر آن شکوه و بی تابی نکند .
خداوند بر اساس حکمت و مصلحت ، تقدیراتی را بر بندگان خود قرار داده است و آن تقدیرات ، با انتخاب و اختیار افراد منافات ندارد ؛ یعنی چنان نیست که افراد مجبور باشند و اختیار از آن ها سلب گردد . شرایطی فراهم می آید که که به هرکس قسمی و سهمی از نعمت ها تعلق می گسرد و خدا هرچه رابرای هر کس صلاح بداند ، در اختیارش می گذارد و شکی نیست که همه ي این- ها وسیله ي آزمایش انسان است .
مؤمن به این که مصلحت و خیر او در چیزی است که خدا بر او مقدر ساخته اطمینان دارد : اگر همه ي دنیا را در اختیار او بگذارد ، برای او خیر است و اگر او را به گرفتاری و شکنجه و ظلم ستمگران مبتلا کند ؛ آن چنان به خدا حسن ظن دارد که آن را خیر می بیند و احساس می کند گرفتاری ها و بلاها موجب نابود گشتن گناهان و بالا رفتن درجات او می گردد . برخلاف تصور انسان کوته نظر . اگر خدا کسی را به فقر مبتلا می کند ، با او دشمنی ندارد و یا اگر ثروت انبوهی در اختیار کسی می گذارد ، از روی علاقه به او نیست .
انسان جاهلی که از معارف دینی و تعالیم انبیا بی بهره است ، وقتی به فقر مبتلا می گردد ، می گوید خدا مرا تحقیر کرده است و من نزد خدا بهایی نداشتم که نگون بختم کرد .
« وَاَمَّا اِذا ماابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیهِ رِزقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی اَهانَنِ »1
و چون ( خداوند ) برای آزمودن ، او را تنگ روزی و فقیر کرد ، می گوید خدا مرا خوار گردانید .
در مقابل خدا می فرماید :
« فَاَمَّاالاِنْسانُ اِذا مَاابتَلاهُ رَبُّهُ فَاکْرَمَهُ وَ نَعَّمهُ فَیَقُولُ رَبِّی اَکرَمَنِ »2
و اما انسان ، چون خدا او را به رنج و غمی گرفتار سازد ، سپس به کرم خود او را نعمتی جهت آزمایش و امتحان بخشد ، گوید ؛ خدا مرا عزیز و گرامی داشته است .
قرآن علاوه بر این که فقر و دارایی را وسیله آزمایش معرفی می کند ، آن ها را فرایند و برخاسته از علل و عواملی می داند . چه بسا کسانی که به فقر مبتلا می شوند ، فقر آن ها بازتاب و مکافات اعمال زشت آن هاست و جزای دنیایی رفتار آن هاست که به فقرا رحم نمی کردند و به دنبال انباشت ثروت بودند و به ثروت خود می بالیدند .هر رخدادی روی حساب و حکمت و مصلحت است ؛ چنان نیست که از اختیار خدا خارج باشد ، یا خدا غافل گردد و در آن حال اوضاع به هم خورد و ناگاه آتش فشانی از کوهی فواره کشد و شهری را نابود سازد ! یا باران فراوانی ببارد و بر اثر سیل ، خانه های مردم نابودگردد ( و این ها در حال غفلت خداوند رُخ دهد ) ! مؤمن می داند خداوند بر هر کاری قادر است و چیزی از دایره ي اراده ، علم و اذن او خارج نیست و تدبیر موجودات جهان ، از کوچک و بزرگ ، دردست اوست :
« یُدَبِّرُ الامرَ مِنَ السَّماءِ اِلَی الارْضِ ثُمَّ یَعرُجُ الَیهِ ... »3
اوامر عالم را از آسمان تا زمین تدبیر می کند .
پس همه ي رخدادهای خوشایند و ناخوشایند روی حساب است ، ولی ما به آن آگاهی نداریم و نباید هم بدان آگاه شویم ، چون آن چه رخ می دهد برای آزمایش ماست و اگر به علت آن پی ببریم ، آزمایش نتیجه ای نمی بخشد . آزمایش افراد ضعیف باید با ابهام توأم باشد . ممکن است افراد قوی ، از قبل مورد و مواد امتحان و آزمون را بدانند ،ولی به حال آن ها تفاوت نمی کند ، چون آن ها از پس امتحان بر می آیند و نیز اگر از قبل بدانند چه مصیبت هایی بر آن ها پیش می آید ، ضرری به حال آن ها نمی بخشد.
