اميرالمؤمنين عليه السلام در اين قطعه ناب ملكوتى با ارزش، خصال مؤمن واقعى را بيان مى كنند كه مؤمن واقعى در اين دنيا چگونه، به چه كيفيت و به چه صورت زندگى مى كند.
قطعاً در طول تاريخ، از زمان حضرت آدم عليه السلام تا كنون و تا قيامت، زندگى سالم تر، پاك تر و با منفعت ترى از زندگى مؤمن واقعى نبوده و نخواهد بود، چرا كه تمام زندگى مؤمن واقعى با خواسته هاى پروردگار، پيغمبران و ائمه طاهرين عليهم السلام هماهنگ است و آن خواسته ها، پاك ترين خواسته ها هستند.
خواسته هايى كه براساس عدالت، حكمت و كرامت انسانى تنظيم شده اند؛ چون خداوند متعال، پيغمبران خدا و ائمه عليهم السلام از انسان خواسته ظالمانه ندارند؛ چون اهل ظلم، خواسته هاى انحرافى، ناحق و باطل نيستند؛ چون آنها اهل حق، حقيقت، صدق و درستى هستند. مسائل، احكام، دستورها و طرح هاى پروردگار، پيغمبران و ائمه عليهم السلام عقلى، فطرى، طبيعى، انسانى، الهى و عرشى است.
امنيت بر محور زندگىِ همراه با ايمان
در حقيقت با اين خواسته ها مى خواهند ساختمان جامعِ كاملِ سودمندى از انسانيت بسازند كه تمام مردم به گونه اى تربيت شوند ورشدكنند كه همه دركنار هم، درامنيت كامل باشند. با عمل به اين دستورها، كسى ازكسى ترس ووحشت نخواهد داشت و كسى احساس ناامنى و اضطراب نخواهد كرد.
اين كه اميرالمؤمنين عليه السلام در كلام مؤمن مى گويند، ريشه لغت مؤمن سه حرفى است؛ «أمن» يعنى آرامش، امنيت، بى اضطراب و راحت بودن. وقتى كسى مؤمن واقعى است، معنايش اين است كه هم خودش امنيت دارد: «أُوْلئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ» و هم ديگران در كنار او امنيت دارند:«المسلم من سلم الناس من يده و لسانه» به فرموده اميرالمؤمنين عليه السلام: كسى از دست مؤمن رنج، زحمت، بلا، مصيبت، مشقت و زيان به ناحق نمى بيند. مؤمن هم خودش داراى امنيت است و هم براى ديگران امنيت ساز است.
منبع : مرکز علمی تحقیقاتی دارالعرفان الشیعی