خداوند به انبیا و اولیای خود ، علومی تعلیم داده است که بر اساس آن از قبل می دانند ، چه رخدادهایی برای آن ها و یا دیگران رُخ خواهد داد و این آگاهی بدانها زیان نمی رساند ؛ البته آن ها آن چه را می دانند برای دیگران بازگو نمی کنند ، ممکن است یک هزارم آن را برای برخی از اصحاب شان بگویند ، با تو جه به این که گفتن آن مطالب بر خلاف حکمت و مصلحت نیست و آگاهی به آن ها ، به مخاطبان زیان نمی رساند .
به عنوان مثال ؛ وقتی استادی می خواهد از شاگردان خود امتحان بگیرد ، شاگردی که در درس هایش موفق است و به خوبی همه ي مطالب را می داند ؛ دانستن یا ندانستن سؤالات امتحانی برای او یکسان است . انبیا و اولیای الهی چنانند که از قبل می دانند آزمون و امتحان شان چیست و در عمل ، این آگاهی تفاوتی به حال آن ها نمی بخشد ، چون آن ها به آن چه وظیفه است و رضای خدا در آن است عمل می کنند ؛ اما دیگران چنین نیستند : اگر از قبل مورد و موارد آزمون و امتحان شان را بدانند ، تنها به آن می پردازند و از مسایل دیگر چشم می پوشند ، بدین جهت مصلحت در این است که امتحان عموم مردم با ابهام توأم باشد .
گرچه ما نمی دانیم ، چرا خداوند برای برخی فقر و برای برخی غنا و دارایی را مقدر ساخته ، برای برخی بیماری و گرفتاری هایی را پیش می آورد ـ و هنوز یکی را پشت سر نگذاشته دیگری رخ می دهد ـ و برای دیگری رفاه و آسایش را ؛ ولی بالاجمال می دانیم نه آن کس که در این دنیا ، نعمت بیش تری بدو می دهند محبوب تر است و نه این که هر کس به گرفتاری ، فقر و ناراحتی ها مبتلا می گردد ، نزد خدا قرب و منزلتی ندارد و خدا به او اعتنا نمی کند ؛ بلکه برعکس هرکه را خدا بیش تر دوست بدارد ، بیش تر به بلا گرفتارش می کند . در روایتی از حضرت علی علیه السلام وارد شده :
« اَلبَلاءُ لِلظّالِمْ اَدبٌ وَ لِلمُؤمِنِ اِمتِحانٌ وَ لِلانبیاءِ دَرَجَّهٌ وَ للاُولِیاءِ کَرامَهٌ »4
بلا و گرفتاری فرجام و مجازات ظالم است و امتحان برای مؤمن و برای انبیا رتبه و مقام است و برای اولیا کرامت است .
و نیز شاعر می گوید :
هرکه در این بزم مقرب تر است
جام بلا بیش ترش می دهند
پس ملاک عزیز بودن و یا ذلیل بودن نزد خدا ، دارا بودن و ناداری نیست ، بلکه ملاک عزیز بودن این است که انسان به وظیفه اش عمل کند و اگر پول دارا است،در رابطه با مالش به وظيفه اش عمل كند و اگر تهی دست است ، وظیفه اش در تحمل و صبر و شکرگزاری است .
خداوند متعال می فرماید : « ما اَصابَ مِنْ مُصِیبَهٍ فِی الاَرضِ وَ لا فِی اَنفُسِکُم اِلا فِی کِتابٍ مِن قَبلِ اَن نَّبرَأها اِنَّ ذلِکَ عَلَی اللهِ یَسِیرٌ »5
هر رنج و مصیبتی که در زمین ( از قحطی و آفت و فقر و ستم ) یا از نفس خویش به شما رسد همه در کتاب ( لوح محفوظ ) پیش از آن که در دنیا ایجاد کنیم ثبت است و این کار برای خدا آسان است .
تمام حوادث در « لوح محفوظ » خداوند ثبت گردیده و بر اساس نظم و تدبیر عالمانه و حکیمانه الهی رُخ می دهد . بدیهی است برای خداوند کار دشواری نیست که از هزاران سال قبل ، حوادث را تنظیم و تدبیر کند ؛ گذشته بر آن بر اساس آن چه از معارف دینی دریافته ایم ، زمان در حیطه فعل ، اراده و علم الهی مطرح نیست و در محدوده وجود او زمان را راهی نمی باشد ( زمان در گستره حرکت موجودات مادی و برای تعیین مقدار حرکت آن ها کاربرد دارد و در محدوده وجود مجردات ، زمان مطرح نمی گردد ) .
برای خداوند دیروز و امروز و فردا یکسان است ، فرقی نمی کند امری را از پیش مقدر سازد یا در هنگام خودش تقدیرکند . این ما هستیم که نمی توانین برنامه ي یقینی و قطعی برای آینده خود ترسیم کنیم ، مطمئن نیستیم که فردا چه می شود و نیز نمی دانیم ، تا فردا زنده ایم یا نه ، یا سالم می مانیم تا بتوانیم به برنامه ي خود عمل کنیم یا نه و نیز نمی دانیم شرایط کاری که می خواهیم انجام دهیم فراهم می گردد یا نه . ولی برای خداوند متعال هیچ کاری دشوار نیست و همه عالم هستی برای او حضور دارد . تمام موجودات و حوادث جهان آفرینش ، از میلیون ها سال قبل تا میلیون ها سال بعد همه یکسان در نزد خدا حاضرند .
با توجه به مطالب فوق ، وقتی نعمتی به انسان می رسد ، نباید به خود مغرور شود ، چرا که همه چیز روی حساب و برنامه ي دقیقی تنظیم شده و برای آزمایش انسان است و نیز اگر گرفتاری و مصیبتی بر او پیش می آید ، نباید بی تابی کند چراکه آن چه رخ داده به مصلحت اوست .
خداوند می خواهد انسان به کمال معنوی و روحی برسد و از علایم این کمال و نیز انسان کامل این است که در برابر بود و نبود نعمت ها حساس نیست . البته کار آسانی نیست که داشتن و از دست دادن نعمت برای انسان یکسان باشد ؛ ولی حداقل سعی کنیم در ابراز و اظهار حالت درونی خود افراط نکنیم . فکر نمی کنم اگر تمام دنیا را در اختیار ما بگذارند ، با وقتی که همه ي دنیا را از ما بگیرند یکسان باشد و تفاوتی در حال ما ایجاد نکند : ما اگر مقدار اندکی از مالمان از دست برود حواسمان پرت می شود و حال خود را نمی فهمیم ، چه رسد که یک باره هستی مان نابود گردد .لااقل سعی کنیم زیاد ناراحت نشویم ومصیبت ها راتحمل کنیم و خود را نبازیم .
ما هرچه به دریافت این روحیه نزدیک شویم که در برابر گرفتاری ها بردبار باشیم و در برابر نعمت ها مغرور نگردیم ، نزد خدا مقرب تر و عزیز تر نیز می گردیم و روحمانن کمال بیش تری می یابد و اگر چنین نباشیم ، در واقع به نعمت های دنیا پایبندیم و بنده آن هستیم و تعلقمان به امور زودگذر و فانی دنیاست و این دلیل ضعف ماست خدا می خواهد ما را کامل گرداند و از وابستگی به امور پست دنیا نجات دهد ، تا وارسته شویم و از جمله راه های این وارستگی ، این است که توجه داشته باشیم که گرفتاری های دنیا ، همه بر اساس حساب و قضا و قدر الهی است و چیزی بی دلیل و بی حساب رخ نمی دهد .
پي نوشت ها:
1. فجر / 16.
2. فجر / 15.
3. سجده / 5.
4. بحارالانوار،ج67 (باب 12)،ص235.
5. حديد / 22.


منبع : پایگاه نور پورتال
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

هزار سال اوروشواره
امام زین العابدین(ع) در بیانات مقام معظم رهبری
معرفى يزيد در پيام امام حسين (ع )
مَعقِل
مصائب سالار شهیدان (ع) از محمّد بن حسام الدّین ...
کربلا چیست؟
علت قیام امام حسین علیه السلام
زمينه‌هاي قيام عاشورا
آگاهى از مقصد
صد شکر دارد گریه آقا بر غم تو از علی الواریان

بیشترین بازدید این مجموعه

ایران در منظر معصومین (ع)
توحید نظری و توحید عملی
شهادت حضرت محسن (علیه السلام)
هفت نمونه‌ از احیای مردگان در کلام قرآن
مال حلال و حرام در قرآن و روايات‏
وضعيت زندگى اعراب پيش از بعثت و بركات پيامبر (ص)
گذری بر فضایل حضرت زهرا سلام الله علیها
سوره ای از قران جهت عشق و محبت
کرامات و معجزات حضرت فاطمه زهرا (س) (2)
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^